طلایه
/talAye/
مترادف طلایه: پیش قراول، جلودار، طلیعه، مقدمت الجیش
برابر پارسی: پیشرو، دیده ور، دیده بان
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: جلودار، سردسته، فرمانده سپاه، ( به مجاز ) نشانه یا جلوه ی نخستین از هر چیز که پیش از دیگر نشانه ها نمایان شود، نشانه یا جلوه نخستین از هر چیز که پیش از دیگر نشانه ها نمایان شود
برچسب ها: اسم، اسم با ط، اسم دختر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
طلایه ز یک سو مر او را ندید
چنین تا بنزدیک لشکر رسید.
فردوسی.
طلایه شب و روز در جنگ بودتو گفتی که گیتی به یک رنگ بود.
فردوسی.
سپیده چو ازکوه سر برکشیدطلایه به پیش دهستان رسید.
فردوسی.
چو خورشید تابان بیاراست گاه طلایه بیامد ز نزدیک شاه.
فردوسی.
بیشتر بخوانید ...فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(طَ یِ یا یَ ) [ ع . ] (اِ. ) تحریف شدة طلیعة عربی ، مقدمة لشکر، پیشروان لشکر که برای شناسایی اوضاع و احوال دشمن فرستاده می شوند.
فرهنگ عمید
۱. [مجاز] اولین نشانه ای که از هرچیز نمایان و جلوه گر می شود: نه روزش طلایه نه شب پاسبان / سیاه است همچون رمه بی شبان (فردوسی: ۶/۳۱۸ )، واینک بیامده ست به پنجاه روز پیش / جشن سده طلایهٴ نوروز و نوبهار (منوچهری: ۳۹ ).
۲. (نظامی ) [قدیمی] گروهی از سربازان که پیش فرستاده شوند تا از اوضاع و احوال دشمن آگاه شوند، مقدمۀ لشکر، پیشروان لشکر: تو بی دیده بان و طلایه مباش / ز هر دانشی سست مایه مباش (فردوسی: ۵/۲۵۷ ).
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:پیش قراول
wikijoo: طلایه
مترادف ها
جلو دار، پیشتاز، طلایه، پیش لشگر، پیشقرال
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
طلایه : نشانه یا جلوه نخستین از هر چیز که پیش از دیگر نشانه ها نمایان شود.
پیشاهنگ
طلایه : /talāye/ طَلایه ( عربی ) ( به مجاز ) نشانه یا جلوه ی نخستین از هر چیز که پیش از دیگر نشانه ها نمایان شود. سپیده ، اول آفتاب ، آغاز ، مقدمه . طَلایه ، طَلیعه . اسم طَلایه و طَلیعه مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است .