شیخ محمد حسین فاضل تونی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] علامه محمدحسین فاضل تونی یکی از فرزانگانی که عمری را در سایه سار ولایت اهل بیت علیهم السلام بسر برد و سرانجام در جوار مضجع کریمه اهل بیت، حضرت معصومه سلام الله علیها آرمید،وی استاد فقه و عرفان و ادب بود.
ادیب یگانه و حکیم فرزانه، علامه آیت الله آقا شیخ محمدحسین فاضل تونی در شب 25 محرم الحرام سال مجاعه 1298 ق. در «تون» در خانواده ای از اهل فضل و تقوا دیده به جهان گشود. پدرش ملا عبدالعظیم، واعظ بود و در تون (فردوس کنونی) و حوالی آن شهرت بسزا و محبوبیتی خاص داشت.
ملا عبدالعظیم واعظ تونی - پدر علامه فاضل تونی - پیش از آن که فرزندش به سن تعلم برسد، او را به مکتب سپرد و آن کودکِ صاحب قریحه با شوقی تمام، سرگرم تحصیل شد. خواندن را به اندک مدتی آموخت، چند ماهی نیز به تمرین نوشتن پرداخت و بلافاصله به تحصیل مقدمات عربی پرداخت و تمام قرآن را به حافظه سپرد. سه-چهار سالی از تحصیل وی نگذشت که ملا عبدالعظیم به جوار رحمت حق پیوست و کودک خود را یتیم و بی سرپرست گذاشت و چون در طی زندگی، از قید علایق آزاد بود و توجهی به اندوختن مال نداشت، میراثی نیز از خود به جای ننهاد.
آقای فاضل می فرمود: «یازده ساله بودم که پدرم مرحوم ملا عبدالعظیم، به بیماری «ذَرَب»، در شبی که تنها من با ایشان بودم، وفات نمود و من هیچ ملتفت نشدم که ایشان مرحوم شده است.» فقدان پدر و نداشتن مَمَرّی ثابت برای معیشت، به هیچ وجه موجب وهن و فتوری در عزم راسخ و شوق وافر مرحوم فاضل نشد و پس از چندی به تحصیل ادبیات عرب پرداخت.
وی در همان زادگاهش کتاب «البهجة المرضیة» معروف به سیوطی را نزد ملا محمدباقر تونی، و «مغنی اللبیب» ابن هشام را نزد آقا میرزا حسین به اتمام رسانید و مقداری از «مطول» را هم فراگرفت.
از همان عهد کودکی، آثار بزرگی از چهره اش هویدا بود. قدرت حافظه و حدت ذهن و سرعت فراگیری اش به حدی بود که تحسین و تعجب همگان را برمی انگیخت. چندی نگذشت که در همان زادگاهش سرآمدِ اقران شد و افراد متمکن، فرزندان خود را برای تحصیل یا مباحثه به خدمتش می فرستادند. چون به 17 سالگی رسید، دیگر محیط محدود «تون» را برای خود کوچک یافت و ناچار برای استفاده از محضر اساتید بزرگ، وطن و خاندان را ترک کرده و به مشهد مقدس عزیمت کرد و برای ادامه تحصیل در آن جا رحل اقامت افکند.فاضل تونی در مدارس قدیم تحصیل کرد و در ادبیات ایران و زبان عرب اطلاعات وسیع داشت . وی در تاریخ 23 مهرماه 1312 هَ . ش . معلم ادبیات عرب در دانشسرای عالی تهران شد. سپس پایه ٔ استادی گرفت و در دانشکده ٔ ادبیات دانشگاه تهران از سال 1315 هَ . ش . به مقام استادی رسید و تدریس زبان و ادبیات عرب و فلسفه ٔ قدیم به او واگذار شد
در مشهد، در مدرسه نواب به درس مطول مرحوم «ادیب نیشابوری اول» حاضر می شد. یک قسمت مطول را هم از دانشمند کم نظیر، مرحوم «آقا میرزا عبدالرحمن مدرس شیرازی» آموخت. با این که علوم ریاضی چندان مورد استقبال طلاب نبود، با شوق و شور تمام محضر مرحوم «آقا میرزا عبدالرحمن» را برای آموختن «خلاصة الحساب» شیخ بهایی و هیئت و نیز نجوم و «تحریراقلیدس» مغتنم دانست و در تمام آن ها تبحر یافت. وی برای آموختن فقه و اصول به محضر «حجة الاسلام بجنوردی» حاضر می شد و از درس معالم مرحوم «شیخ اسماعیل قاینی» نیز استفاده می کرد.
شش سال در مشهد مقدس ماند و با جِد و جهد و هوش و حافظه سرشار خود از محضر استادان بزرگ آن خطه بهره ها برد. آن گاه به همراهی مرحوم شیخ محمد - که بعدها در اصفهان به «شیخ محمد حکیم» معروف شد و طالبان حکمت قدیم را از محضر پربرکت خود بهره مند ساخت - به جانب دارالعلم اصفهان رهسپار گشت تا به تحصیل فلسفه و حکمت و تکمیل فقه و اصول بپردازد.

پیشنهاد کاربران

بپرس