نگه کرد زال آنگهی از فراز
ز سیمرغ دیدش هوا پرطراز.
فردوسی.
باد علمدار گشت ، ابر عَلم شد سیاه برق چنانچون ز زر یک دو طراز علم.
منوچهری.
و بر سکه درم و دینار و طراز جامه نخست نام ما نویسند، آنگاه نام برادر. ( تاریخ بیهقی ). قبای سقلاطون بغدادی بود سپیدی سپید، سخت خرد نقش پیداو عمامه قصب بزرگ ، اما بغایت باریک و مرتفع و طرازی سخت باریک. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 150 ). و نام رضاعلیه السلام بر درم و دینار و طراز جامها نبشتند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 137 ).بسخنهای من پدید آید
بر تن و آستین حق طراز.
ناصرخسرو.
یکی خوب دیبا شمر دین حق راکه علمست و پرهیز نقش طرازش.
ناصرخسرو.
ماه ترکستان طراز مشک بر دیبا کشید.عثمان مختاری.
صنما آن خط مشکین که فرازآوردی بر گل از غالیه گوئی که طراز آوردی.
امیرمعزی.
و سیرت پادشاهان این دولت ، طراز محاسن عالم و جمال مفاخر بنی آدم شده. ( کلیله و دمنه ).به سکه و به طراز ثنای او که بر آن
خدیو اعظم خاقان اکبر است القاب.
خاقانی.
شاه عراقین طراز کز پی توقیعاوکاغذ شامیست صبح خامه مصری شهاب.
خاقانی.
بر تن ناقصان قبای کمان بطراز هنر ندوخته اند.
خاقانی.
القاب میمون او طراز خطبه و سکه آن نواحی شد. ( ترجمه تاریخ یمینی خطی ابوالحرث احمدبن محمد ). غره دولت و جمال جمله و طراز حله ایشان بود. ( ترجمه تاریخ یمینی خطی ).طراز نو انگیزم اندر جهان
که خواهد ز هرکشوری نو رهان.
نظامی.
فلک نیست یکسان همآغوش توبیشتر بخوانید ...