[ویکی اهل البیت] شهید آیت الله غفاری. شهید آیت الله غفاری از روحانیون مبارز دوران انقلاب اسلامی بودند که به دست ساواک به شهادت رسیدند.
تابستان سال 1335 ق. برابر با 1293 ش. نوزادی در خانه محقر حاج عباس در آذرشهر دیده به جهان گشود. پدر نوزاد به خاطر ارادت قلبی که به حضرت امام حسین علیه السلام داشت، نام او را حسین نهاد. حسین در فضای کاملاً معنوی و با تربیت مادری مهربان و عاشق ولایت و دوستدار حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام رشد کرد. پدر و مادر حسین آینده های روشن و سرافرازانه ای را در پیشانی فرزندنشان مشاهده می کردند. حسین در کودکی پدر خود را از دست داد؛ به همین جهت از همان کودکی به کشاورزی و کارگری پرداخت. دایی وی میرزا محسن غفاری از علمای روستا بود که حسین را تشویق نمود که به دروس حوزه بپردازد؛ به همین جهت در نوجوانی وی به تبریز رفته و در آنجا در کنار کارکردن، به تحصیل علوم دینی نیز پرداخت.
تاریخ یکصد ساله اخیر آذرشهر در خود رمز و رازها دارد. در میان این همه رمز و رازها شخصیت های بزرگواری را می توان یافت که هر یک به نوبه خود تاریخ ساز و حرکت آفرین بوده اند. نیاکان شهید والامقام آیت الله غفاری نیز از این تبار بودند. استعمارگران و سردمداران تجاوزگر، واهمه و هراس عجیبی از این انسان های اسوه و مقاوم داشتند و بسیاری از مواقع آنان را ناجوانمردانه به شهادت می رساندند.
شهید غفاری فرزند حاج عباس و از نوادگان حاج ملامحسن است. حاج ملامحسن از شخصیت های برجسته منطقه و روحانی عالی مقام و نجف رفته ای بود که در مبارزه با استعمارگران، سر مبارکش توسط روس ها از بدن جدا شد و شهید گردید. هفت نفر از اجداد مادری شیخ حسین غفاری در مبارزه با اجانب و بیگانگان به شهادت رسیده و مسجد حسنلوی آذرشهر مدفن و مضجع آنها و زیارتگاه اهل دل است.
حاج ملا احمد امین العلماء از دیگر نیاکان شهید غفاری است. حسین 5/1 سال بیشتر نداشت که پدرش حاج عباس را از دست داد و سرپرستی اش را برادرش حاج حسن آقا عباسپور به عهده گرفت. حاج حسن آقا سرپرست شهید غفاری نقل کرده است: که روزی در آذرشهر به اتفاق آیت الله حاج ملا احمد امین العلماء از باغ به منزل برمی گشتیم وقتی جلو مسجد محله قاضی رسیدیم مشاهده کردیم شیخ حسین - که چند سال بیش نداشت - در ایوان مسجد رو به قبله ایستاده، دست به دعا برداشته در حالی که گریه و زاری می کرد با خدای خود راز و نیاز داشت.
مرحوم حاج ملا احمد امین العلماء تا این صحنه را دید گفت: اوضاع عجیبی است؛ در نجف اشرف همین صحنه ها را در خواب دیدم او در زندان پادشاه شهید خواهد شد.
دوره مقدمات و سطح را وی در تبریز و همچنین در دهخوارقان نزد دایی بزرگوارشان فراگرفت و سپس در جوانی برای ادامه تحصیلات خود به قم مسافرت نمود.
وی در قم از اساتید بزرگ آن زمان شهر قم نظیر آیت الله العظمی بروجردی، آیتالله سید محمدتقی خوانساری، آیتالله فیض، آیتالله قمی، و همچنین آیتالله العظمی حجت کوه کمرهای «رحمهم الله جمیعا» استفاده نمود. همچنین مدتی در درس مکاسب امام خمینی حضور داشت و از محضر آن عالم بزرگوار نیز استفاده نمود.
