[ویکی شیعه] عبداللّه بن عبدالمُطَّلِب، پدر پیامبر اکرم(ص) کوچک ترین پسر عبدالمطلب که گفته اند به پیشه بازرگانی مشغول بوده و قبل از تولد فرزندش، و به گفته برخی، اندکی پس از تولد او درگذشته است. عبدالله بنابر نظریه رسمی شیعه٬ بر خلاف نظریه اهل سنت٬ موحد بوده است.
عبداللّه بن عبدالمطّلب بن هاشم. عبدالله کوچک ترین پسر عبدالمطلب بود. او، ابوطالب (پدر امیرالمؤمنین)، زبیر و پنج نفر از دختران عبدالمطّلب از یک مادر یعنی فاطمه دختر عمرو بن عائذ مخزومی بودند.
کنیه او را « أبوقشم » و « أبومحمّد » و « ابواحمد » و لقبش را « ذبیح » نوشته اند.
عبداللّه بن عبدالمطّلب بن هاشم. عبدالله کوچک ترین پسر عبدالمطلب بود. او، ابوطالب (پدر امیرالمؤمنین)، زبیر و پنج نفر از دختران عبدالمطّلب از یک مادر یعنی فاطمه دختر عمرو بن عائذ مخزومی بودند.
کنیه او را « أبوقشم » و « أبومحمّد » و « ابواحمد » و لقبش را « ذبیح » نوشته اند.
wikishia: عبدالله_بن_عبدالمطلب
[ویکی اهل البیت] عبدالله کوچکترین پسران عبدالمطلب و پدر عالیقدر پیغمبر اسلام، با برادرش ابوطالب پدر امیرالمؤمنین علی علیه السلام از یک مادر بودند. مادر آن ها فاطمه دختر عمرو بن عائذ مخزومی بود که یکی از پنج بانوئی است که گفته شده به نام فاطمه در میان مادران پیغمبر بوده اند.
آن هنگام که عبدالمطلب با کمک تنها پسرش حارث مشغول بازسازی (حفر) چاه زمزم بود و به دلیل فشارهای قریش، نذر کرد چنانچه خداوند ده پسر به او عطا کند پس از آن که آنان به مرتبه ای از کمال و رشد رسیدند که بتواند به کمک آنان از فشارهای قریش بر خود بکاهد، یک تن از آنها را در پیشگاه کعبه برای خدا قربانی کند.
زمانی که عبدالله به سن بیست و چهار سالگی در نهایت کمال و قدرت رسید، عبدالمطلب موضوع نذر خود را با پسران خویش در میان گذاشت. آنان موافقت کردند که به کمک قرعه یک نفر از آنان برای قربانی شدن انتخاب شود. قرعه به نام عبدالله درآمد.
عبدالمطلب در حالی که او را بیش از دیگر پسرانش دوست می داشت به قربانگاه (نزدیک کعبه) برد. اعراب بویژه سران قریش، عبدالمطلب را از این کار باز داشتند و با تکرار مراسم قرعه کشی باز قرعه به نام عبدالله خارج شد.
عبدالمطلب تصمیم گرفت دیه «خونبهای» یک انسان (= ده شتر) را با عبدالله به قرعه گذارند و چنانچه باز قرعه به نام عبدالله برخورد کرد بر تعداد شتران بیفزایند تا آن جا که قرعه به نام شتران اصابت کند. زمانی که صد شتر در ازای عبدالله به قرعه گذاشته شد، قرعه به صد شتر خورد و عبدالله از مرگ نجات یافت.
عبدالمطلب از این که فرزند خود را باز یافت بسیار شادمان شد و بدون درنگ پس از این ماجرا در حالی که دست عبدالله را در دستان خود داشت به خانه وهب بن عبد مناف رفت و دختر او آمنه را که برترین زن قریش در آن روزگار بود به ازدواج عبدالله درآورد آمنه از عبدالله باردار شد و نور پاک حضرت محمد صلی الله علیه وآله در او جای گرفت.
عبدالله در میان قریش از لحاظ زیبائی و اندام معتدل و حجب و حیا شهره شهر بود. عبدالله هنگامی که 24 سال داشت در راه بازگشت از تجارت شام در مدینه بیمار شد و مدتی بعد چشم از جهان فروبست، و همان جا نیز مدفون گردید. بنابر مشهور در آن موقع هنوز پیغمبر متولد نشده بود.
آن هنگام که عبدالمطلب با کمک تنها پسرش حارث مشغول بازسازی (حفر) چاه زمزم بود و به دلیل فشارهای قریش، نذر کرد چنانچه خداوند ده پسر به او عطا کند پس از آن که آنان به مرتبه ای از کمال و رشد رسیدند که بتواند به کمک آنان از فشارهای قریش بر خود بکاهد، یک تن از آنها را در پیشگاه کعبه برای خدا قربانی کند.
