طاق تاژ که چهاربخشی یا چارتَرْکی یا چارطاقی هم گفته می شود یکی از ساختارهای طاقی در معماری سنتی است. "طاق تاژ" در یک دیسه کلی چلیپایی ست که از تقاطع دو "طاق آهنگ" در یک مقطع چهار گوش مربعی یا مستطیلی پدید آمده است. در بیانی ساده تر «طاق تاژ» گویی دو طاق آهنگ است که با زاویه ۹۰ درجه از نقطه وسط به هم دوخته شده اند، ازینرو این طاق به جای دو دهانه در "طاق آهنگ"، چهار دهانه را می پوشاند.
این طاق که زیبایی خاص خود را دارد در معماری جهان کاربردهای گسترده ای داشته است. در معماری غربی شناخته شده ترین نمونه های کهن این طاق را در «معماری روم باستان» می توان جست. با این توصیف که ساخت «طاق تاژ» در آن دوره با چَفد مازه دار همراه بوده است. ادامه کاربرد «طاق تاژ» در معماری غربی در معماری گوتیک سده های میانه است که برای نخستین بار پیاده سازی آن با چَفد تیزه دار پا به عرصه گذاشت. از دگرگونی های رخ داده در روش گوتیکی اجرای «طاق تاژ» در کارشیو ( پلان ) مستطیلی است. [ ۱] چه از آنجا که «طاق تاژ» در روش روم باستان تنها با چفد مازه دار ساخته می شد، پیاده کردن طاق در مقطع مستطیل نیازمند این بود که دو دهانه ایکه در درازای مقطع مستطیلی قرار می گرفتند یا از چفد «نیم دایره» ای به چفد «بیز» تغییر شکل می دادند یا در صورت پافشاری به حفظ شکل نیم دایره مرسوم خود از بلندای خود به نسبت بلندای دو دهانه دیگر که در پهنا قرار دارند می کاستند. پیداست که هیچ یک از این روش ها در روم باستان شدنی نبود زیرا نخستین روش نیازمند کاربرد چفدهای با مقاطع بیضی به جای دایره بود که در روم باستان بنا به دلایل مختلف که شاید یکی از آنها سنت کاربرد آجر گوه ای برای ساخت چفد بوده است کاربرد چفد بیضی به جای دایره هنوز در انتظار نوآوری تازه ای بود که حتی در دوره گوتیک نیز به واقعیت نپیوست. دومین روش نیز به ناهمترازی بلندای چهار دهانه می انجامید، اینگونه که دهانه های در درازا کوتاهتر و دهانه های در پهنا بلندتر می شدند و آشکار است که این ساختار سازه را با بغرنج روبرو می کرد، بویژه زمانی که نیاز بود اُشکوب روی آن ساخته شود. نوآوری اجرای «طاق تاژ» با چفد تیزه دار در دوره گوتیک که جانشین مستقیم دوره رومی ست همانا پاسخ مناسبی بود به محدودیت ساخت آن به سبک مازه دار در مقطع مستطیلی. چَفد تیزه دار همزمان توانست با حفظ همگونی پهنای هر چهار دهانه تنها با تیزتر کردن دهانه های در درازا بلندای چفدهای آن را به بلندای چفدهای در پهنا برساند. در معماری سنتی ایران «طاق تاژ» با نام پر بسامدتر «چارطاقی» کمابیش در کنار طاق های دیگر مانند طاق آهنگ، طاق کُلَنبو و طاق و تویزه به کار گرفته شده است. بیشترین کاربرد «طاق تاژ» در ایران با چفد تیزه دار بوده است ازینرو اجرای آن در مقاطع مستطیلی نیز بی هیچ محدودیتی انجام می شده است، هرچند مقطع مربع بیشترین مقطع کاربرد آن بوده است. نوآوری ای که در «طاق تاژ» ایرانی می بینیم اجرای نه فقط «چاربخشی» که حتی «هشت بخشی» آن است. به این معنا که طاق می تواند به جای چهار دهانه دارای هشت دهانه باشد. ساخت «طاق تاژ» در ایران از آنجا که «طاق کلنبو» کاربرد فراوانتر و شاید توان پایداری بیشتری به تجربه داشته است بیشتر متمرکز در سازه هاییست که نیاز به ساخت «اُشکوب» روی آنها بوده است، چه «طاق کُلَنبو» برجستگی گنبدسانی پدیدمی آورد که برای تسطیح و در اصطلاح کُنوشکنی به قصد ساخت «اُشکوب» آوار زیادی را بر طاق سربار می کند که این دشواری هنگامی که خواسته شود سازه را با پایه های سبک اشکوب دار کنند تنها با «طاق تاژ» چاره