صیغه یا لفظ ابراء

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اگر ابراء عقد دانسته شود، یکی از ارکان آن ایجاب و قبول است و اگر آن را ایقاع بدانیم، فقط ایجاب در تحقق آن کافی است.
ایجاب با هر لفظی که بیانگر اراده و قصد ابراءکننده باشد، واقع می شود و اینکه آیا این لفظ به صورت تملیک یا بخشش بیان شود یا به صورت اسقاط دین بستگی دارد به آنکه ماهیت حقوقی ابراء را چه بدانیم، اسقاط حق دینی یا تملیک؟ و چون ما معتقدیم حقیقت هبه و تملیک با ابراء تفاوت دارد لذا صیغه ابراء باید حاوی مدلول اسقاط حق دینی باشد؛ مثل اینکه ابراءکننده به مدیون بگوید: تو را از دین خود آزاد ساختم یا حق دینی خودم را اسقاط کردم. البته در عرف عامیانه، جملۀ طلب خود را به تو بخشیدم نیز گاهی به معنای اسقاط حق دینی است.حقوقدانان در تحقق ایجاب، اقدام به عملی را که دلالت بر قصد و رضا کند نیز کافی می دانند؛ مانند اینکه سند دین به منظور بری کردن مدیون به او مسترد و یا پاره شود.
صیغه ابراء در قانون مدنی
قانون مدنی ایران نیز جز در مواردی که در قانون استثنا شده، اعمالی را که به صراحت حکایت از قصد و رضا کند- به جای الفاظ و در ردیف آنها- به عنوان ایجاب پذیرفته است و در مادۀ ۱۹۳ می گوید: «انشا معامله ممکن است به وسیله عملی که مبین قصد و رضا باشد، مثل قبض و اقباض حاصل گردد؛ مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد».انشای معامله از طریق قبض و اقباض در اصطلاح « معاطات » نامیده می شود که در بسیاری از عقود از جمله بیع پذیرفته شده و در بعضی عقود مانند نکاح پذیرفته نشده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس