طرح مارشال ( به انگلیسی: Marshall Plan ) با عنوان رسمی برنامهٔ بازیابی اروپا ( ERP ) ، یک طرح ابتکاری آمریکا بود که در سال ۱۹۴۸ برای ارائهٔ کمک های خارجی به اروپای غربی تصویب شد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده بیش از ۱۳ میلیارد دلار ( معادل حدود ۱۱۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ ) در برنامه های بهبود اقتصادی به اقتصادهای اروپای غربی منتقل کرد. این طرح جایگزین پیشنهاد قبلی برای طرح مورگِنتاوو شد و به مدت چهار سال از ۳ آوریل ۱۹۴۸ شروع شد. [ ۱] اهداف ایالات متحده بازسازی مناطق جنگ زده، رفع موانع تجاری، مدرن سازی صنعت، بهبود رونق اروپا و جلوگیری از گسترش کمونیسم بود. [ ۲] طرح مارشال کاهش موانع بین ایالتی و انحلال بسیاری از مقررات را الزام کرده و در عین حال افزایش بهره وری و اتخاذ رویه های تجاری مدرن را تشویق می کرد. [ ۳]
کمک های طرح مارشال بین کشورهای شرکت کننده تقریباً بر اساس سرانه تقسیم شد. مقدار بیشتری از این کمک ها به قدرت های صنعتی بزرگ داده شد، زیرا عقیدهٔ غالب این بود که احیای آن ها برای احیای عمومی اروپا ضروری است. سرانهٔ کمک تا حدودی بیشتر به کشورهای متفقین معطوف شد و برای کشورهایی که بخشی از متحدین بودند یا بی طرف مانده بودند کمتر بود. بزرگ ترین دریافت کنندهٔ پول طرح مارشال، بریتانیا بود ( حدود ۵۰٪ از کل پول را دریافت کرد ) ، اما هزینهٔ هنگفتی که بریتانیا از طریق طرح «قرض - اجاره» متحمل شد تا قبل از سال ۲۰۰۶ به طور کامل به ایالات متحده پرداخت نشد. [ ۴] بیشترین سهم بعدی به آلمان غربی ( ۱۲٪ ) و فرانسه ( ۸٪ ) تعلق گرفت. حدود هجده کشور اروپایی مزایای طرح را دریافت کردند. [ ۵] اتحاد جماهیر شوروی با وجود پیشنهاد مشارکت، مزایای طرح را رد کرد و همچنین مزایای کشورهای بلوک شرق مانند رومانی و لهستان را مسدود کرد. ایالات متحده برنامه های کمکی مشابهی را در آسیا ارائه کرد، اما آن ها بخشی از طرح مارشال نبودند.
نقش طرح مارشال در بهبود سریع مورد بحث قرار گرفته است. حسابداری طرح مارشال نشان می دهد که این کمک ها فقط حدود ۳٪ از مجموع درآمد ملی کشورهای دریافت کننده را بین سال های ۱۹۴۸ و ۱۹۵۱ تشکیل می دادند که به معنای افزایش رشد تولید ناخالص داخلی کمتر از نیم درصد بوده است.
آغاز شکست های متوالی آلمان نازی در جبهه ها منجر به پیش گرفتن سیاست جنگ تام و در خدمت گرفتن تمام امکانات کشور برای جنگ شد. به این ترتیب بسیاری از شهرها و صنایع آلمان بر اثر بمباران مداوم ویران شدند و در نهایت این کشور در ۹ مه ۱۹۴۵ تسلیم شد. [ ۶] اوضاع دیگر کشورهای اروپایی نیز بهتر از این نبود. شهرها، صنایع و کارخانجات لهستان، ایتالیا، انگلستان، نروژ، فرانسه و بسیاری دیگر از کشورها متحمل خسارات و خرابی های فراوان شده بود. [ ۷] [ ۸] در واقع وضع تاریک اقتصادی و از هم گسیختگی اجتماعی جوامع اروپایی به همراه خطر قریب الوقوع همه گیری کمونیسم در قارهٔ سبز، انگیزه های کافی را در اختیار ایالات متحده برای کمک به بازسازی اروپا قرار می داد. جرج اف. کنان دیپلمات بلندپایهٔ آمریکایی دربارهٔ شرایط پس از جنگ و طرح جرج مارشال، وزیر امور خارجهٔ وقت ایالات متحده این طور اظهار نظر می کند:
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکمک های طرح مارشال بین کشورهای شرکت کننده تقریباً بر اساس سرانه تقسیم شد. مقدار بیشتری از این کمک ها به قدرت های صنعتی بزرگ داده شد، زیرا عقیدهٔ غالب این بود که احیای آن ها برای احیای عمومی اروپا ضروری است. سرانهٔ کمک تا حدودی بیشتر به کشورهای متفقین معطوف شد و برای کشورهایی که بخشی از متحدین بودند یا بی طرف مانده بودند کمتر بود. بزرگ ترین دریافت کنندهٔ پول طرح مارشال، بریتانیا بود ( حدود ۵۰٪ از کل پول را دریافت کرد ) ، اما هزینهٔ هنگفتی که بریتانیا از طریق طرح «قرض - اجاره» متحمل شد تا قبل از سال ۲۰۰۶ به طور کامل به ایالات متحده پرداخت نشد. [ ۴] بیشترین سهم بعدی به آلمان غربی ( ۱۲٪ ) و فرانسه ( ۸٪ ) تعلق گرفت. حدود هجده کشور اروپایی مزایای طرح را دریافت کردند. [ ۵] اتحاد جماهیر شوروی با وجود پیشنهاد مشارکت، مزایای طرح را رد کرد و همچنین مزایای کشورهای بلوک شرق مانند رومانی و لهستان را مسدود کرد. ایالات متحده برنامه های کمکی مشابهی را در آسیا ارائه کرد، اما آن ها بخشی از طرح مارشال نبودند.
نقش طرح مارشال در بهبود سریع مورد بحث قرار گرفته است. حسابداری طرح مارشال نشان می دهد که این کمک ها فقط حدود ۳٪ از مجموع درآمد ملی کشورهای دریافت کننده را بین سال های ۱۹۴۸ و ۱۹۵۱ تشکیل می دادند که به معنای افزایش رشد تولید ناخالص داخلی کمتر از نیم درصد بوده است.
آغاز شکست های متوالی آلمان نازی در جبهه ها منجر به پیش گرفتن سیاست جنگ تام و در خدمت گرفتن تمام امکانات کشور برای جنگ شد. به این ترتیب بسیاری از شهرها و صنایع آلمان بر اثر بمباران مداوم ویران شدند و در نهایت این کشور در ۹ مه ۱۹۴۵ تسلیم شد. [ ۶] اوضاع دیگر کشورهای اروپایی نیز بهتر از این نبود. شهرها، صنایع و کارخانجات لهستان، ایتالیا، انگلستان، نروژ، فرانسه و بسیاری دیگر از کشورها متحمل خسارات و خرابی های فراوان شده بود. [ ۷] [ ۸] در واقع وضع تاریک اقتصادی و از هم گسیختگی اجتماعی جوامع اروپایی به همراه خطر قریب الوقوع همه گیری کمونیسم در قارهٔ سبز، انگیزه های کافی را در اختیار ایالات متحده برای کمک به بازسازی اروپا قرار می داد. جرج اف. کنان دیپلمات بلندپایهٔ آمریکایی دربارهٔ شرایط پس از جنگ و طرح جرج مارشال، وزیر امور خارجهٔ وقت ایالات متحده این طور اظهار نظر می کند:
wiki: طرح مارشال