می شود. از نمونه های برجسته «طاق تاژ» در ایران می توان به مسجد جامع ورامین، آرامگاه شیخ جام، گنبد علویان و زمستان نشین مسجد جامع اصفهان نام به میان آورد، [ ۲] [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین طاق که زیبایی خاص خود را دارد در معماری جهان کاربردهای گسترده ای داشته است. در معماری غربی شناخته شده ترین نمونه های کهن این طاق را در «معماری روم باستان» می توان جست. با این توصیف که ساخت «طاق تاژ» در آن دوره با چَفد مازه دار همراه بوده است. ادامه کاربرد «طاق تاژ» در معماری غربی در معماری گوتیک سده های میانه است که برای نخستین بار پیاده سازی آن با چَفد تیزه دار پا به عرصه گذاشت. از دگرگونی های رخ داده در روش گوتیکی اجرای «طاق تاژ» در کارشیو ( پلان ) مستطیلی است. [ ۱] چه از آنجا که «طاق تاژ» در روش روم باستان تنها با چفد مازه دار ساخته می شد، پیاده کردن طاق در مقطع مستطیل نیازمند این بود که دو دهانه ایکه در درازای مقطع مستطیلی قرار می گرفتند یا از چفد «نیم دایره» ای به چفد «بیز» تغییر شکل می دادند یا در صورت پافشاری به حفظ شکل نیم دایره مرسوم خود از بلندای خود به نسبت بلندای دو دهانه دیگر که در پهنا قرار دارند می کاستند. پیداست که هیچ یک از این روش ها در روم باستان شدنی نبود زیرا نخستین روش نیازمند کاربرد چفدهای با مقاطع بیضی به جای دایره بود که در روم باستان بنا به دلایل مختلف که شاید یکی از آنها سنت کاربرد آجر گوه ای برای ساخت چفد بوده است کاربرد چفد بیضی به جای دایره هنوز در انتظار نوآوری تازه ای بود که حتی در دوره گوتیک نیز به واقعیت نپیوست. دومین روش نیز به ناهمترازی بلندای چهار دهانه می انجامید، اینگونه که دهانه های در درازا کوتاهتر و دهانه های در پهنا بلندتر می شدند و آشکار است که این ساختار سازه را با بغرنج روبرو می کرد، بویژه زمانی که نیاز بود اُشکوب روی آن ساخته شود. نوآوری اجرای «طاق تاژ» با چفد تیزه دار در دوره گوتیک که جانشین مستقیم دوره رومی ست همانا پاسخ مناسبی بود به محدودیت ساخت آن به سبک مازه دار در مقطع مستطیلی. چَفد تیزه دار همزمان توانست با حفظ همگونی پهنای هر چهار دهانه تنها با تیزتر کردن دهانه های در درازا بلندای چفدهای آن را به بلندای چفدهای در پهنا برساند. در معماری سنتی ایران «طاق تاژ» با نام پر بسامدتر «چارطاقی» کمابیش در کنار طاق های دیگر مانند طاق آهنگ، طاق کُلَنبو و طاق و تویزه به کار گرفته شده است. بیشترین کاربرد «طاق تاژ» در ایران با چفد تیزه دار بوده است ازینرو اجرای آن در مقاطع مستطیلی نیز بی هیچ محدودیتی انجام می شده است، هرچند مقطع مربع بیشترین مقطع کاربرد آن بوده است. نوآوری ای که در «طاق تاژ» ایرانی می بینیم اجرای نه فقط «چاربخشی» که حتی «هشت بخشی» آن است. به این معنا که طاق می تواند به جای چهار دهانه دارای هشت دهانه باشد. ساخت «طاق تاژ» در ایران از آنجا که «طاق کلنبو» کاربرد فراوانتر و شاید توان پایداری بیشتری به تجربه داشته است بیشتر متمرکز در سازه هاییست که نیاز به ساخت «اُشکوب» روی آنها بوده است، چه «طاق کُلَنبو» برجستگی گنبدسانی پدیدمی آورد که برای تسطیح و در اصطلاح کُنوشکنی به قصد ساخت «اُشکوب» آوار زیادی را بر طاق سربار می کند که این دشواری هنگامی که خواسته شود سازه را با پایه های سبک اشکوب دار کنند تنها با «طاق تاژ» چاره می شود. از نمونه های برجسته «طاق تاژ» در ایران می توان به مسجد جامع ورامین، آرامگاه شیخ جام، گنبد علویان و زمستان نشین مسجد جامع اصفهان نام به میان آورد، [ ۲] [ ۳]
wiki: طاق تاژ