شواء
لغت نامه دهخدا
شواء. [ ش ِ ] ( ع مص ) بریان کردن. برشته کردن. سرخ کردن. بو دادن. ( یادداشت مؤلف ). اما در منتهی الارب این مصدر شی آمده است.
شواء. [ ش َوْ وا ] ( ع ص ) بریان گر. بریان فروش. ج ، شواؤون. ( از مهذب الاسماء ). کبابی. بریانگر. ( یادداشت مؤلف ). آنکه گوشت را بریان کند و وزن فَعّال نسبت است مانند خباز و بقال. ( از اقرب الموارد ). بریانی سازنده و کباب کننده گوشت. ( ناظم الاطباء ).
شواء. [ ش َوْ وا ] ( اِخ ) ابوالمحاسن یوسف بن اسماعیل کوفی حلبی. متوفی 635 هَ. ق. او را دیوان بزرگ است در چهار جلد. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به یوسف شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید