شهرسب
فرهنگ اسم ها
معنی: از اساطیر شاهنامه
برچسب ها: اسم، اسم با ش، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن
پیشنهاد کاربران
شَهْرَسْپْ :
دکتر کزازی در مورد واژه ی " شَهْرَسْپْ " می نویسد : ( ( شَهْرَسْپْ دستور نیکو کردار و خدایْ ترس تهمورث که نماز شب و روزه را پایه نهاده است، دانسته نیست که کیست و در اوستا و نوشته های پهلوی نام و نشانی از او نیست. بخش دومین نام ، به پیروی از رسم و راهی کهن در نامگذاری ایرانی، " اسب " است، ستوری که همواره در ایران ارزشمند و گرامی بوده است. بخش نخستین آن نیز :" شهر "در پهلوی و دری کهن در معنی سرزمین و کشور به کار می رفته است ، بدان سان که در آمیغ " ایرانشهر" به معنی سرزمین ایران ، دیده می آید. این واژه ، در پارسی باستان و اوستایی خشَشْره بوده است به معنی فرمانروایی و چیرگی . اگر بر این پایه " شهرسب "را به معنی چیرگی و فرمانروایی بر اسب بدانیم ، دور و شگفت نخواهد بود که در میانه ی این نام و کار شگرف و نمایان و پرآوازه ی تهمورث که وی را به " دیوبند" نامبردار گردانیده است، پیوندی باشد : تهمورث، پس از پیکار هایی که در میانه ی دیوان با کیومرث و سیامک و هوشنگ در می گیرد و در آنها سیامک کشته می آید، برخوردار از فرّایزدی ، بدان کام می یابد که اهریمن را به فرمان در آورد و " به افسون ببندد "و چونان بارگی بر آن بر نشیند و گرد گیتی بتازدش . می تواند بود که "شهرسب " در آغاز برنامی بوده باشد تهمورث را و در باز گفته های سپسین ، نامی شده باشد دستور فرخنده خوی وی را. ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( خُنیده به هر جای شَهْرَسْپْ نام ،
نَزَد جز به نیکی به هر جای گام . ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 256. )
دکتر کزازی در مورد واژه ی " شَهْرَسْپْ " می نویسد : ( ( شَهْرَسْپْ دستور نیکو کردار و خدایْ ترس تهمورث که نماز شب و روزه را پایه نهاده است، دانسته نیست که کیست و در اوستا و نوشته های پهلوی نام و نشانی از او نیست. بخش دومین نام ، به پیروی از رسم و راهی کهن در نامگذاری ایرانی، " اسب " است، ستوری که همواره در ایران ارزشمند و گرامی بوده است. بخش نخستین آن نیز :" شهر "در پهلوی و دری کهن در معنی سرزمین و کشور به کار می رفته است ، بدان سان که در آمیغ " ایرانشهر" به معنی سرزمین ایران ، دیده می آید. این واژه ، در پارسی باستان و اوستایی خشَشْره بوده است به معنی فرمانروایی و چیرگی . اگر بر این پایه " شهرسب "را به معنی چیرگی و فرمانروایی بر اسب بدانیم ، دور و شگفت نخواهد بود که در میانه ی این نام و کار شگرف و نمایان و پرآوازه ی تهمورث که وی را به " دیوبند" نامبردار گردانیده است، پیوندی باشد : تهمورث، پس از پیکار هایی که در میانه ی دیوان با کیومرث و سیامک و هوشنگ در می گیرد و در آنها سیامک کشته می آید، برخوردار از فرّایزدی ، بدان کام می یابد که اهریمن را به فرمان در آورد و " به افسون ببندد "و چونان بارگی بر آن بر نشیند و گرد گیتی بتازدش . می تواند بود که "شهرسب " در آغاز برنامی بوده باشد تهمورث را و در باز گفته های سپسین ، نامی شده باشد دستور فرخنده خوی وی را. ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( خُنیده به هر جای شَهْرَسْپْ نام ،
نَزَد جز به نیکی به هر جای گام . ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 256. )
نام یکی از بزرگان ایرانی است که بیشتر مواقع روزه میگرفته واز طایفه هزار اسبان است. در مورد طایفه هزار اسبان بر روی گنبد عالی که یکی از میراث های شهر ابرکوه یزد است نیز امده است. و همچنین نام یک روستا از توابع ابرکوه است. در شاهنامه فردوسی نیز اسم شهرسب آمده است