[ویکی فقه] عزیزالدین نسفی از عرفای فارسی نویس برجسته سدهٔ هفتم هجری بود. دوران زیست و فعالیت او در سیر و سلوک و تالیف و تصنیف سده هفتم هجری بوده است.
عزیزالدّین نَسَفی که گاهی او را عزیز خوانده اند، علی رغم تصنیفات و آثار پرارج و فاضلانه ای که از خویش به یادگار نهاده، چنان که سزاوار است، شناخته نشده و حتّی برخی از صاحبان تراجم احوال از ذکر نام وی خودداری کرده اند، به هر حال وی از اهل نسف (نخشب) خوارزم بوده، بخشی بزرگ از عمر خود را در آن خطّه سپری کرده و چندی نیز به بخارا سفر نموده به شهرهای خراسان رسیده و بر سر تربت مرشد روحانی خود، شیخ المشایخ سعدالدّین حمویه (حمویی) دیری عاکف گشته، سپس به صفاهان و شیراز رفته، دربه دری ها دیده، و آخرالامر در ابرکوه (ابرقو) چنان که شهرت دارد- سرای فانی را بدرود گفته است. از جزئیات زندگانی وی و تواریخ حوادثی که بر او گذشته است اطلاع دقیقی در دست نیست. آنچه مسلّم می نماید این است که دوران زیست و فعالیت او در سیر و سلوک و تالیف و تصنیف سده هفتم هجری بوده است. آقای فریتس مایر وجیزه ای در شرح احوال و اقوال او نگاشته اند و چنان که مصحّح و ناشر کتاب حاضر، آقای ماریژان موله، متذکّر شده اند، در آن وجیزه کلیّات خلاصه ای از زندگانی «عزیز» بیان شده است.
مذهب نسفی
او در عصری می زیسته که مذهب ابوحنیفه در موطن وی در اوج قدرت و رونق بوده و بسی محتمل می نماید که وی نیز هم کیش اهل آن دیار بوده است. برخی برآنند که چون نسفی در اهمّ مصنّفات خویش- کتاب کشف الحقائق- از اصول و معتقدات ارباب تشیّع با احترام و عطوفت سخن ها رانده است، مذهب خود وی هم آیین شیعه بوده است. مکالمه وی با سعدالدّین حمویه، در مورد اولیاء و صاحب الزّمان، دلیلی بر تشیّع وی به نظر می رسد. در عین حال در نقل احوال و اقوال باطنیان (اسماعیلیه) نیز کوشیده است. در زمره نویسندگان متصوّف، وی یکی از کسانی است که از دیرباز در اروپا معروف بوده است. در سال ۱۶۵۵ میلادی بخشی از رساله مقصدالاقصی وی از متن ترجمه ترکی آن به لاتینی درآمد و تولوک در نگارش رساله خود، در شرح احوال متصوّفه، از آن بسیار سود جست. دیری بعد پالمر شرحی بر همین رساله مقصد نگاشت. فریتس مایر قریب یک صد سال پس از آن دگرباره توجّه خاورشناسان را به نسفی جلب کرد. و این دوره ای بود که پروفسور هانری کربن رئیس مؤسسه مطالعات عالیه اسلامی در دانشگاه سربن در زمینه عرفان اسلامی سخت می کوشید و کتاب حاضر (الانسان الکامل) نیز یکی از آن آثار نسفی است که ماریژان موله با نظر وی به نشر آن پرداخته است.
برخی از آثار نسفی
۱- مقصدالاقصی که حاوی و حاکی از سخنان و عقاید خود اوست؛ ۲- زبدة الحقائق؛ ۳- کتاب التنزیل یا بیان التنزیل؛ ۴- مجموعه رسائل او موسوم به الانسان الکامل (کتاب حاضر)؛ ۵- منازل السائرین؛ ۶- اصول و فروع؛ ۷- سرانجام کشف الحقائق که شاهکار وی می باشد. این کتاب را دانشمند و پژوهشگر عارف و وارسته دکتر احمد مهدوی دامغانی با مقدّمه مبسوط و حواشی کشّاف تصحیح و تنقیح کرده و در سال ۱۳۴۴ هجری خورشیدی، در بنگاه ترجمه و نشر و کتاب، طبع و نشر شده است.
