صبیحه
/sabihe/
فرهنگ اسم ها
معنی: مونث صبیح، زیبا و شاد، خندان و خوشحال، ( مؤنث صَبیح )، صَبیح
برچسب ها: اسم، اسم با ص، اسم دختر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
صبیحة. [ص َ ح َ ] ( ع ص ) تأنیث صبیح. و رجوع بدان لغت شود.
صبیحة. [ ص َ ح َ ] ( اِخ ) وی زوجه مستنصر باﷲ حکم بن عبدالرحمن نهمین خلیفه از خلفای اموی اندلس است که با مهارت در علوم و ادب و سیاست و هنگام خلافت شوهر خویش نفوذ و اقتدار فراوان داشت و چون شوهر وی درگذشت فرزند او المؤید باﷲ خردسال بود و صبیحة تا مدتی بنیابت از وی تمام امور کشور را در دست داشت و بر اثر مساعی حاجب خود محمدبن عبداﷲبن ابی عامر ممالک خویش را وسعت داد و شأن و شکوه دولت اسلامی اندلس را بیفزود و به سال 398 هَ. ق. درگذشت. ( قاموس الاعلام ترکی ).
صبیحة. [ ص َ ح َ ] ( اِخ ) ابن حارث بن جبیلة القرشی التیمی. وی از صحابه و مهاجرین و از قرشیان است که از جانب خلیفه دوم بتحدید اعلام حرم شریف مأمور و در سفری بالتزام رکاب خلیفه دعوت شد. ( قاموس الاعلام ترکی ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) بامداد .
ابن حارث بن جبیله القرشی التیمی
پیشنهاد کاربران
صبیحه : صبیحه از القاب حضرت فاطمه سلام الله علیها است . صبیحه مونث صبیح، زن خوبرو، سفیدچهره، صباح، بامداد .
صبیحه : خوبروی ، زیباروی ، سپیدروی ، جمیله ، نیکو ، زیبا.
صبیح : ( پسرانه ) 1 - ( در قدیم ) ( به مجاز ) زیبا و شاد؛ 2 - خندان و خوشحال.
صبیحه : ( دخترانه ) ( مؤنث صَبیح ) . صبیحه ( به مجاز ) زیبا و شاد؛ 2 - خندان و خوشحال
صبیحه : ( دخترانه ) ( مؤنث صَبیح ) . صبیحه ( به مجاز ) زیبا و شاد؛ 2 - خندان و خوشحال
صبیحه : زن خوبرو، سفیدچهره، صباح، بامداد .
صبیحه : /sabihe/ صبیحه ( عربی ) ( مؤنث صَبیح ) ، زیبا و شاد، خندان و خوشحال .
به معنای زیبا رو