[ویکی فقه] انواع مناسبت های میان معنای حقیقی لفظ با معانی مجازی را علایق مجاز گویند.
مشهور قدمای اصولی، اعتقاد دارند الفاظ در صورتی در معنای غیر موضوع له خود به کار رود که بین معنای موضوع له و معنای مجازی، ارتباط و مناسبتی وجود داشته باشد، که در اصطلاح به آنها علایق مجاز می گویند.
تعداد علایق مجاز
تعداد این علایق و مناسبت ها زیاد است که برخی از آنها عبارت است از:۱. علاقه مشابهت: مانند این که کلمه «اسد» که به معنای حیوان مفترس است بر مرد شجاع اطلاق شود، به این مناسبت که مرد شجاع، در شجاعت مانند «اسد» است؛۲. علاقه حالّ و محلّ: مانند قریه و اهل قریه که دو مفهوم جدا بوده و از این نظر که یکی در میان دیگری مستقر شده است، می توان قریه را به طور مجاز بر اهل قریه اطلاق کرد و گفت: «و اسئل القریة»؛۳. علاقه جزء و کل: به سبب این علاقه می توان لفظ جزء را در تمام کل به کار برد؛ برای مثال، «رقبه» گردن را که جزئی از بدن انسان است، می توان به تمام انسان اطلاق کرد و گفت: «أعتق رقبة»؛۴. علاقه سببیت و مسببیت؛۵. علاقه شرط و مشروط؛۶. علاقه ظرف و مظروف.
مشهور قدمای اصولی، اعتقاد دارند الفاظ در صورتی در معنای غیر موضوع له خود به کار رود که بین معنای موضوع له و معنای مجازی، ارتباط و مناسبتی وجود داشته باشد، که در اصطلاح به آنها علایق مجاز می گویند.
تعداد علایق مجاز
تعداد این علایق و مناسبت ها زیاد است که برخی از آنها عبارت است از:۱. علاقه مشابهت: مانند این که کلمه «اسد» که به معنای حیوان مفترس است بر مرد شجاع اطلاق شود، به این مناسبت که مرد شجاع، در شجاعت مانند «اسد» است؛۲. علاقه حالّ و محلّ: مانند قریه و اهل قریه که دو مفهوم جدا بوده و از این نظر که یکی در میان دیگری مستقر شده است، می توان قریه را به طور مجاز بر اهل قریه اطلاق کرد و گفت: «و اسئل القریة»؛۳. علاقه جزء و کل: به سبب این علاقه می توان لفظ جزء را در تمام کل به کار برد؛ برای مثال، «رقبه» گردن را که جزئی از بدن انسان است، می توان به تمام انسان اطلاق کرد و گفت: «أعتق رقبة»؛۴. علاقه سببیت و مسببیت؛۵. علاقه شرط و مشروط؛۶. علاقه ظرف و مظروف.
wikifeqh: علایق_مجاز