صفایا

لغت نامه دهخدا

صفایا. [ص َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ صفیه. ( منتهی الارب ). برگزیده رئیس از غنیمت پیش از قسمت : کانت لرسول اﷲ ثلاث صفایا مال بنی النضیر و خیبر و فدک. || خالصه ها، واز آن جمله است صفایای ملوک. رجوع به صَفیَّه شود.

صفایا. [ ص َ ] ( ع اِ ) ج ِ صَفی است. ( منتهی الارب ). رجوع به صفی شود.

فرهنگ فارسی

۱ - مونث صفی . ۲ - ( اسم ) گزیده از غنیمت که پیغمبر امام یا رئیس برای خود بردارد جمع : صفایا .
صفی

فرهنگ عمید

گزیدۀ غنیمت ها.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] صفایا در لغت یعنی برگزیده ها.
در اصطلاح بهترین غنیمتها است که رئیس و فرمانده قبل از تقسیم غنیمت برای خودانتخاب می‏کند.
در روایات از قول امام علی (علیه السلام) چنین آمده است:
«نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طاعَتَنا، لَنَا الْانْفالُ وَ لَنا صُفُّوالْمالِ ایْ جَیَّدَهُ وَ احْسَنَةُ کَالْجارِیَةَ الْفارَهَ وَ السَّیْفُ الْقاطِعُ وَالدَّرع قَبْلَ انْ تُقْسِمَ‏الْغَنیمَةُ»
«ما مردمی هستیم که خداوند متعال، اطاعت از مارا واجب گردانیده است. »انفال از آن ماست.
صفایای اموال
صفایای اموال، یعنی بهترین و زیباترین آنها مانند کنیز زیبا و شمشیر برنده و زره های (بی‏نظیر) قبل از اینکه تقسیم شوند، از آن ماست.

پیشنهاد کاربران

بپرس