مأخذ
...
عزیزالدّین نَسَفی که گاهی او را عزیز خوانده اند، علی رغم تصنیفات و آثار پرارج و فاضلانه ای که از خویش به یادگار نهاده، چنان که سزاوار است، شناخته نشده و حتّی برخی از صاحبان تراجم احوال از ذکر نام وی خودداری کرده اند، به هر حال وی از اهل نسف (نخشب) خوارزم بوده، بخشی بزرگ از عمر خود را در آن خطّه سپری کرده و چندی نیز به بخارا سفر نموده به شهرهای خراسان رسیده و بر سر تربت مرشد روحانی خود، شیخ المشایخ سعدالدّین حمویه (حمویی) دیری عاکف گشته، سپس به صفاهان و شیراز رفته، دربه دری ها دیده، و آخرالامر در ابرکوه (ابرقو) چنان که شهرت دارد- سرای فانی را بدرود گفته است. از جزئیات زندگانی وی و تواریخ حوادثی که بر او گذشته است اطلاع دقیقی در دست نیست. آنچه مسلّم می نماید این است که دوران زیست و فعالیت او در سیر و سلوک و تالیف و تصنیف سده هفتم هجری بوده است. آقای فریتس مایر وجیزه ای در شرح احوال و اقوال او نگاشته اند و چنان که مصحّح و ناشر کتاب حاضر، آقای ماریژان موله، متذکّر شده اند، در آن وجیزه کلیّات خلاصه ای از زندگانی «عزیز» بیان شده است.
مذهب نسفی
او در عصری می زیسته که مذهب ابوحنیفه در موطن وی در اوج قدرت و رونق بوده و بسی محتمل می نماید که وی نیز هم کیش اهل آن دیار بوده است. برخی برآنند که چون نسفی در اهمّ مصنّفات خویش- کتاب کشف الحقائق- از اصول و معتقدات ارباب تشیّع با احترام و عطوفت سخن ها رانده است، مذهب خود وی هم آیین شیعه بوده است. مکالمه وی با سعدالدّین حمویه، در مورد اولیاء و صاحب الزّمان، دلیلی بر تشیّع وی به نظر می رسد. در عین حال در نقل احوال و اقوال باطنیان (اسماعیلیه) نیز کوشیده است. در زمره نویسندگان متصوّف، وی یکی از کسانی است که از دیرباز در اروپا معروف بوده است. در سال ۱۶۵۵ میلادی بخشی از رساله مقصدالاقصی وی از متن ترجمه ترکی آن به لاتینی درآمد و تولوک در نگارش رساله خود، در شرح احوال متصوّفه، از آن بسیار سود جست. دیری بعد پالمر شرحی بر همین رساله مقصد نگاشت. فریتس مایر قریب یک صد سال پس از آن دگرباره توجّه خاورشناسان را به نسفی جلب کرد. و این دوره ای بود که پروفسور هانری کربن رئیس مؤسسه مطالعات عالیه اسلامی در دانشگاه سربن در زمینه عرفان اسلامی سخت می کوشید و کتاب حاضر (الانسان الکامل) نیز یکی از آن آثار نسفی است که ماریژان موله با نظر وی به نشر آن پرداخته است.
برخی از آثار نسفی
۱- مقصدالاقصی که حاوی و حاکی از سخنان و عقاید خود اوست؛ ۲- زبدة الحقائق؛ ۳- کتاب التنزیل یا بیان التنزیل؛ ۴- مجموعه رسائل او موسوم به الانسان الکامل (کتاب حاضر)؛ ۵- منازل السائرین؛ ۶- اصول و فروع؛ ۷- سرانجام کشف الحقائق که شاهکار وی می باشد. این کتاب را دانشمند و پژوهشگر عارف و وارسته دکتر احمد مهدوی دامغانی با مقدّمه مبسوط و حواشی کشّاف تصحیح و تنقیح کرده و در سال ۱۳۴۴ هجری خورشیدی، در بنگاه ترجمه و نشر و کتاب، طبع و نشر شده است.
مأخذ
...
wikifeqh: عزیزالدین_نسفی