عقرب

/~aqrab/

مترادف عقرب: کجدم، کژدم، آبان ماه

برابر پارسی: کژدم، کَژدُم

معنی انگلیسی:
scorpion, scorpio, old name for aban

لغت نامه دهخدا

عقرب. [ ع َ رَ ] ( ع اِ ) کژدم. ( منتهی الارب ) ( دهار ). جانورکی است از هوام ، زهردار و انواع آن بسیار است. کنیه وی ام عِریَط و ام ساهرة است. عقرب بر نر و ماده آن اطلاق میشود ولی غالباً در ماده بکار میرود و نر آن را عقربان گویند. و ماده را نیز گاهی عقربة نامند. ( از اقرب الموارد ). به عربی اسم کژدم ، و آن شیّاله و جرّاره و الوان می باشد، و آنچه در حین حرکت دنباله را بلند دارد شیاله نامند و آنچه دنباله را کشدجراره ، و او از شیاله کوچکتر می باشد. و زبون ترین اقسام او سیاه و پردار است ، و بهترین او در مداوا زرد شیاله است. ( از تحفه حکیم مؤمن ). به پارسی کژدم خوانند و به یونانی سقرنیوس. بهترین وی نر بود و نشانه نر آن بود که ضعیف و لاغر بود و نیش وی سطبر بود، وماده وی فربه و بزرگ بود و نیش وی باریک بود. ( از اختیارات بدیعی ). به پارسی کژدم را گویند و هندوی پنچهو گوید. ( از تذکره ضریر انطاکی ). کژدم. کزدم. کج دم. دم کژ. شبوة. دم کج. رُشک. ( لغت محلی شوشتر ). ابوفصعل. ام فصعل. ام ساهرة. ام العریط. ام عسان. عتاق الارض. ابونمیلة. ابوعنجل. ( مرصع ). ج ، عَقارب. ( اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). و رجوع به کژدم شود :
گرینده بر تو جانوران تا بحد آنک
عقرب ز راه نیش و زبانا گریسته.
خاقانی.
این دو صادق ، خرد و رای که میزان دلند
بر پی عقرب عصیان شدنم نگذارند.
خاقانی.
گویند پر ز عقرب طاس زر است حاشا
کز حرمتش فلک را عقرب فکند نشتر.
خاقانی.
چو عقرب دشمنان داری و من با تو چو میزانم
برای دشمنان ما ز عقرب سوی میزان آی.
سعدی.
- رقعه عقرب ؛ یا رقیه عقرب ، رقعه کژدم. رقعه ای که مغان در اولین روز از پنج روز آخر اسفندماه می نوشتند. رجوع به رقعه کژدم در ترکیبات رقعه شود.
- عقرب پریشان ؛ برقعی که خانمها بر روی اندازند. ( ناظم الاطباء ).
- عقرب زلف ؛ زلفی چون دم عقرب ، شکسته :
عقرب زلف کجت با قمر قرین است
تا قمر درعقرب است کار ما همین است.
شیدا.
- عقرب مه دزد ؛ کنایه از زلف که ماه رخسار خوبان را از نظرها در نقاب دارد :
عقرب مه دزدشان چشم فلک را به سحر
داس سر سنبله در بصر انداخته.
خاقانی.
- امثال :
عقرب زده را کرفس دادن !
خاقانی.
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

صورتی است از منطقه البروج واقع بین میزان وقوس . اطراف و حوالی عقرب از لحاظ وجود ستارگان خوشه یی و ستارگان ابری شکل مخصوصا قابل مطالعه است . بر طبق افسانه های یونانی برج عقرب عقربی بوده که جبار را از قوزک پا گزیده است . جبار صیاد آسمان بوده که بعد از گزیده شدن مرده است . وقتی که صورت جبار در پاییز نمودار میشود برج عقرب ناپدید میگردد و موقعی که عقرب در اوایل تابستان طلوع میکند جبار قبلا در زیر قرار گرفته . بعد از برج عقرب ستون جنوبی کهکشان بچشم میخورد که پهلوی آن برج قوس قرار دارد . این برج از این لحاظ جالب توجه است که در نزدیکی آن دسته های فراوان ستاره های خوشه یی شکل و سحابی قرار گرفته . اهمیت دیگر آن اینست که بعقیده بعضی از ستاره شناسان زمین و کهکشان و منظومه شمسی جزو یکی از مجموعه های سحابی شکل اند که محور آن از پهلوی برج قوس میگذرد . مجموعه ستارگانی که برج قوس را شنان میدهند بشکل کفگیر وارونه ای است و همین علامت مشخص برج قوس است .
( اسم ) کژدم جمع : عقارب .

