طالیسفر

لغت نامه دهخدا

طالیسفر. [ ف َ ] ( معرب ، اِ ) بقول دزی ( ج 2 ص 19 ) بصورتهای طالیشفَر و طالیشقر و طالیَشفَر و طالشقیر در کتب گوناگون عرب آمده است چنانکه در تذکره داود ضریر انطاکی نیز طالیشقر است ولی صورت معروف آن همین طالیسفر است. آن را مرادف بسباسه ، دارکیسه. لسان العصافیر. ماقر بیخ درخت توت ، تیواج ختائی ، پوست بیخ زیتون هندی ، برگ زیتون هندی و غیره آورده اند. صاحب برهان گوید: «طالیسفر» بر وزن فالیزگر به لغت یونانی پوست بیخ زیتون هندی است و بعضی گویند برگ درخت زیتون هندی باشد. ابن البیطار آرد: غافقی آن را دارکیسه خوانده و بسیاری از مردم برآنند که طالیسفر همان بسباسه است ولی این نظر درست نیست و حُنین این دارو را که در کتاب دیسقوریدس طالیفسر آمده است بنام یونانی آن «ماقر» ذکر کرده است. و تنها ابن جلجل گمان کرده که طالیفسر را لسان العصافیر گفته اند و آن را ریشه های درختی هندی دانسته اند. دیگری گفته است : طالیسفر ریشه های گیاهی است که کرم ابریشم از آن تغذیه میکند. مجوسی گوید: داروی مزبور برگ درخت زیتون هندی است. دیگری آن را پوستهای درختی هندی دانسته که به یونانی بنام دارکیسه معروف است. دیسقوریدس در کتاب اول گوید ماقر پوست درختی است که آن را از بلاد یونان آرند. رنگ آن بسرخ سپپدی غلیظی زند، بسیار قابض است و گاهی آن را برای خونروی و زخم روده و سیلان فضولات به شکم ، نوشند. جالینوس در کتاب هفتم گوید: این دارو پوست درختی است که آن را از هند آرند. مزه آن سخت گس و زبان گزو اندکی تیز و قدری معطر است و مانند ادویه ای که ازهند آرند خوشبو باشد و گوئی این پوست از جوهرهای گوناگونی ترکیب یافته است که بیشتر آنها زمینی و اندکی از آنها جوهر لطیف گرم است و به همین سبب سخت مایه ٔخشکی و قبض میشود و آن را به داروهائی در می آمیزند و تر کنند که برای شکم روی و زخم روده سودمنداند زیراداروی مزبور در درجه سوم چیزهائی است که مایه خشکی باشند. و اما از لحاظ گرمی و سردی ، در هیچیک تأثیر آشکاری ندارد. غافقی گوید: و آنچه از گفتار دیسقوریدس و جالینوس درباره این دارو مستفاد میشود این است که طالیسفر به هیچ رو از انواع بسباسه نیست ، زیرا بسباسه دارای اندکی قبض باشد و حرارت بر آن غالب است در صورتی که طالیسفر بگفته دیسقوریدس پوست رقیقی است نه درشت و با این خاصیت به «ارماک » شبیه تر است.
ابن عمران گوید: طالیسفر ریشه های باریکی است دارای پوست خاکی رنگ و درون زردرنگ و تندمزه و زبان گز میباشد و بوی آن مانند بوی زعفران تند است و آن گرم و خشک در درجه دوم است و بویژه برای بواسیر و ورمهای درون و بیرون سودمند است.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

۱ - میوه بلوط . ۲ - میوه جوز بویا . ۳ - برگ درخت سرخدار . ۴ - برگ آلو هندی که نبق هندی نیز نامیده می شود .

پیشنهاد کاربران

در کتب طبب سنتی آمده که طالیسفر را یک شبانه روز در شیر یا آب گرم خیسانده بعد پوست کنده و . . . . یعنی طالیسفر از نظر نویسندۀ گنج الاسرار که کتاب بزرگ و مهمی در طب سنتی است، گیاهی است که دارای پوست است.
...
[مشاهده متن کامل]
پس در این صورت برگ بوده نمی تواند. ماند این موضوع که آیا طالیسفر ریشه ی درخت توت است یا زیتون. دقیق نفهمیدم. ضمن اینکه لیستی از گیاهان را تحت معنی طالیسفر ذکر کرده اید. من که به معنی واحد نرسیدم تا از آن مستفید شوم. باز هم از زحمات تان یک جهان سپاس

بپرس