ضرج

لغت نامه دهخدا

ضرج. [ ض َ ] ( ع مص ) شکافتن چیزی را. ( منتهی الارب ). شکافتن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر ) ( منتخب اللغات ). || آلودن بخون. ( منتهی الارب ). آلودن. ( منتخب اللغات ). || افکندن چیزی را. ( منتهی الارب ). || اندوختن. ( منتخب اللغات ).

پیشنهاد کاربران

بپرس