شوند

/Savand/

معنی انگلیسی:
implement, instrument, instrumentality, lever, organ, tool

لغت نامه دهخدا

شوند. [ ش َ وَ ] ( اِ ) باعث و سبب و ماده هر چیز. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). ج ، شَوَنْدان. ( از برهان ). رجوع به شَوه شود.

فرهنگ فارسی

باعث و سبب و ماده هر چیز

گویش مازنی

/shevend/ شیون

دانشنامه عمومی

شوند، روستایی در دهستان درگزین علیا بخش شاهنجرین شهرستان درگزین در استان همدان ایران است. این روستا، مرکز دهستان درگزین علیا است. [ ۱]
نام این روستا آنگونه که حمدالله مستوفی در کتاب نزهه القلوب ثبت کرده است، در قدیم اشوند بوده است. اشوند ریشه ای پارسی دارد. به لحاظ زبان شناختی، این نام از دو جزء اَشا+وند تشکیل شده است. آشا به معنای درستی و تقدس و از پرکارترین واژگان پارسی باستان در پیوند با دین زرتشتی است و وند نیز پسوند پیوند است. با توجه به قدمت بالای این روستا بر اساس شواهد باستان شناختی، و همچنین با توجه به نام اصیل پارسی روستا که در پیوند با دین زرتشتی است ( واژه آشا در اوستا بارها به کار رفته است. این واژه تلطیف شده واژه آرتا در سانسکریت است ) ، بی گمان روستای شوند یکی از اصیل ترین و دست نخورده ترین روستاهای ایران است که قدمت آن دست کم به دوران پیش از ساسانیان باز می گردد.
بهمن انصاری مورخ و پژوهشگر تاریخ، اصالتا از روستای شوند است. [ ۲]
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۹۲۴ نفر ( ۲۸۲ خانوار ) بوده است. [ ۳]
عکس شوند
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

شوند= دلیل، سبب،
بن کنونی از بنواژه ی [شدن] - پسوند نامسازِ [ َند]
شو َند ~ شُوَند یا شَوَند
مانند:
گزند،
خورند ( شایسته، چیزی که به چیز دیگری بخورد ) ،
کِشند ( جزرومد ) ،
روند ( روش ) ،
...
[مشاهده متن کامل]

مانند ( به چیزی مانستن ) .
شوند نیز برای چیزی به کار رفته که مایه ی شدن است چمد ( یعنی ) دلیل، باعث، سبب.

ریشه کلمه شوند از کلمه اَشَوَن است، ، که در باستان و آیین زرتشت به انسانهای متقی می گفتندودارای صفاتی، ، پاکی، تقدس، تنفر از دروغگویی، رحم، مروت، واحترام به حکومت دوران خود داشتند، وکساتی که دارای صفات منفی ومتظادبودند را اَنَشَوَن میگفتند، ( کتاب ایران باستان تالیف حسن پیر نیا )
شوند: نام دیگر تیره آقطیان ( Caprifoliaceae )
شُوَند=سبب علت
دلیل، برهان، سبب، علت، حجت، بینه، دستاویز، انگیزه، بهانه
شوند نام روستایی در شهرستان رزن استان همدان است .

بپرس