فرهنگ معین

(عَ قْ رَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - کژدم ، جِ عقارب . ۲ - نام صورتی فلکی در نیم کرة جنوبی آسمان و نام هشتمین برج از بروج دوازده گانه که خورشید در حرکت ظاهری خود، آبان ماه در این برج قرار می گیرد.

فرهنگ عمید

۱. [جمع: عقارب] (زیست شناسی ) جانوری بندپا با چنگال های قوی و نیشی سمّی در انتهای دُم، کژدم.
۲. (نجوم ) هشتمین صورت فلکی منطقةالبروج که در نیمکرۀ جنوبی قرار دارد.
۳. هشتمین برج از برج های دوازده گانه، برابر با آبان، کژدم.

فرهنگستان زبان و ادب

{Scorpius, Sco, Scorpion} [نجوم] صورت فلکی منطقه البروج، در بین دو صورت قوس و میزان

واژه نامه بختیاریکا

گادین؛ گَژدین

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عقرب: کژدم / هشتمین برج از برجهای دوازده گانه، بین میزان و قوس می باشد. و از آن به معنای نخست در بابهای طهارت، صلات، حج ، تجارت و اطعمه و اشربه سخن گفته اند.
مردار حیوانی که خون جهنده ندارد پاک است. به نظر مشهور، در حکم یاد شده تفاوتی میان انواع جانوران نیست؛ لیکن برخی قدما عقرب و وزغ را استثنا کرده و مردار آن دو را نجس دانسته اند.
حکم عقرب مرده در چاه
چنانچه عقرب در چاه آب بمیرد، در این که واجب است سه دلو آب از چاه کشیده شود یا یک دلو و یا هیچ یک واجب نیست، اختلاف است
نوشیدن از اب عقرب مرده در آن
به قول مشهور، نوشیدن مایع و نیز وضو گرفتن و غسل کردن با آبی که عقرب در آن مرده مکروه است.
کشتن عقرب در حال نماز و احرام
...

دانشنامه عمومی

عقرب (آلبوم دریک). عقرب ( به انگلیسی: Scorpion ) پنجمین آلبوم از رپر کانادایی، دریک است. این آلبوم در تاریخ ۲۹ ژوئن ۲۰۱۸ توسط ناشران یانگ مانی انترتینمنت، کش مانی رکوردز و ریپابلیک رکوردز منتشر شد. [ ۱] [ ۲] [ ۳] [ ۴]
عکس عقرب (آلبوم دریک)

عقرب (فیلم ۱۹۷۳). عقرب ( انگلیسی: Scorpio ) فیلمی در ژانر مهیج و جاسوسی به کارگردانی مایکل وینر است که در سال ۱۹۷۳ منتشر شد.
برت لنکستر
آلن دلون
پل اسکوفیلد
گیل هانیکات
جی دی کانن
جوآن لینویل
مل استوارت
جیمز سیکینگ
ویلیام اسمیترس
• هاوارد مورتون
عکس عقرب (فیلم ۱۹۷۳)

عقرب (فیلم ۲۰۰۰). عقرب ( انگلیسی: Bichhoo ) فیلمی هندی است که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به بابی دیول و رانی موکرجی اشاره کرد. این فیلم از روی فیلم لئون حرفه ای ساخت سال ۱۹۹۴ اقتباس شده است. [ ۱] [ ۲] [ ۳] [ ۴]
عکس عقرب (فیلم ۲۰۰۰)

