صالحی

/sAlehi/

لغت نامه دهخدا

صالحی. [ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بکش بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون 13000گزی جنوب خاور فهلیان جلگه ، گرمسیر مالاریائی ، سکنه 88 تن. آب آن از چشمه ، محصول آنجا غلات ، تریاک ، نخود شغل اهالی زراعت. راه فرعی. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

صالحی. [ ل ِ ] ( اِخ ) در تذکره ها بی نام و نسب است و این مطلع بوی منتسب :
اگر میرم ز غم امشب نگویم حال زار خود
تو را ازصبر می خواهم که سازم شرمسار خود.
( صبح گلشن ص 244 ).

صالحی. [ ل ِ ] ( اِخ ) ابراهیم بن عبدالعزیز، مکنی به ابواسحاق و از اولاد صالح صاحب المصلی و به طلب [ علم ] و صلاح معروف بود. جماعتی از وی روایت کنند. صالحی در جمادی الاولی به سال 254 هَ. ق. درگذشت. ( الانساب سمعانی ورق 347 ب ).

صالحی. [ ل ِ ] ( اِخ )ابراهیم بن عبداﷲبن صالح صالحی ، مکنی به ابواسحاق. وی از ابوسعید عبدالعزیزبن سعیدالاشیح کوفی و هارون بن حاتم کوفی و جز ایشان روایت کند و از وی ابوبکر محمدبن محمد باغندی و ابوعبداﷲ محمدبن مخلد عطار و هم طبقه های آنان روایت کنند. ( الانساب سمعانی ورق 347 ب ).

صالحی. [ ل ِ ] ( اِخ ) احمدبن قاسم بن طاهربن اسماعیل بن صالح بن علی بن عبداﷲبن عباس بن عبدالمطلب هاشمی صالحی ، مکنی به ابوجعفر. از وی ابواحمد عبدالواحدبن المهتدی باﷲ و جماعتی از زیدیان روایت کنند، و ایشان را صالحیة گویند. و آنان به مذهب حسن بن صالح بن حی اند که یکی از ائمة و زهاد کوفه و برادر صالح بن صالح بن حی میباشد. ( الانساب سمعانی ورق 347 ب ).

صالحی. [ ل ِ ] ( اِخ ) عثمان بن علی بن احمدبن محمد صالحی ، معروف به ابن الصالح و مکنی به ابوعبداﷲ، معلمی بود سدیدالمراتب درشرقی بغداد. از ابوخطاب بن بطر و ابوعبداﷲبن طلحه و جز ایشان روایت کند. ( الانساب سمعانی ورق 347 الف ).

صالحی. [ ل ِ ] ( اِخ ) محمدبن جعفربن سلیمان بن علی بن صالح صالحی ، مکنی به ابوالفرج. وی از مردم بغداد و به جد خود صالح صاحب المصلی نسبت داشت. از ابوبکر محمدبن محمد باغندی وهیثم بن خلف دوری و عبداﷲبن اسحاق مداینی و حسن بن طیب شجاعی و محمدبن ابراهیم برثی و ابولیث فرائضی و ابوبکربن ابوداود و ابوالقاسم بغوی حدیث کند و از بسیاری از غربا نیز چون ابوعروبة حرانی و ابوالحسن بن حوصا دمشقی و مکحول بیروتی ، و حسین بن احمدبن بسطام ایلی ، و محمدبن سعید برخمی و جز آنان روایت کند. ابوالحسن علی بن احمد نعیمی و ابوالقاسم علی بن حسن تنوخی احادیثی از او آورده اند که سوء ضبط و ضعف حال وی را رساند. حمزةبن یوسف سهمی گوید: ابوالفرج صالح بغدادی ساکن بصره ضیعف الحال است و به حدیث او احتجاج نشاید. او را اصلی ( کتابی ) جید ندیدم و کسی را ثناگوی وی نیافتم و جماعتی حکایت کنند که وی کتاب ابومسلم بغدادی را به غصب برد و بی آنکه آن را سماع کند حدیث میکرد.وی به صفر 296 هَ. ق. به بغداد متولد شد و به سال 374 به بصره درگذشت. ( الانساب سمعانی ورق 348 الف ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

محمد میرک مولف مجمع الخواص آرد از مردم مشهد و شخصی معروف و مشهور است

واژه نامه بختیاریکا

از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( شاخه ) ( ت ) ممبینی؛ ( ط ) کیانرسی

دانشنامه عمومی

صالحی (شهر). صالحی ( به ترکی استانبولی: Salihli ) شهری است در کشور ترکیه که در استان مانیسا واقع شده است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی ۹۶٬۴۴۹ نفر و بر اساس برآوردهای سال ۲۰۰۹ میلادی ۹۶٬۳۰۴ نفر می باشد. [ ۳] [ ۴]
عکس صالحی (شهر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس