[ویکی فقه] شهادت حال، به معنای قرینه حالیه بر صدق خطیب و نافع در اقناع مخاطب است.
نصرت که یکی از اعوان خطابه است به شهادت حال و شهادت قول تقسیم می شود. شهادت حال به قرینه حالیه ای گفته می شود که بر خلاف استدراجات، بدون حیله و صناعت است و به طور مستقیم در اقناع و راضی کردن مخاطب نقش دارد.
اقسام شهادت حال
شهادت حال دو صورت دارد: شهادت حال به حسب گوینده و شهادت حال به حسب گفتار. مراد از شهادت حال به حسب گوینده و خطیب، قراین و شواهدی است در شخص خطیب که صدق گفتار او را تایید و تصدیق می کند؛ مثلاً: ۱. خطیب در بین مردم به عنوان کسی شناخته شود که دارای فضایل و کمالاتی از قبیل: صداقت و امانتداری و… است. ۲. به اموری مشهور باشد که مایه احترام و اعجاب آنان است؛ مانند اینکه از سخنرانان معروف روزگار و یا در شجاعت کم نظیر و یا از رجال سیاسی و… باشد. ۳. در هنگام سخنرانی، آثار و نشانه های صدق گفتار و ایمان به سخن در وجود او محسوس باشد؛ مانند اینکه وقتی در مقام بشارت بر می آید نشانه های شادمانی همه چهره او را فرا می گیرد. مراد از شهادت حال به حسب گفتار این است که خطیب در مقام خطابه سخنی را می گوید و بر آن سوگند هم یاد می کند که مطلب همین است و جز این نیست و یا می گوید من عهد می بندم که مطلب غیر از آنچه بیان کردم نباشد و….
دیدگاه طوسی
محقق طوسی در اساس الاقتباس می گوید: «شهادت حال یا حالی است که به عقل ادراک شود؛ مانند: فضیلت قائل، و شهرت او به صدق و تمیز و اعتماد، یا حالی است که به حس ادراک شود و آن یا به حسب قولی باشد؛ مانند: تحدی، سوگند و عهد. تحدی چنان است که پیغمبر در ایراد معجزه از منکرها معارضه بخواهد تا اگر عاجز شد باعث شود که او را تصدیق کند… و یا به حسب امری دیگر است و آن امارات است؛ مانند: هیئت مسرور، نسبت به مبشر و هیئت خائف نسبت به منذر».
مستندات مقاله
...
نصرت که یکی از اعوان خطابه است به شهادت حال و شهادت قول تقسیم می شود. شهادت حال به قرینه حالیه ای گفته می شود که بر خلاف استدراجات، بدون حیله و صناعت است و به طور مستقیم در اقناع و راضی کردن مخاطب نقش دارد.
اقسام شهادت حال
شهادت حال دو صورت دارد: شهادت حال به حسب گوینده و شهادت حال به حسب گفتار. مراد از شهادت حال به حسب گوینده و خطیب، قراین و شواهدی است در شخص خطیب که صدق گفتار او را تایید و تصدیق می کند؛ مثلاً: ۱. خطیب در بین مردم به عنوان کسی شناخته شود که دارای فضایل و کمالاتی از قبیل: صداقت و امانتداری و… است. ۲. به اموری مشهور باشد که مایه احترام و اعجاب آنان است؛ مانند اینکه از سخنرانان معروف روزگار و یا در شجاعت کم نظیر و یا از رجال سیاسی و… باشد. ۳. در هنگام سخنرانی، آثار و نشانه های صدق گفتار و ایمان به سخن در وجود او محسوس باشد؛ مانند اینکه وقتی در مقام بشارت بر می آید نشانه های شادمانی همه چهره او را فرا می گیرد. مراد از شهادت حال به حسب گفتار این است که خطیب در مقام خطابه سخنی را می گوید و بر آن سوگند هم یاد می کند که مطلب همین است و جز این نیست و یا می گوید من عهد می بندم که مطلب غیر از آنچه بیان کردم نباشد و….
دیدگاه طوسی
محقق طوسی در اساس الاقتباس می گوید: «شهادت حال یا حالی است که به عقل ادراک شود؛ مانند: فضیلت قائل، و شهرت او به صدق و تمیز و اعتماد، یا حالی است که به حس ادراک شود و آن یا به حسب قولی باشد؛ مانند: تحدی، سوگند و عهد. تحدی چنان است که پیغمبر در ایراد معجزه از منکرها معارضه بخواهد تا اگر عاجز شد باعث شود که او را تصدیق کند… و یا به حسب امری دیگر است و آن امارات است؛ مانند: هیئت مسرور، نسبت به مبشر و هیئت خائف نسبت به منذر».
مستندات مقاله
...
wikifeqh: شهادت_حال