زمانی که عبدالله به سن بیست و چهار سالگی در نهایت کمال و قدرت رسید، عبدالمطلب موضوع نذر خود را با پسران خویش در میان گذاشت. آنان موافقت کردند که به کمک قرعه یک نفر از آنان برای قربانی شدن انتخاب شود. قرعه به نام عبدالله درآمد.
عبدالمطلب در حالی که او را بیش از دیگر پسرانش دوست می داشت به قربانگاه (نزدیک کعبه) برد. اعراب بویژه سران قریش، عبدالمطلب را از این کار باز داشتند و با تکرار مراسم قرعه کشی باز قرعه به نام عبدالله خارج شد.
عبدالمطلب تصمیم گرفت دیه «خونبهای» یک انسان (= ده شتر) را با عبدالله به قرعه گذارند و چنانچه باز قرعه به نام عبدالله برخورد کرد بر تعداد شتران بیفزایند تا آن جا که قرعه به نام شتران اصابت کند. زمانی که صد شتر در ازای عبدالله به قرعه گذاشته شد، قرعه به صد شتر خورد و عبدالله از مرگ نجات یافت.
عبدالمطلب از این که فرزند خود را باز یافت بسیار شادمان شد و بدون درنگ پس از این ماجرا در حالی که دست عبدالله را در دستان خود داشت به خانه وهب بن عبد مناف رفت و دختر او آمنه را که برترین زن قریش در آن روزگار بود به ازدواج عبدالله درآورد آمنه از عبدالله باردار شد و نور پاک حضرت محمد صلی الله علیه وآله در او جای گرفت.
عبدالله در میان قریش از لحاظ زیبائی و اندام معتدل و حجب و حیا شهره شهر بود. عبدالله هنگامی که 24 سال داشت در راه بازگشت از تجارت شام در مدینه بیمار شد و مدتی بعد چشم از جهان فروبست، و همان جا نیز مدفون گردید. بنابر مشهور در آن موقع هنوز پیغمبر متولد نشده بود.
wikiahlb: عبدالله_بن_عبدالمطلب
[ویکی فقه] عبد اللّه بن عبد المطّلب پدر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله بود.عنوان یاد شده به مناسبت در باب حج آمده است.
جناب عبد اللّه ، فرزند جناب عبد المطّلب و پدر پیامبر اعظم حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله است.
فضایل
در روایتی از امام صادق علیه السّلام آمده است:« جبرئیل علیه السّلام بر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نازل شد و گفت:ای محمد! پروردگارت به تو سلام می رساند و می گوید:من آتش ( جهنم ) را حرام کردم بر صلبی که تو را بیرون آورده و رحمی که به تو باردار شده و دامانی که تو را پرورانده و سرپرستی کرده است...».
وفات
جناب عبد اللّه در بازگشت از سفر بازرگانی از شام در یثرب بیمار شد و در همان جا درگذشت. قبر او در مدینه روبه روی باب السّلام، قسمت سوق اللیل که «دار النابغه» نام داشت، قرار دارد و در حکومت عثمانی دارای گنبد و بارگاه با شکوهی بود؛ اما اکنون همه آن آثار ویران شده و قبر درپی توسعه مسجد در ضلع غربی، درون مسجد قرار گرفته است؛ لیکن جای آن مشخص نیست.
حکم زیارت
...
جناب عبد اللّه ، فرزند جناب عبد المطّلب و پدر پیامبر اعظم حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله است.
فضایل
در روایتی از امام صادق علیه السّلام آمده است:« جبرئیل علیه السّلام بر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نازل شد و گفت:ای محمد! پروردگارت به تو سلام می رساند و می گوید:من آتش ( جهنم ) را حرام کردم بر صلبی که تو را بیرون آورده و رحمی که به تو باردار شده و دامانی که تو را پرورانده و سرپرستی کرده است...».
وفات
جناب عبد اللّه در بازگشت از سفر بازرگانی از شام در یثرب بیمار شد و در همان جا درگذشت. قبر او در مدینه روبه روی باب السّلام، قسمت سوق اللیل که «دار النابغه» نام داشت، قرار دارد و در حکومت عثمانی دارای گنبد و بارگاه با شکوهی بود؛ اما اکنون همه آن آثار ویران شده و قبر درپی توسعه مسجد در ضلع غربی، درون مسجد قرار گرفته است؛ لیکن جای آن مشخص نیست.
حکم زیارت
...
wikifeqh: عبدالله_بن_عبدالمطلب