ضربی
/zarbi/
لغت نامه دهخدا
- طاق ِ ضربی ؛ قسمی طاق که زنند از آجرهای به پهنا بهم پیوسته یعنی قطر طاق قطر اقصر آجر است.
- آلت ضربی ؛ در آلات موسیقی ، چون دف و دهل و دورویه و امثال آن.
|| جلد ضربی ،جلد چرمی ضربی ؛ که منقوش باشد.
فرهنگ فارسی
۱ - منسوب به ضرب . ۲ - نوعی آواز یا آهنگ است که وزن مرتب داشته باشد در قدیم بعضی خوانندگان که ضرب هم می گرفتند و باهنگهای ضربی آشنایی داشتند این نوع آواز را همراه با نواختن ضرب می خواندند باین ترتیب که وزن معینی را در نظر میگرفتند و غزلی را دریک دستگاه میخواندند و گوشه های مهم ردیف را نشان می دادند . وزن آواز ضربی چنانکه هم اکنون معمول است ۶ / ۸ بود . یا آلت ضربی . آلت موسیقی مانند دف و دهل و دو رویه نظیر آنها که بدانها اصول نگاهدارند . یا جلد تیماجی ( چرمی ) ضربی . جلد تیماجی ( چرمی ) که منقوش نباشد . یا طاق ضربی . قسمی که از آجرهای به هم پیوسته از پهنا زنند به طوری که قطر اطاق قطر اقصر آجر است .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (موسیقی ) ویژگی اثر موسیقایی موزون.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه آزاد فارسی
ضَربی
منسوب به ضرب، موسیقی ضربی، آهنگ ضربی. آهنگی که دارای وزن خاص باشد و خواننده یا نوازندۀ ماهر آن را ساخته باشد. نغمه ای که دارای ضرب باشد و بتوان حرکات مشخصی را بر حسب واحد زمان در متن آن به طور مرتب تکرار کرد؛ از آن جمله است حرکاتی مانند دست زدن، سماع کردن، رقص کردن، نواختن آلات ضربی همچون تنبک، دایره، و دف. انواع چهارمضراب ها، پیش درآمدها، ترانه ها، تصنیف ها و نغمه های دیگر مانند مجلس افزوز و کرشمۀ در همۀ دستگاه ها جزو ضربی ها محسوب می شوند. برخی از آهنگ هایی که استادان مشهور ساخته اند نیز به ضربی معروف است؛ مانند ضربی ترک اثر صبا. ضربی های ردیف عبارت اند از رِنگِ شهرآشوب، رِنگ ضَرب اُصول، رِنگ نَستاری، رِنگ دلگشا، خوارزمی، مجلس افروز، کرشمه، رنگ حربی، رِنگ شَلَخو، رِنگ یکچوبه، رِنگ فرح، کوراوغلی و چهارمضراب دلکش و چهارمضراب اول ماهور، زنگوله و پیش زنگوله، چهارمضراب اول نوا، همایون، و سه گاه. برخی ضربی ها بدون کلام اند؛ مانند پیش درآمد، چهارمضراب، و رِنگ و برخی دیگر با کلام اند مانند انواع تصنیف، ترانه، و سرود.
منسوب به ضرب، موسیقی ضربی، آهنگ ضربی. آهنگی که دارای وزن خاص باشد و خواننده یا نوازندۀ ماهر آن را ساخته باشد. نغمه ای که دارای ضرب باشد و بتوان حرکات مشخصی را بر حسب واحد زمان در متن آن به طور مرتب تکرار کرد؛ از آن جمله است حرکاتی مانند دست زدن، سماع کردن، رقص کردن، نواختن آلات ضربی همچون تنبک، دایره، و دف. انواع چهارمضراب ها، پیش درآمدها، ترانه ها، تصنیف ها و نغمه های دیگر مانند مجلس افزوز و کرشمۀ در همۀ دستگاه ها جزو ضربی ها محسوب می شوند. برخی از آهنگ هایی که استادان مشهور ساخته اند نیز به ضربی معروف است؛ مانند ضربی ترک اثر صبا. ضربی های ردیف عبارت اند از رِنگِ شهرآشوب، رِنگ ضَرب اُصول، رِنگ نَستاری، رِنگ دلگشا، خوارزمی، مجلس افروز، کرشمه، رنگ حربی، رِنگ شَلَخو، رِنگ یکچوبه، رِنگ فرح، کوراوغلی و چهارمضراب دلکش و چهارمضراب اول ماهور، زنگوله و پیش زنگوله، چهارمضراب اول نوا، همایون، و سه گاه. برخی ضربی ها بدون کلام اند؛ مانند پیش درآمد، چهارمضراب، و رِنگ و برخی دیگر با کلام اند مانند انواع تصنیف، ترانه، و سرود.
wikijoo: ضربی
مترادف ها
ضربی
ضربی
ضربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید