[ویکی فقه] علت مَنصوص، علتی که شارع به آن تصریح کرده است.
از این عنوان در اصول فقه ، مبحث قیاس سخن گفته اند.
تعریف
علّت منصوص، مقابل علت مستنبط علتی را گویند که شارع به صراحت یا به دلالت ایماء آن را بیان کرده است. از آن به «منصوص العلة» نیز تعبیر کرده اند.
حجیت
آیا منصوص العله حجّت و معتبر است، یعنی سرایت حکم از موردی که علت در آن بیان شده، به هر موردی که علت و ملاک در آن وجود داشته باشد، جایز و صحیح است یا نه؟ مسئله محل اختلاف است. البته با علم به تام بودن علت منصوص؛ به گونه ای که محرز شود حکم دائر مدار آن است و چیزی دیگر در ثبوت حکم دخالت ندارد و نیز با علم به وجود آن علت در مورد دیگر، بدون شک ، علت منصوص حجت خواهد بود؛ از این رو، بعضی گفته اند: اختلاف در حجیت علت منصوص، لفظی است نه محتوایی؛ بدین معنا که نظر قائل به عدم حجیت علت منصوص، فرض معلوم نبودن تمامیت علت، و نظر قائل به حجیت، فرض علم به تمامیت آن است؛ لیکن مفاد کلام برخی قدما اختلاف معنوی آن است و نه صرف اختلاف لفظی.
از این عنوان در اصول فقه ، مبحث قیاس سخن گفته اند.
تعریف
علّت منصوص، مقابل علت مستنبط علتی را گویند که شارع به صراحت یا به دلالت ایماء آن را بیان کرده است. از آن به «منصوص العلة» نیز تعبیر کرده اند.
حجیت
آیا منصوص العله حجّت و معتبر است، یعنی سرایت حکم از موردی که علت در آن بیان شده، به هر موردی که علت و ملاک در آن وجود داشته باشد، جایز و صحیح است یا نه؟ مسئله محل اختلاف است. البته با علم به تام بودن علت منصوص؛ به گونه ای که محرز شود حکم دائر مدار آن است و چیزی دیگر در ثبوت حکم دخالت ندارد و نیز با علم به وجود آن علت در مورد دیگر، بدون شک ، علت منصوص حجت خواهد بود؛ از این رو، بعضی گفته اند: اختلاف در حجیت علت منصوص، لفظی است نه محتوایی؛ بدین معنا که نظر قائل به عدم حجیت علت منصوص، فرض معلوم نبودن تمامیت علت، و نظر قائل به حجیت، فرض علم به تمامیت آن است؛ لیکن مفاد کلام برخی قدما اختلاف معنوی آن است و نه صرف اختلاف لفظی.
wikifeqh: علت_منصوص