شیله

/Sile/

مترادف شیله: قرمز، پیله، سوسه

لغت نامه دهخدا

شیله. [ ل ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش چهاردانگه شهرستان ساری. سکنه آن 340 تن. آب آن از چشمه. صنایع دستی زنان ، شال وکرباس بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

شیله. [ ل َ / ل ِ ] ( هندی ، اِ ) نوعی از قماش. ( ناظم الاطباء ) :
دو تاره زکر برکه آمد برون
دگرگونه و شیله از حد فزون.
نظام قاری.
از گلفتنت عقد نیاید به شماری
تا بسته پیچ و شکن شیله و شاشی.
نظام قاری ( دیوان ص 113 ).

شیله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) برنج آش. || دارویی که افسنتین نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). || شلمک. ( فرهنگ فارسی معین ). گیاهی از تیره گندمیان. رجوع به شلمک شود.

شیله.[ ل َ ] ( اِخ ) نام مردابی است به سیستان که آب شور راکد دارد و هیرمند در آن می ریزد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

حیله، مکر، نیرنگ، شیله وپیله هم میگویند
گیاهی است از تیره گندمیان که دارای خوشه هایی کوچکی می باشد . نباتی است یک ساله و دانه های آن مدت مدیدی قادرند که قوه نمای خود را حفظ کنند شلمک یکی از گیاهان خوب مراتع و در هر سال سه مرتبه میشود آن را درو کرد زوان دنقه شیلم چچم چچن .
نوعی از قماش

فرهنگ عمید

= شیلم
شیاری که در دامنۀ تپه بر اثر بارندگی پدید آمده باشد.
حیله، مکر، خدعه.

دانشنامه عمومی

شیله (استانبول). شیله ( ترکی استانبولی: Şile ) از ناحیه های قسمت آسیایی استانبول که در استان استانبول از ناحیه مرمره قرار گرفته است. طبق آخرین سرشماری به سال ۲۰۱۲ میلادی این ناحیه ۳۰٬۲۱۸ نفر جمعیت دارد. [ ۱]
عکس شیله (استانبول)عکس شیله (استانبول)عکس شیله (استانبول)عکس شیله (استانبول)

شیله (داغستان). شیله ( به لاتین: Shile ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در داغستان واقع شده است. [ ۱]
عکس شیله (داغستان)عکس شیله (داغستان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

شیله: سومین پسر یهودا در تورات ( یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب بود )
یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 5 پسر به ترتیب زیر می باشد :
1 - عیر ، 2 - اونان ، 3 - شیله ، 4 - فارص 5 - زارح
( نام پسران حضرت یعقوب در تورات : 1 - رئوبین، 2 - شمعون، 3 - لاوی ، 4 - یهودا، 5 - یساکار ، 6 - زبولون، 7 - جاد، 8 - اشیر، 9 - یوسف، 10 - بنیامین 11 - دان 12 - نفتالی )
...
[مشاهده متن کامل]

( رجوع شود به تورات ، پیدایش، 46 : 24 - 8 )

خلیج عربی است و شیله دریا می باشد شیله رود هم داریم که عرب غلط استراق سمع کرده و به آن شریعه گفته چون در عرب نوشتن و دفتر وسیله ارتباط جمعی نبود بلکه سودگران عرب برا هر کالایی یک قطعه چوب داشتند که محاسبات
...
[مشاهده متن کامل]
احصائی خود را بر آن با کارد و خنجر یک خط حک میکردند که بعداز اسلام که پارسیان را منع کسب علم کردند این ابزار چوب خط را هدیه به پارس دادند ولی از آنجا که حدیث شریف نبوی بود که علم اگر در کرات دیگر باشد پارسیان فرا میگیرند و اکنون هم دیدیم که همزمان سه ملت پارسی زبان دهلی و لاهور وایران تکنو لوژی غرب را تماما فرا گرفته و عضو باشگاه فضایی و هسته ای جهان می باشند این همان حدیث شریف نبوی است ضمنا حضرت محمد و اجدادش به حضرت ابراهیم میرسد که همان حضرت زرتشت است اگر آخوند ها بازم با زردشتیان هند و ایران که بر این باورند لج کنند حضرت ابراهیم از نژاد سام ابن نوح که همان کوروش کبیر است و اگر کوروش نباشد بازم متولد بین النهرین است

شیله= شیار و راه اب کوچکی که در آبریز ها توسط اب باران به وجود می آیند شیله شیله یعنی راه راه آب لذادر روستای مسکن و استیر که مالک بزرگ آن حاج ملاهادی سبزواری معروف به اسراری بوده. ودشت وسیعی که از آب
...
[مشاهده متن کامل]
قنات سه هزار ساله بسیار کهن میراث یهودیان قبل از اسلام بوده با دژی مخفی در دل کوه که یک شهری بدون سواد استکه از فاصله پنجاه متری آن دیده نمیشود. لذا حکیم سبزواری طرح کشت دیم در کویر و خاک رس که آب به آسانی در آن نفوذ نمیکند و درتابستان مانند خیابانهایآسفالته است هر ده هکتار ملکی حاصلخیز بیش از صد هکتار دق آبریز دارد و چون شیبزمین کم است ملکی را بند بند هربند بیش از ده هکتار و لذا هر بند یک خروجی برای سر ریز شدن داردو ابریز هاهمه شیله شیله است که بعد وارد کال بزرگ ممنتهی ببندسار میشود که برای کشت خربزه تا اردیبهشت هنوز آب دارد واب جو و گندم آن را بعد از بارندگی بکشتهای دیگر یا به محل کشت خربزه می بریم

شالح ، پسر سوم یهود که می خواست با عروسشان تامار که نخست همسر عیر بود و سپس همسر اونان برادر دوم شد ، بدهد .
برخی با حضرت صالح یکی می دانندشان .
بنا به کتاب پیدایش ، یهود خودش با ندانستن اینکه تامار ، عروسش هست ، با او همبسر می شود و باردارش می کند ؛ بعدا که می فهمد آن زنی که پوشیده و مانند فاحشه ها بود ، عروسش بوده ، از اینکه او را همسر شیله کند ، منصرف می شود .
...
[مشاهده متن کامل]

شیله در منطقه بم و اطراف آن به معنی رودخانه کوچک فصلی میباشد
شیله ( Şilə ) :در ترکی به معنی برنج شفته است. همچنین شیله در آذربایجان غذایی است آبکی اما سفت تر از آش و انواع مختلفی دارد مثل مرجیمک شیله سی - یارما شیله سی - لپه شیله سی - کالیش شیله سی و. . .
در زبان ترکی به شله زرد هم ساری شیله می گویند
در قسمت شیله استانبول ، نوشتید از ناحیه مرمره است . ولی شیله قصبه ای در ساحل دریای سیاه واقع در استان استانبول است .
شیله، سیل راه، مسیر آب باران از دامنه ها
گویش فارسی جیرفت
در بم
به معنی رودخانه کوچک فصلی میباشد

بپرس