تابستان سال 1335 ق. برابر با 1293 ش. نوزادی در خانه محقر حاج عباس در آذرشهر دیده به جهان گشود. پدر نوزاد به خاطر ارادت قلبی که به حضرت امام حسین علیه السلام داشت، نام او را حسین نهاد. حسین در فضای کاملاً معنوی و با تربیت مادری مهربان و عاشق ولایت و دوستدار حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام رشد کرد. پدر و مادر حسین آینده های روشن و سرافرازانه ای را در پیشانی فرزندنشان مشاهده می کردند. حسین در کودکی پدر خود را از دست داد؛ به همین جهت از همان کودکی به کشاورزی و کارگری پرداخت. دایی وی میرزا محسن غفاری از علمای روستا بود که حسین را تشویق نمود که به دروس حوزه بپردازد؛ به همین جهت در نوجوانی وی به تبریز رفته و در آنجا در کنار کارکردن، به تحصیل علوم دینی نیز پرداخت.
تاریخ یکصد ساله اخیر آذرشهر در خود رمز و رازها دارد. در میان این همه رمز و رازها شخصیت های بزرگواری را می توان یافت که هر یک به نوبه خود تاریخ ساز و حرکت آفرین بوده اند. نیاکان شهید والامقام آیت الله غفاری نیز از این تبار بودند. استعمارگران و سردمداران تجاوزگر، واهمه و هراس عجیبی از این انسان های اسوه و مقاوم داشتند و بسیاری از مواقع آنان را ناجوانمردانه به شهادت می رساندند.
شهید غفاری فرزند حاج عباس و از نوادگان حاج ملامحسن است. حاج ملامحسن از شخصیت های برجسته منطقه و روحانی عالی مقام و نجف رفته ای بود که در مبارزه با استعمارگران، سر مبارکش توسط روس ها از بدن جدا شد و شهید گردید. هفت نفر از اجداد مادری شیخ حسین غفاری در مبارزه با اجانب و بیگانگان به شهادت رسیده و مسجد حسنلوی آذرشهر مدفن و مضجع آنها و زیارتگاه اهل دل است.
حاج ملا احمد امین العلماء از دیگر نیاکان شهید غفاری است. حسین 5/1 سال بیشتر نداشت که پدرش حاج عباس را از دست داد و سرپرستی اش را برادرش حاج حسن آقا عباسپور به عهده گرفت. حاج حسن آقا سرپرست شهید غفاری نقل کرده است: که روزی در آذرشهر به اتفاق آیت الله حاج ملا احمد امین العلماء از باغ به منزل برمی گشتیم وقتی جلو مسجد محله قاضی رسیدیم مشاهده کردیم شیخ حسین - که چند سال بیش نداشت - در ایوان مسجد رو به قبله ایستاده، دست به دعا برداشته در حالی که گریه و زاری می کرد با خدای خود راز و نیاز داشت.
مرحوم حاج ملا احمد امین العلماء تا این صحنه را دید گفت: اوضاع عجیبی است؛ در نجف اشرف همین صحنه ها را در خواب دیدم او در زندان پادشاه شهید خواهد شد.
دوره مقدمات و سطح را وی در تبریز و همچنین در دهخوارقان نزد دایی بزرگوارشان فراگرفت و سپس در جوانی برای ادامه تحصیلات خود به قم مسافرت نمود.
وی در قم از اساتید بزرگ آن زمان شهر قم نظیر آیت الله العظمی بروجردی، آیتالله سید محمدتقی خوانساری، آیتالله فیض، آیتالله قمی، و همچنین آیتالله العظمی حجت کوه کمرهای «رحمهم الله جمیعا» استفاده نمود. همچنین مدتی در درس مکاسب امام خمینی حضور داشت و از محضر آن عالم بزرگوار نیز استفاده نمود.
wikiahlb: شهید_آیت_الله_غفاری