[ویکی فقه] بَنایی هِرَوی، کمال الدین شیرعلی فرزند محمد سبز معمار ، شاعر، مؤلف و موسیقیدان نیمه دوم قرن نهم و اوایل قرن دهم بود.
تذکره نویسان به سال تولد او اشاره ای نکرده اند، اما برخی تولد او را ۸۵۷ دانسته اند. در هرات به دنیا آمد. از آغاز جوانی به فراگرفتن علوم ادبی و عقلی پرداخت و از فضلای زمان خود شد. سپس به شعر روی آورد و چون پدرش بنّا بود، تخلص بنایی را برگزید. برخی، تخلص او را بنّایی دانسته اند، اما در دفتر اول دیوانش بدون تشدید آمده است. اشعاری نیز با تخلص «حالی» سروده است، اما نباید او را با شاعران دیگری با تخلص «حالی»، از جمله دوست محمد سبزواری (متوفی ۹۳۹)، اشتباه کرد. او در خوشنویسی و موسیقی نیز مهارت داشت و در ساختن انواع تصنیف معروف بود.
علاقه به شاعری
بنایی در جوانی جزو شاعران دربار امیرعلیشیر نوایی (متوفی ۹۰۶) بود، اما به سبب هزل گویی هایش امیرعلیشیر از او رنجید، و نیز به سبب تکبر ، مقبول مردم واقع نشد و بناچار از هرات مهاجرت کرد. به تصوف نیز گرایش داشت، بنایی از شاعران توانای عهد تیموری است، به طوری که او را اشعر شعرای خراسان می دانستند غیاث الدین منصور دشتکی (متوفی ۹۴۸) درباره او گفته است : «ملای شاعران و شاعر ملایان» است. تعبیرات و تشبیهاتی که مبتنی بر اطلاعات مختلف علمی و ادبی اوست، نشان می دهد که بدون تتبع در دیوان های پیشینیان به شاعری نپرداخته و فقط به قریحه و استعداد اکتفا نکرده است.
زندگی نامه
چنانکه در مهاجرت از خراسان، ابتدا به فارس رفت و مدتی مرید شیخ شمس الدین محمد لاهیجی (متوفی ۹۱۲)، پیشوای صوفیه نوربخشیه فارس، شد. پس از مدتی، به تبریز نزد سلطان یعقوب آق قوینلو (حک: ۸۸۳ ـ۸۹۶) رفت و تا ۸۹۶، پایان زندگی یعقوب، در آذربایجان ماند و سپس به هرات بازگشت. علت مهاجرت های پی درپی او از هرات، شوخ طبعی و هزل و هجوگوییش بود که سبب رنجش دیگران می شد. مدتی پس از بازگشت به هرات، میان او و علیشیر نوایی مناسبات دوستانه برقرار شد، اما دوباره روابط آن ها تیره شد و بنایی از بیم جان به ماوراءالنهر گریخت و نزد سلطان علی میرزا (متوفی ۹۰۵ یا ۹۰۶)، والی ماوراءالنهر و نوه سلطان ابوسعید تیموری (حک: ۸۵۴ ـ۸۷۳)، پذیرفته شد و تا هنگام تسلط شیبک خان ازبک (محمدخان شیبانی، حک: ۹۰۶ـ ۹۱۵ یا ۹۱۶) بر ماوراءالنهر، در آن جا ماند. شیبک خان نیز او را با احترام پذیرفت و به وی منصب ملک الشعرایی داد. بنایی در ۹۱۳، ظاهراً همراه شیبک خان، به خراسان رفت. در اواسط ۹۱۶، شیبک خان در مرو کشته شد و بنایی همراه تیمورسلطان، پسر او، به ماوراءالنهر رفت و سرانجام در حمله یاراحمد اصفهانی، وزیراعظم شاه اسماعیل اول صفوی (حک :۹۰۵ـ۹۳۰)، به ناحیه قَرشیِ ماوراءالنهر، در ۹۱۸ به قتل رسید برخی سال وفات او را ۹۲۸ ذکر کرده اند.
