طاهر غسانی

لغت نامه دهخدا

طاهر غسانی. [ هَِ رِ غ َس ْ سا ] ( اِخ ) حمداﷲ مستوفی ذیل احوال هرمزد آرد: وهرمزد هیچ فرزند نداشت. ارکان دولت شبستان هرمزد احتیاط کردند؛ مادر شاپور حامله بود و پادشاهی بدو دادند [ و ] بعد از چهل روز شاپور متولد شد، طفل را بر تخت بخوابانیدند و تاج بالای سر او بیاویختند. چون اوطفل بود ملک پرآشوب شد. از عرب طاهر غسانی لشکر کشید و طیسفون که تختگاه ساسانیان بود غارت کرد و نوشه خواهر هرمزد را بغارت برد و زن کرد و او دختری آورد ملکه نام. چون شاپور بحد مردی رسید به جنگ طاهر رفت. دختر نوشه با او متفق شد او را در قلعه راه داد طاهررا بگرفت و به کشت و ملکه را زن کرد. ( تاریخ گزیده ج 1 ص 107 ). و رجوع به شاهنامه فردوسی و طایر شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس