طالکوه

لغت نامه دهخدا

طالکوه. [ ل َ ]( اِخ ) دهی جزء بلوک خورگام دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت. در 35هزارگزی خاور رودبار و 23هزارگزی رستم آباد. کوهستانی ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی. با 430 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و بنشن و لبنیات و ارزن. شغل اهالی زراعت و گله داری و شال بافی و راه آن مالرو است. قلعه خرابه کافرقلعه بین خورگام و رحمت آباد از آثار قدیمی است. اکثر سکنه زمستان برای تأمین معاش به گیلان و نصف سکنه تابستان به ییلاق میروند. این ده از چهار محل بالا و پائین ، پس و پیش تشکیل شده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس