شیخ جکسون ( عربی: شیخ جاکسون ) یک فیلم به کارگردانی عمرو سلامه است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد.
پیش نمازی که شهره است به اشک ریختن و زار زدن به هنگام برپایی نماز، با مرگ مایکل جکسون - کسی که در نوجوانی می پرستید و لباس هایی شبیه به او می پوشید و به مانندش می رقصید - متحول شده و به هنگام نماز در مسجد سر برمی گرداند و در تخیل اش نمازگزارانی را می بیند که همه با هم در کنار هیبتی شبیه به مایکل جکسون به جای نماز در حال رقص هستند.
دورفیلم با حرف های این شیخ در برابر یک روانشناس شروع می شود؛ روانشناسی که بعداً می فهمیم این شیخ در اولین برخورد از او می خواهد که حجاب به سر کند. او به روانشناس می گوید که دیگر به هنگام نماز نمی تواند گریه کند. فیلم قصه مردی را روایت می کند که به مانند غالب تندروها، می خواهد گذشته اش را انکار کند و از آن بگریزد. حضور گذشته در حال و ارتباط آن در درون این شخصیت به مسئله اصلی فیلم بدل می شود. نقطه تردید برای این مرد، زمانی است که رادیو خبر مرگ مایکل جکسون را می دهد.
نوع نگاه فیلمساز به این شخصیت به راحتی می توانست فیلم را به یک اثر شعاری بدل کند، اما - با آن که قطعاً موضع فیلمساز قابل حس است و او سعی ندارد تنها ناظر باقی بماند - با فیلم نسبتاً هوشمندانه ای روبرو هستیم که قصد ندارد تنها با سوژه جنجالی اش مطرح شود.
بین هرچند معمولاً با فاصله می ایستد، اما در چند صحنه به شدت با احوال درونی شخصیت درگیر می شود؛ از جمله صحنه تردید او در تراشیدن ریش.
فیلم اما با یک صحنه رقص به پایان می رسد؛ با یک پیام روشن علیه بنیادگرایی و تلاش برای پذیرش زندگی در دنیای امروز با همه ابعادش.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپیش نمازی که شهره است به اشک ریختن و زار زدن به هنگام برپایی نماز، با مرگ مایکل جکسون - کسی که در نوجوانی می پرستید و لباس هایی شبیه به او می پوشید و به مانندش می رقصید - متحول شده و به هنگام نماز در مسجد سر برمی گرداند و در تخیل اش نمازگزارانی را می بیند که همه با هم در کنار هیبتی شبیه به مایکل جکسون به جای نماز در حال رقص هستند.
دورفیلم با حرف های این شیخ در برابر یک روانشناس شروع می شود؛ روانشناسی که بعداً می فهمیم این شیخ در اولین برخورد از او می خواهد که حجاب به سر کند. او به روانشناس می گوید که دیگر به هنگام نماز نمی تواند گریه کند. فیلم قصه مردی را روایت می کند که به مانند غالب تندروها، می خواهد گذشته اش را انکار کند و از آن بگریزد. حضور گذشته در حال و ارتباط آن در درون این شخصیت به مسئله اصلی فیلم بدل می شود. نقطه تردید برای این مرد، زمانی است که رادیو خبر مرگ مایکل جکسون را می دهد.
نوع نگاه فیلمساز به این شخصیت به راحتی می توانست فیلم را به یک اثر شعاری بدل کند، اما - با آن که قطعاً موضع فیلمساز قابل حس است و او سعی ندارد تنها ناظر باقی بماند - با فیلم نسبتاً هوشمندانه ای روبرو هستیم که قصد ندارد تنها با سوژه جنجالی اش مطرح شود.
بین هرچند معمولاً با فاصله می ایستد، اما در چند صحنه به شدت با احوال درونی شخصیت درگیر می شود؛ از جمله صحنه تردید او در تراشیدن ریش.
فیلم اما با یک صحنه رقص به پایان می رسد؛ با یک پیام روشن علیه بنیادگرایی و تلاش برای پذیرش زندگی در دنیای امروز با همه ابعادش.
wiki: شیخ جکسون