شهادت در راه خدا

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] «شَهادت» در زبان عرفی معمولاً دو کاربرد معروف دارد؛ یکی به معنای شاهد و ناظر چیزی بودن، و گواهی دادن برای چیزی به منظور تأیید و تصدیق آن.
معنای شایع تر و رایج تر واژه «شهادت»، همان کشته شدن در راه خدا است، که در این گفتار به تبیین آن می پردازیم:
وجه تسمیه چنین قتلی به «شهادت» یا بدین جهت است که ملائکه رحمت بدین صحنه حضور یابند و بر این وجه «شهید» به معنی مشهود است. و یا بدین سبب که خدا و فرشتگانش به دخول شهید به بهشت گواهی دهند، و یا بدین لحاظ که شهید به همراه انبیاء (علیهم السلام) در قیامت بر دیگر امم گواهی دهند. و یا چون شهید زنده و حاضر است به موجب آیه «...بل احیاء عند ربهم یُرزَقون»، و یا به این جهت که وی به شهادت حق قیام نمود تا کشته شد.
این فداکاری و از جان گذشتگی در راه خدا و دین، نهایت رستگاری انسان مؤمن است و آنان که جان خویش را بر سر دین می نهند، هم به کامیابی ابدی در آخرت می رسند و هم شهادتشان سرچشمه الهام و الگوی فداکاری برای دیگران محسوب می شود.
شیخ مفید، شهادت را مقامی والا می داند که آن که در راه خدا صبر و مقاومتی کند تا آن حد که خونش ریخته شود، روز قیامت از امنای والا مرتبه الهی محسوب می شود.
در مکتب خاندان وحی، «شهادت » مطلوب و معشوق آنان است و امامان علیهم السلام، یا مقتول و یا مسموم بوده اند و مرگشان شهادت بوده است. گرچه جان ائمه و اولیاء خدا و بندگان خالص، عزیز است ولی دین خدا عزیزتر است. بنابراین جان باید فدای دین گردد تا حق، زنده بماند و این همان «سبیل الله » است.
در دوران سیدالشهدا علیه السلام، شرایطی پیش آمده بود که جز با حماسه شهادت، بیداری امت فراهم نمی شد و جز با خون عزیزترین انسانها، نهال دین خدا جان نمی گرفت. این بود که امام و اصحاب شهیدش، عاشقانه و آگاهانه به استقبال شمشیرها و نیزه های دشمن رفتند تا با مرگ خونین خویش، طراوت و سرسبزی اسلام را تامین و تضمین کنند و این سنت، همچنان در تاریخ باقی ماند و «شهادت » درس بزرگ و ماندگار عاشورا برای همه نسل ها و عصرها گشت. کسی می تواند به این جایگاه رسد که رشته های علایق جسمانی و حیات مادی را گسسته باشد و عشق به حیات برتر، او را مشتاق شهادت سازد.

پیشنهاد کاربران

بپرس