عاصفه

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

( عاصفة ) عاصفة. [ ص ِ ف َ ] ( ع ص ) مؤنث عاصف : ریح عاصفة؛ باد سخت. لیل عاصفة؛ شب با باد سخت تند. ج ، عاصفات و عواصف. ( ناظم الاطباء ) ( المنجد ) ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ). رجوع به عاصف شود.

فرهنگ فارسی

مونث عاصف، بادتندوسخت، تندباد
مونث عاصف جمع عواصف عاصفات .

فرهنگ عمید

= عاصف

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَاصِفَةً: تند - سریع
ریشه کلمه:
عصف (۷ بار)

«عاصفه» از مادّه «عَصْف» به معنای تندباد یا طوفان است و توصیف به «عاصفه» (تندباد) برای بیان سرعت آن است. از بعضی دیگر از آیات قرآن استفاده می شود که بادهای ملایم نیز به فرمان سلیمان(علیه السلام)بود، چنان که در سوره «ص» آیه 36 می خوانیم:
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخاءً حَیْثُ أَصابَ «ما باد را به فرمان او قرار دادیم که نرم و آهسته، هر جا که می خواست حرکت می کرد». البته تصریح به «عاصِفَه» (تندباد) در اینجا ممکن است به عنوان بیان فرد مهم تر باشد، یعنی نه تنها بادهای ملایم بلکه طوفان های سخت نیز در فرمان او بودند; چرا که دومی عجیب تر و اعجاب انگیزتر است.

پیشنهاد کاربران

سریع _ برق آسا
عاصفه : /āsefe/ عاصِفه ( عربی ) ( مؤنث عاصِف ) . عاصف ( عربی ) 1 - ( در قدیم ) تند، سخت، شدید؛ 2 - باد تند و شدید، تندباد، طوفان .
اسم عاصف برای نامگذاری پسر و اسم عاصفه برای نامگذاری دختر مورد تایید ثبت احوال کشور است .
طوفانی

بپرس