عائد

/~A~ed/

لغت نامه دهخدا

عائد. [ ءِ ] ( ع ص ) بازگردنده. || زیارت کننده بیمار. ج ، عَود، عُوَّد، عُوّاد. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ). || ( اِ ) آنچه به کسی مسترد شود و بازگردد از وجوه نقد و جز آن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به عاید شود.

عائد. [ ءِ ] ( اِخ ) ابن ثعلبةبن وبرة البلوی صحابی. وی از کسانی است که در تحت الشجرة بیعت کرد و شاهد فتح مصر بود و به سال 53 هَ. ق. در برلس شهید شد. ( الاعلام زرکلی ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - باز گردنده . ۲ - آن چه بکس برگردد از وجوه نقد و غیره در آمد .
ابن ثعلبه بن وبره البلوی صحابی

پیشنهاد کاربران

عائد به معنای رجوع کننده و بازگشت کننده است.
یکی از معانی عائد در فرهنگ دهخدا زیارت کننده بیمار آمده است که بهتر است به جای این کلمه از عیادت کننده بیمار یا عیادت کننده استفاده شود چراکه عیادت و عائد هم خانواده هستند و ریشه هر دو عود است. در واقع عیادت به معنای ملاقات مجدد است چون فرد را می شناخته و ملاقات می کرده و با ملاقات مجدد باز هم این کار را تکرار می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

از معانی دیگر عائد، عایدی است آن چه از وجوه نقد به شخص برگردد ( درآمد و سود ) یا به عبارتی عاید هم نفعیست که به علت کار عادی روزانه به شخص بر می گردد و تکرار می شود.
کلمات هم خانواده:
عودت به معنای پس دادن یا پس فرستادن است.
مُعید به معنای اعاده کننده و برگرداننده است ( المُبْدِئُ المُعِیدُ؛ از صفات خدای بزرگ است زیرا او خلق را می آفریند و زنده می کند و سپس آنان را می میراند و آنگاه به قیامت بازمی گرداند. )
عید به معنای جشن، اصل این کلمه هم از عود بوده و در اصل به معنا بازگشت است. واو عین الفعل قلب ( یا تبدیل ) به یاء شده و دلیل نامگذاری آن به این دلیل است که چون هر سال این مراسم تکرار می شود و به نحوی برمی گردد.
عادی� به معنای امری که تکرار می شود و باز می گردد.
معاد به معنای سرای بازگشت یا محل بازگشت برای حساب و کتاب.
معتاد به شخصی گفته می شود که به کار و عمل قبلی خود بر می گردد.
عادة یا عادت به اخلاق یا رفتار تکراری و همیشگی یک فرد که آن را تکرار می کند گفته می شود.
اما موارد زیر ربطی به موارد فوق ندارند: ( ریشه ی متفاوت آنها آمده است )
مائدة به معنای سفره از ریشه ی ( م ی د ) است.
تعدی به معنای تجاوز کردن از ریشه ی ( ع د و ) است.
استعداد به معنای آماده گشتن از ریشه ی ( ع د د ) است.

سلیم
عائد: که در فارسی عاید هم می نویسیم واژه ای اربی ست برابر با باز گرداندن، پس دادن.
أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَی أَهْلِ مَمْلَکَتِکَ وَ الْعَائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِکَ ( از دعای ابوحمزه ثمالی )
( العائد ) در این عبارت به معنای ( بازگشت کننده ) است و دلالت بر تکرار و پی در پی بودن دارد. یعنی رأفت خداوند پی در پی و به کَرّات شامل حال بندگان است. و ناظر به جمله ی قبلی در دعاست. در جمله قبل چنین آمده که؛
...
[مشاهده متن کامل]

أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَی أَهْلِ مَمْلَکَتِکَ
تو بخشنده ی بخشش ها به مردمان تحت فرمانروایی ات هستی.
سپس در جمله ی بعد، به پی در پی بودن و تکرار این بخشش ها اشاره دارد که برای بیان این معنا از واژه ی ( عائد ) به معنای ( بازگشت کننده ) بهره برده است. لذا جمله دوم، ناظر به تکرار و کثرت و پی در پی بودن آن چیزی است که در جمله اول آمده است. یعنی آن بخشش ها، به یک بار ختم نمی شود، بلکه بارها و بارها تکرار می شوند. لذا چنین فرمود:
وَ الْعَائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِکَ
و به خاطر مهربانی ناشی از رأفتت، پی درپی و به کَرّات بخشنده ی بخشش ها هستی.

عائد
( اسم ) ۱ - باز گردنده . ۲ - آن چه بکس برگردد از وجوه نقد و غیره در آمد .
ابن ثعلبه بن وبره البلوی صحابی
عائد شدن
در تداول فارسی زبانان نصیب گشتن بدست آمدن .

بپرس