شیخ ابوالصلاح حلبی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوالصَّلاح تقی بن نجم حلبی، فقیه و متکلم امامی قرن چهارم و پنجم می باشد.
نام او تقی بن نجم الدین بن عبیداللّه حلبی و شهرتش تقی الدین فقیه بزرگوار و شیخ جـلـیـل القدر، فاضل، محدث،مفسر، ثقه و مورد اعتماد و یکی از بزرگان و مشایخ امامیه در قرن پـنـجـم هـجرت می باشد. وی در ۳۷۴ در حلب به دنیا آمد. در پاره ای منابع، تاریخ تولد او ۳۴۷ ذکر شده که احتمالا ناشی از تصحیف است. وی ظاهرآ فراگیری علم را در زادگاه خود آغاز کرده است. نام او را بیش تر شرح حال نگاران تقی و برخی تقی الدین ذکر کرده اند، همچنان که نام پدرش نجم و نجم الدین ثبت شده است. ابن حجر عسقلانی ، به اشتباه، نام پدر او را عمر ذکر کرده است.

[ویکی اهل البیت] ابوالصَّلاح تقی بن نجم حلبی، فقیه و متکلم امامی قرن چهارم و پنجم می باشد.
تاریخ ولادت او همانند دیگر بزرگان فقه و ادب و علم، درست مشخص نیست و با مسلم گرفتن تاریخ وفات او، احتمالا ولادت او در حدود سال 347 در اواسط قرن چهارم هجری صورت گرفته باشد نام او تقی بن نجم الدین بن عبیدالله حلبی و شهرتش تقی الدین فقیه بزرگوار و شیخ جلیل القدر، فاضل، محدث، مفسر، ثقه و مورد اعتماد و یکی از بزرگان و مشایخ امامیه در قرن پنجم هجرت می باشد او در مقام علم و عمل به منزلت بس شامخ نائل آمده است تحصیلات او پیش سید مرتضی علم الهدی و شیخ طوسی صورت گرفته است.
شیخ ابوالصلاح، او نیز اهل شامات است شاگرد سید مرتضی پس از درگذشت او، شاگرد شیخ طوسی بوده است در ریحانه الادب می نویسد که او شاگرد سلار بن عبدالعزیز آتی الذکر نیز بوده است اگر این نسبت درست باشد می بایست ابوالصلاح سه طبقه را شاگردی کرده باشد کتاب معروف او در فقه، الکافی است در سال 447 هـ.ق درگذشته است اگر عمر او صد سال بوده است و در سال 447 هم وفات کرده باشد، او از هر دو استادش بزرگسال تر بوده است. شهید ثانی او را خلیفه المرتضی فی بلاد الحلبیه خوانده است.
حلب شهر بسیار بزرگ و معمور و پرنعمت و پرجمعیت از دیار شام می باشد و هم اکنون نیز از شهرهای پرجمعیت و آباد سوریه می باشد. آب و هوای خوش و نعمت فراوان دارد و در کتاب های مذهبی نیز آمده است که ابراهیم خلیل الرحمن گوسفندهای خود را در آنجا به چرا می برد و شیر آن ها را روز جمعه در راه خدا تصدق می نمود. خداوند متعال این شهر را بابرکت و خیرات توام ساخته است. محصولات کشاورزی در آنجا به وفور و فراوانی به عمل می آید و دو محل هم در آنجا به عنوان انتساب به ابراهیم خلیل الرحمن مورد زیارت مردم قرار دارند. این شهر دارای کتابخانه ها و کتابفروشی های معتبری است که نشان عمیق بودن رشد فرهنگی در این شهر می باشد که از روزگاران گذشته سابقه داشته است.
آری حلب سابقه دیرینی در پرورش رجال علم و دین دارد و شخصیت های علمی و تاریخی متعددی منسوب به آن نقطه می باشند که فقیه بزرگوار و نامدار ما، شیخ ابوالصلاح، تقی بن نجم الدین بن عبیدالله حلبی نیز نخستین و آخرین آنان نیست بلکه افراد دیگری نیز در فقه و حدیث از این مرکز علمی برخاسته اند که مورد مطالعه قرار خواهند گرفت و هم اکنون درصدد شرح حال یکی از پروردگان این شهر قرار داریم و گاهی در مورد او و یکی دیگر از همشهریانش حلبیان بکار برده می شود و مقصود از آن دو همین ابوالصلاح تقی الدین و حمزه بن علی حلبی معروف به ابن زهره یکی دیگر از فقیهان نامور امامیه برخاسته از آن دیار می باشد. (که شرح حالش خواهد آمد.)
او تحصیلات عالیه خویش را پیش فقیه بزرگوار، علم الهدی(م 436) و شیخ بزرگوار طائفه، شیخ طوسی(م 460) انجام داد و اندکی نیز از محضر عالم بزرگوار عبدالعزیز دیلمی معروف به سلار تلمذ نموده است و از طرف سید مرتضی علم الهدی به تدریس و قیام به وظائف دینی و شرعی در بلاد شام و حلب منصوب گردیده است از این رو او را خلیفه المرتضی (نماینده سید مرتضی) نیز گفته اند آن چنان که پس از درگذشت او از سوی شیخ طوسی نیز در آن مقام ابقا شده است و نیابت او راپذیرفته اند، از این رو به او خلیفه الشیخ نیز می گویند.
موضوع نیابت که در مورد ابن براج نیز گذشت، نشان دهنده بسط ید علما و فقها و وجود آثار مرجعیت و تقلید در آن نقاط همانند امروزین می باشد که مراجع عالی قدر تقلید نمایندگانی از سوی خویش در اطراف و اکناف تعیین می نمودند تا در امر مراجعات مردم سهولت و تسریعی ایجاد کرده باشند و مشکلات دینی مردم توسط آنان حل شده باشد و در مبادله درخواست های خویش دچار وقفه نشوند.
1. مرحوم میرزا عبدالله افندی صاحب ریاض العلما شرح حال او را به اختصار در کتاب خویش آورده است و می نویسد: او شیخ تقی الدین بن نجم الدین بن عبدالله الحلبی، شاگرد سید مرتضی علم الهدی و شیخ طوسی و استاد قاضی ابن براج حلبی می باشد با این که او از شاگردان شیخ طوسی است، باز نام او را در کتاب فهرست خویش آورده است و گفته است او پیش ما و پیش سید مرتضی درس خوانده است. سپس او را توثیق کرده است و این امر نشانگر عظمت شان و اعتبار اوست.

پیشنهاد کاربران

بپرس