ضفاط

لغت نامه دهخدا

ضفاط. [ ض َف ْ فا ] ( ع ص ) شتربان. شتردار. ساربان. آنکه شتر را به کرایه دهد. || برنده متاع از جائی بجائی.( منتهی الارب ). مُکاری. بازرگان. ( مهذب الاسماء ). || ریخ زننده. || فربه فروهشته گوشت و گران بدن که با قوم همراهی نتواند. ( منتهی الارب ).

ضفاط. [ ض ُف ْ فا ] ( ع ص ) مردم فرومایه. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس