شهرت طلبی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شهرت طلبی همواره به عنوان یکی از رذایل اخلاقی مذموم بوده است.
شهرت در لغت به معنی معروف شدن و شهرت طلبی یعنی تلاش برای قدر و منزلت پیدا کردن است.
حب شهرت، در حقیقت به حب ذات و به مطرح کردن خود برمی گردد. حب جاه به دنبال غفلت از خدا ظهور می کند و بنده را از قرب الهی مانع می ­گردد. از این رو زدودن این خصلت ناشایست به سختی محقق می شود؛ چون در حقیقت کنار زدن و شکستن خود است.
خداوند می فرماید:
«این منزل آخرت (بهشت) را تنها برای کسانی قرار می دهیم که در روی زمین قصد برتری (جاه و شهرت) و قصد فساد ندارند.»
برتری­ جویی یکی از مصادیق فساد در زمین است. خداوند کسانی را در بهشت جای می دهد که نه تنها برتری­ جویی و فساد نمی کنند، بلکه اراده آن را نیز نمی کنند. مطالعه شرح حال قارون و فرعون گویای آن است که آن ­چه مایه بدبختی آن ها شد، همان برتری­ جویی و فساد بود. امام علی (علیه­ السلام) می فرماید:
«بزرگ­منشی را رها کن تا مشهور نشوی، خود را بلند نکن تا بر سر زبان ها نیفتی و شناخته نشوی، خود را پنهان کن و ساکت باش تا سالم بمانی »
شهرت ­طلبی مانند ریاست ­طلبی یکی از انشعابات حس قدرت ­طلبی در وجود انسان است با این تفاوت که ریاست، فرمانروایی بر ابدان مردم است و قدرت اجرایی آن نیرو های مادی است ولی جاه، مالکیت بر دل ها است و نفوذ معنوی و محبوبیتی است که مردم را به اطاعت وا می دارد.
داشتن جاه و شهرت برای افراد لایق، نعمتی است که خداوند آن را در قلوب مردم قرار می ­دهد.
مضرات شهرت ­طلبی
۱- صاحب جاه و مقام پیوسته جان و مالش در خطر و خودش مورد حسد و آزار دیگران است.
۲- شهرت­ طلبی از آرامش درونی انسان می کاهد.
۳- این صفت خبیث باعث روییدن نفاق در دل می شود و اعمال رنگ ریاء به خود می گیرند، چون شخص شهرت ­ طلب برای این­ که منزلت خود را در نزد مردم حفظ کند و یا آن را بالا ببرد سعی می کند خود را دارای کمالات و فضیلت هایی نشان دهد که آن ها را دارا نیست و نیز عیوب و نقایص خود را از مردم پنهان کند در حالی­ که آن ها را داراست.
۴- حب شهرت مانع یاد خدا و مانع فکر کردن است؛ چون اسیر قضاوت های مردم است و برای از دست دادن مقام و منزلتش نگران و ترسان است و برای رسیدن به هدفش به انواع معاصی و محرّمات دست می زند از این­ رو قلب او همیشه مشغول است.
علاج شهرت ­طلبی
۱- بداند که شهرت، کمال حقیقی نیست و با مرگ تمام می شود؛ زیرا جاه و مقام در طول زمان از بین رفتنی هستند. چیزی هم که خود فناپذیر باشد، نمی تواند موجب کمال گردد.
۲- قناعت و قطع طمع از مردم؛ زیرا کسی که قناعت کند از مردم بی­ نیاز و طمعش از آنها قطع می شود و چون بی نیاز شد، برای منزلتی که در قلوب آنان دارد ارزشی قائل نیست.
۳- دانستن مضرات آن از جمله مکر حسودان، غفلت از خدا و احتمال زوال موقعیت.
۴- هنگامی که مردم به امری در مورد او معتقد شوند که او لایق آن نیست، آن اعتقاد را به هر وسیله مشروع و ممکن زائل کند.
۵- در آیات و روایات مربوط به مذمت حب جاه و شهرت تامل نماید..

پیشنهاد کاربران

بپرس