طویل العمر


برابر پارسی: سالخورده

معنی انگلیسی:
longeval

لغت نامه دهخدا

طویل العمر. [طَ لُل ْ ع ُ ] ( ع ص مرکب ) دراززندگانی. بسیارزیست.

فرهنگ فارسی

آنکه عمری دراز کرده دراز عمر .
دراز زندگانی بسیار زشت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] طویل العمر، از ویژگی های مهم حضرت مهدی (علیه السلام) است.
طبق روایات، حضرت مهدی (علیه السلام) که در آخر الزمان ظهور کرده و جهان را پر از عدل وداد خواهد نمود، فرزند امام عسکری (علیه السلام) است که در نیمه شعبان سال ۲۵۵ ق زاده شده است. معنای روشن این سخن، آن است که آن ذخیرۀ الهی، دارای عمر طولانی است.تاکنون، افزون بر ۱۱۷۰ سال از عمر مبارک آن حضرت گذشته است.
استناد به روایات
پیش تر در برخی روایات، سخن از عمر طولانی آن حضرت به میان آمده بود.
← روایتی از امام حسن
نخستین دانشمندی که به طرح مسألۀ طول عمر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرداخت، ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق (م ۳۸۱ ق) است. وی در کتاب کمال الدین و تمام النعمة به تفصیل دربارۀ طول عمر بحث کرده و به پرسش های مخالفان طول عمر امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پاسخ داده است. وی، فصل جامعی از کتاب یادشده را به زندگی «معمّرین» (- صاحبان عمر طولانی) اختصاص داده است و ده ها نفر از اشخاص را که عمری بیش از ۱۲۰ سال داشته اند - نام می برد و شرح حال و زندگی هریک از آنان را به صورت مختصر ذکر می کند.شیخ صدوق، مسألۀ طول عمر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را فقط از راه «تجربه تاریخی» و افراد دارای عمر طولانی، بررسی کرده و به دیگر ادله نپرداخته است. این راه از سوی دانشمندانی همچون شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی، طبرسی، ]، علامه حلی، فیض کاشانی، علامه مجلسی و دیگر بزرگان شیعه ادامه یافت. آنچه این بزرگان در بررسی علمی طول عمر آن حضرت، به آن پرداخته اند، به طور عمده حول محورهای ذیل است:
محورهای بحث
...

پیشنهاد کاربران

بسیارزیست ؛ دراززندگانی. طویل العمر. آنکه عمر طولانی کند. رجوع به بسیارسال شود.
- بسیارسال ؛ طویل العمر، بسیارزیست. سخت پیر. دراززندگانی :
فرود آمد از اسب مهراب و زال
بزرگان که بودند بسیارسال.
...
[مشاهده متن کامل]

فردوسی.
کرد ناگه گنبد بسیارسال عمرخوار
فخر آل گنبدی را بیجمال عمر، خوار.
سنایی.
به تدبیر پیران بسیارسال
به دستوری اختر نیک فال.
نظامی.

بسیارزاد ؛ مُسِّن. ( بحر الجواهر ) . بسیارعمر. پرعمر.

بپرس