عقرب (مارول کامیکس). عقرب نام شخصیت های مختلفی در کمیک های مارول است که تقریباً همه آنها ابرشرورها هستند. بهترین تجسم شناخته شده مک گارگان است که دشمن ابرقهرمان مرد عنکبوتی است.
نسخه هیولایی عقرب اولین بار در سفر به رمز و راز ( ژوئیه ۱۹۶۲ ) ظاهر شد.
نسخه سام عقرب برای اولین بار در کلت بچه، غیرقانونی # ۱۱۵ ( مارس ۱۹۶۴ ) ظاهر شد و یک شرور غرب وحشی بود که با کودک کلت جنگید.
نسخه مک گارگان توسط استن لی و استیو دیتکو ساخته شده است. گارگان اولین بار در مرد عنکبوتی شگفت انگیز شماره ۱۹ ( دسامبر ۱۹۶۴ ) ظاهر شد و اولین بار به عنوان عقرب در مرد عنکبوتی شگفت انگیز شماره ۲۰ ( ژانویه ۱۹۶۵ ) ظاهر شد. سالها بعد، او به سومین تجسم Venom در Marvel Knights: Spider - Man # 10 ( مارس ۲۰۰۵ ) تبدیل شد و در بازی Avengers Dark # 1 ( مارس ۲۰۰۹ ) به عنوان شخصیت عنکبوتی تقلید کرد. مک گارگان در اولین سریال محدود چهار شماره ای شخصیت، Dark Reign: Sinister Spider - Man ظاهر شد. این کمیک در ژوئن ۲۰۰۹ منتشر شد و توسط برایان رید و با هنرنمایی کریس باچالو نوشته شد. [ ۱] نویسنده دن اسلات اظهار داشت که مک گارگان به عنوان عقرب اصلی[ ۲] در قوس آینده مرد عنکبوتی شگفت انگیز بازگردد. [ ۳]
نسخه جیم ایوانز از عقرب اولین بار در Rawhide Kid # 57 ( آوریل ۱۹۶۷ ) ظاهر شد و یک شرور West Wild بود که با Rawhide Kid جنگید.
نسخه Elaine Coll این شخصیت برای اولین بار در مرد عنکبوتی ( فوریه ۱۹۹۵ ) ظاهر شد و توسط گریگوری ایتزین و داریک رابرتسون ساخته شد.
کارمیلا بلک اولین بار در فانتزی شگفت انگیز ( جلد ۲ ) # ۷ ( ژوئن ۲۰۰۵ ) ظاهر شد.
عکس عقرب (مارول کامیکس)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

عقرب (اختر شناسی). عَقرب (اختر شناسی)(Scorpius)
عَقرب
عَقرب
صورت فلکیدرخشانِ منطقه البروجی، در نیمکرۀ جنوبی آسمان، بین میزان و قوس، به شکل عقرب. خورشید، در مسیر حرکت ظاهری سالانه اش، اواسط آبان ماه به مدت کوتاهی از صورت فلکی عقرب عبور می کند. اَبَر غولِ سرخِ قلب العقرب در ناحیۀ مرکزی این صورت فلکی قرار دارد. صورت فلکی عقرب، نواحی پُرستاره راه شیری و همچنین، قوی ترین منبع پرتو ایکس آسمان، یعنی عقرب ایکس یک را شامل می شود. همۀ نواحی آن سرشار از خوشه های ستاره ای و سحابیهاست. در احکام نجوم، یکم تا سی اُم آبان ماه روزهای بُرج عقرب است. نیز ← حرکت تقدیمی

عقرب (جانور شناسی). عَقرب (جانور شناسی)(scorpion)
عَقرب
(یا: کژدم) هر یک از عنکبوتیان راستۀ عقرب ها. در نواحی گرمسیری و نیمه گرمسیری فراوان اند. عقرب ها دارای چهار جفت پای حرکتی، انبرهای بزرگ، و دم طویلی اند که به سوزنی سمّی و برگشته به بالا ختم می شود. سمّ آن ها معمولاً برای انسان بالغ و سالم کشنده نیست. طول برخی از گونه ها به ۲۵ سانتی متر می رسد. عقرب حدود ۶۰۰ گونۀ متفاوت دارد. بنا به عادت، شب فعال اند و طی روز زیر سنگ ها و زیر پوست آزاد درختان مخفی می شوند. ماده ها زنده زایند وعقرب های جوان تولید می کنند. تخم ها درون لوله های تخمک برِ وسیع تفریخ می شود. عقرب ها گاهی یکدیگر را شکار می کنند، اما غذای اصلی آن ها خرخاکی است. شکار خود را با انبرهای قوی یا پالپ هایشان می گیرند. عقرب ها می توانند مدت طولانی بدون غذا زندگی کنند. طی آزمایشی، یک عقرب توانست هفده ماه، فقط با تغذیه از یک مگس خانگی زنده بماند. در ۱۹۹۲، یک کلنی از عقرب Euscorpius flavicaudis در جزیره شِپی کِنت کشف شد. به نظر می رسد این کلنی بیش از ۱۲۰ سال در جزیره باقی مانده است. در ۱۹۹۵، گونۀ جدیدی از عقرب غارزی در استرالیا یافت شد. هرچند اندازه بدن این جانور۲.۵ سانتی متر است، انبرهایش چهار سانتی متر طول دارد و بنابر این به دست بزرگ (Liocheles longimanus) موسوم است.

