شهداد

/SahdAd/

فرهنگ اسم ها

اسم: شهداد (پسر) (فارسی) (تلفظ: šahdād) (فارسی: شهداد) (انگلیسی: shahdad)
معنی: آفریده خداوند، داده شاه، بخشیده شاه، ( = شاه داد ) [شاه ( در عرفان ) = خداوند، داد = داده، آفریده]، آفریده ی خداوند، ( اَعلام ) بخشی از شهرستان کرمان، ( = شاه داد ) [شاه ( در عرفان ) = خداوند + داد = داده، نام بخشی از شهرستان کرمان، نام رودی در کرمان
برچسب ها: اسم، اسم با ش، اسم پسر، اسم فارسی

لغت نامه دهخدا

شهداد. [ ش َ ] ( اِخ ) ناحیتی است ( در سیف ) در 101000گزی کرمان و دارای 98 قریه. ( از یادداشت مؤلف ).

شهداد. [ ش َ ] ( اِخ ) رود کوچکی در ناحیت کرمان. ( یادداشت مؤلف ).

شهداد. [ ش َ ] ( اِخ ) نام جدید قصبه خبیص است در کرمان که در پای کوه بهمن واقع است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

۱ - بخشی از شهرستان کرمان واقع در مشرق شهرستان جمعیت آن ۲۱۳۱۳ تن است محصول خرما غلات حنا مرکبات شغل اهالی زراعت : صنعت دستی بوریا بافی است . ۲ - مرکز آن قصبه شهداد است که در ۱٠۸ کیلومتری مشرق کرمان قرار دارد: جلگه یی گرمسیر و جمعیت آن ۳۵۸۴ تن است . توضیح در شهریور ۱۴۱۳ ه.ش . بموجب تصویب نامه هیئت وزیران نام [ خبیص ] به شهداد مبدل گردید.
در تحفه السعاده آن کس که استخوان شکسته را بندند آمده آروبند .

پیشنهاد کاربران

شهداد از دو واژه شه داد می شود شه =شاه و داد=دادگر
شاه دادگستر
متشکل از دو کلمه �شه داد� که اولی مخفف شاه و دومی تغییر یافته کلمه �تات� است که تات به اقوام غیر ترک ایران اطلاق می گشته است و در مجموع به مفهوم شاه تات یا همان شاه ایران می باشد.
شاه عادل
یعنی داد شاه

بپرس