آثار
...
تذکره نویسان به سال تولد او اشاره ای نکرده اند، اما برخی تولد او را ۸۵۷ دانسته اند. در هرات به دنیا آمد. از آغاز جوانی به فراگرفتن علوم ادبی و عقلی پرداخت و از فضلای زمان خود شد. سپس به شعر روی آورد و چون پدرش بنّا بود، تخلص بنایی را برگزید. برخی، تخلص او را بنّایی دانسته اند، اما در دفتر اول دیوانش بدون تشدید آمده است. اشعاری نیز با تخلص «حالی» سروده است، اما نباید او را با شاعران دیگری با تخلص «حالی»، از جمله دوست محمد سبزواری (متوفی ۹۳۹)، اشتباه کرد. او در خوشنویسی و موسیقی نیز مهارت داشت و در ساختن انواع تصنیف معروف بود.
علاقه به شاعری
بنایی در جوانی جزو شاعران دربار امیرعلیشیر نوایی (متوفی ۹۰۶) بود، اما به سبب هزل گویی هایش امیرعلیشیر از او رنجید، و نیز به سبب تکبر ، مقبول مردم واقع نشد و بناچار از هرات مهاجرت کرد. به تصوف نیز گرایش داشت، بنایی از شاعران توانای عهد تیموری است، به طوری که او را اشعر شعرای خراسان می دانستند غیاث الدین منصور دشتکی (متوفی ۹۴۸) درباره او گفته است : «ملای شاعران و شاعر ملایان» است. تعبیرات و تشبیهاتی که مبتنی بر اطلاعات مختلف علمی و ادبی اوست، نشان می دهد که بدون تتبع در دیوان های پیشینیان به شاعری نپرداخته و فقط به قریحه و استعداد اکتفا نکرده است.
زندگی نامه
چنانکه در مهاجرت از خراسان، ابتدا به فارس رفت و مدتی مرید شیخ شمس الدین محمد لاهیجی (متوفی ۹۱۲)، پیشوای صوفیه نوربخشیه فارس، شد. پس از مدتی، به تبریز نزد سلطان یعقوب آق قوینلو (حک: ۸۸۳ ـ۸۹۶) رفت و تا ۸۹۶، پایان زندگی یعقوب، در آذربایجان ماند و سپس به هرات بازگشت. علت مهاجرت های پی درپی او از هرات، شوخ طبعی و هزل و هجوگوییش بود که سبب رنجش دیگران می شد. مدتی پس از بازگشت به هرات، میان او و علیشیر نوایی مناسبات دوستانه برقرار شد، اما دوباره روابط آن ها تیره شد و بنایی از بیم جان به ماوراءالنهر گریخت و نزد سلطان علی میرزا (متوفی ۹۰۵ یا ۹۰۶)، والی ماوراءالنهر و نوه سلطان ابوسعید تیموری (حک: ۸۵۴ ـ۸۷۳)، پذیرفته شد و تا هنگام تسلط شیبک خان ازبک (محمدخان شیبانی، حک: ۹۰۶ـ ۹۱۵ یا ۹۱۶) بر ماوراءالنهر، در آن جا ماند. شیبک خان نیز او را با احترام پذیرفت و به وی منصب ملک الشعرایی داد. بنایی در ۹۱۳، ظاهراً همراه شیبک خان، به خراسان رفت. در اواسط ۹۱۶، شیبک خان در مرو کشته شد و بنایی همراه تیمورسلطان، پسر او، به ماوراءالنهر رفت و سرانجام در حمله یاراحمد اصفهانی، وزیراعظم شاه اسماعیل اول صفوی (حک :۹۰۵ـ۹۳۰)، به ناحیه قَرشیِ ماوراءالنهر، در ۹۱۸ به قتل رسید برخی سال وفات او را ۹۲۸ ذکر کرده اند.
آثار
...
wikifeqh: کمال_الدین_هروی