جدول کلمات

کژدم

مترادف ها

scorpion (اسم)
برج عقرب، عقرب، کژدم

پیشنهاد کاربران

عقرب: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
آلین ālin ( سنسکریت )
نیربه nirbe ( سغدی: نیرذبه nirżbe )
کژدم ( دری )
گادین ( لری بختیاری )
واژه عقرب
معادل ابجد 372
تعداد حروف 4
تلفظ 'aqrab
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی]
مختصات ( عَ قْ رَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی 'aqrab
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

عقرب فیلمی به کارگردانی گروه کارگردانان و نویسندگی ناصر شاملو ساختهٔ سال ۱۳۷۵ است. در این فیلم نام بهروز افخمی به عنوان مشاوره کارگردان آمده است.
قاچاقچیان مواد مخدر و اسلحه در منطقهٔ بلوچستان از طریق یکی از سران خود از سرهنگ منصور یکه تاز می خواهد در مقابل دریافت مبلغ هنگفتی دلار اجازه عبور محمولهٔ آن ها را از منطقه بدهد، سرهنگ یکه تاز قبول می کند و بعد از دریافت پول ها، روز موعود با تمام قوا به کاروان قاچاق حمله می کند و آنان را دستگیر می کند…
...
[مشاهده متن کامل]

• جمشید هاشم پور
• آتیلا پسیانی
• حسن رضایی
• شهرام زرگر
• مینا فرامرزی
• محمد صالح علا
• کاظم هژیرآزاد
• هوشنگ دیبائیان
• طیب شرافتی
• رفیع مددکار
• رضا مرادیان
• محمد ذکریا
• ابراهیم عزت خواه
• حسین چرمچی
• محمد آهنگرانی
• مراد یوسفی
• محمد عادلی
• مرتضی مرادی
• انوشیروان نعیمی
• عباس حمیدی
• عبدالحمید تانلی
• علی عبادتی
• فرناز فتحی
• محمد حیدری
• کریم مرائی
• غلامرضا حسین زاده
• صفر صلاحلو
• حسین میرزایی
• اکبر رشیدیان
• عزت اله رستمی
• محسن عابدی
• یعقوب راستی

عقرب
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/عقرب_(فیلم_۱۳۷۵)
خویش خیش است:العقارب عقارب.
عقرب به پارسی گَژدم یا کَژدم ( کَجدم )
ام ساهر. [ اُم ْ م ِ هَِ ] ( ع اِ مرکب ) عقرب. ( المرصع ) ( المنجد ) . کژدم. ( مهذب الاسماء ) . وجه تسمیه آن است که بیشتر شبها دیده می شود. ( المرصع ) .
عقرب به زبان سنگسری
گِریزی دمgryz dom
عقرب به زبان سنگسری
کّژدم kez dom
فارسی عقرب کِرَب همون که تو انگلیسی به خرچنگ میگن چون ریشه پوتاشون از یه جاست و از فارسی گرفته شده بیشتر پاژه هایی که عربی میدونن فارسیه اما عرب دست توش آوردن
در مناطقی از شازند ( دُم دِ کول ) گفته میشود
🦂 گزدُم
پارسی پهلوی: گزدُم
پارسی نوین: کژدم
زبان اربی: العقرب
اسپانیایی: alacr�n
انگلیسی: scorpion
نام �کژدم� یا �گزدم� از دو بخش �گز� و �دُم� ساخته شده و به معنی حشره ای است که با دمش شکار را می گزد. این حشره ویژه سرزمین های گرمسیر است و در اروپا وجود نداشت و نامش از زبان پارسی وارد زبان های دیگر شد.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه اربی �عقرب� و واژه های انگلیسی crab ( خرچنگ ) و scorpion ( کژدم ) نیز همگی از ریشه پارسی �کَر� یا �کریتن� به معنی �بریدن� گرفته شده اند که اشاره به انبرهای برنده کژدم و خرچنگ دارد.

خمدم، چمدم
کوردی کلهری:کولاژدَم
در لری بختیاری
عقرب: گَژْدین
عقرب بزرگ ( معمولاً سیاه رنگ ) : گادین
عقرب تازی است
و میشود کژدم و دومرکول که طبق گفته دهخدا کردی است
ولی فارسها هم میگویند کژدم
لری هم به دلیل نفوذ زبان کردی در لری میکوییند دومرکول
عقرب عربیه
ایرانیش ک هردوتاش کردی هستش میشه. . . . دُمِرکول. . . وگژدم. . .
و بهتره بجای عقرب از این واژه ها استفاده کنیم . . . مرسی🌹
کژدم. . .
دوماره کول
کژدم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس