صراء

لغت نامه دهخدا

صراء. [ ص َ ] ( ع اِ ) ج ِ صرایة است. ( منتهی الارب ).

صراء. [ ص َرْ را ] ( ع ص ) صخرةٌ صراء؛ سنگ سخت. ( منتهی الارب ). صماء. ( قطر المحیط ). || حیةٌ صراء؛ مار که دوا نپذیرد. ( منتهی الارب ).

صراء. [ ص ُرْ را ]( ع اِ ) ج ِ صاری. ( منتهی الارب ). رجوع به صاری شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس