شکل سوم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شکل سوم، یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای هیئت حاصل از وقوع حد وسط در موضوع صغرا و موضوع کبرا در قیاس اقترانی است.
شکل یا سیاق، هیئتی است که از چگونگی ارتباط حد وسط با اصغر و اکبر در دو مقدمه قیاس اقترانی، از لحاظ موضوع یا محمول بودن حاصل می شود. قیاس اقترانی بسیط، از دو مقدمه (صغرا و کبرا) تشکیل می شود و در هر یک از دو مقدمه، حد وسط می تواند موضوع یا محمول واقع شود، از این رو در مجموع برای هیئت قیاس اقترانی بر اساس جایگاه حد وسط، چهار حالت پیدا می شود که به هر کدام، یک «شکل» یا «سیاق» گفته می شود:۱. شکل اول: حد وسط، محمول در مقدمه صغرا و موضوع در مقدمه کبرا؛۲. شکل دوم: حد وسط، محمول در مقدمه صغرا و مقدمه کبرا؛۳. شکل سوم: حد وسط، موضوع در مقدمه صغرا و مقدمه کبرا؛۴. شکل چهارم: حد وسط، موضوع در مقدمه صغرا و محمول در مقدمه کبرا.
شکل سوم قیاس اقترانی حملی
شکل سوم در قیاس اقترانی حملی آن است که حد وسط، هم در صغرا و هم در کبرا موضوع واقع شود؛ مثل: هر انسانی حیوان است و هر انسانی ناطق است؛ پس بعضی حیوان ها ناطق اند.
جایگاه شکل سوم
از میان اشکال اربعه، شکل اول کاملاً مطابق مقتضای طبع است، زیرا جایگاه حد اصغر و حد اکبر در مقدمات و نتیجه یکسان است؛ یعنی حد اصغر در صغرا و در نتیجه موضوع واقع شده و حد اکبر در کبرا و در نتیجه محمول واقع شده است، از این رو بدیهی الانتاج و بی نیاز از اثبات است، اما سایر اَشکال به دلیل اختلاف جایگاه اصغر و اکبر در مقدمات و در نتیجه، از مقتضای طبع فاصله دارند و از این رو بدیهی الانتاج نیستند و نیازمند اثبات اند. با توجه به میزان و نحوه اختلاف جایگاه اصغر و اکبر، میزان قرب و بُعد این اَشکال از مقتضای طبع نیز متفاوت است. شکل چهارم از آن رو که جایگاه اصغر و اکبر هر دو در مقدمات و در نتیجه متفاوت است ابعد اَشکال نسبت به مقتضای طبع است. شکل دوم و سوم در یک چیز خلاف مقتضای طبع اند؛ شکل دوم به لحاظ جایگاه اکبر، و شکل سوم به لحاظ جایگاه اصغر و اما شکل دوم از شکل سوم اقرب و برتر است، زیرا: ۱. موضوع نسبت به محمول، اقرب به ذهن است و شکل دوم به لحاظ اتحاد موضوع در صغرا و نتیجه (که در هر دو اصغر موضوع واقع شده است) نسبت به شکل سوم اقرب به مقتضای طبع است. بعضی وجه اقربیت و در نتیجه، اولویت موضوع نسبت به محمول را این دانسته اند که محمول برای موضوع طلب شده است و از این رو نسبت به محمول، اصل است و برتری موضوع نسبت به محمول را سبب برتری صغرا بر کبرا هم دانسته اند، زیرا صغرا مشتمل بر موضوعِ مطلوب است و کبرا مشتمل بر محمولِ مطلوب (وجه دیگر برتری صغرا بر کبرا این است که صغرا از لحاظ کمیت، مطلق است و می تواند جزئی یا کلی باشد، اما کبرا فقط باید کلی باشد). ۲. شکل دوم دارای نتیجه کلی، گرچه سالبه است، ولی نتیجه شکل سوم در همه ضروبِ منتج آن، جزئی است و کلی به دلیل تجرد و احاطه و دوام آن، اشرف از جزئی است. بعضی گفته اند: ذهن سالم پیش از آنکه حجیت شکل سوم را از طریق برگرداندن به شکل اول اثبات کند می تواند به منتج بودن آن پی ببرد، زیرا وقتی در صغرا به اتحاد چیزی با چیز دیگر و در کبرا به اتحاد اوّلی با امر سوم یا عدم اتحاد حکم می شود، قهراً توجه حاصل می شود که امر دوم با سوم متحد یا غیر متحد است.
ضروب منتج شکل سوم
...

پیشنهاد کاربران

بپرس