شهادت اسیه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شهادت آسیه. دستگاه طاغوتی فرعون به قدری جبار و بی رحم بود، که برای پایدار ماندن خود به صغیر و کبیر و زن و مرد رحم نمی کردند که یکی از مصادیق آن شهادت آسیه می باشد.
آسیه همسر فرعون از بانوان محترم بنی اسرائیل بود و به طور مخفی خدای حقیقی را می پرستید. فرعون نزد او آمد و ماجرای شهادت آرایشگر و فرزندانش را به او خبر داد.آسیه: وای بر تو ای فرعون! چه چیز باعث شده که این گونه بر خداوند متعال جرات یابی و گستاخی کنی؟فرعون: گویا تو نیز مانند آن آرایشگر دیوانه شده ای؟!آسیه: دیوانه نشده ام، بلکه ایمان دارم به خداوند متعال، پروردگار خودم و پروردگار تو و پروردگار جهانیان.فرعون مادر آسیه را طلبید و به او گفت: «دخترت دیوانه شده، سوگند یاد کرده ام اگر به خدای موسی کافر نگردد او را با آتش بسوزانم.» مادر آسیه در خلوت با آسیه صحبت کرد: «که خود را به کشتن نده و با شوهرت توافق کن...» ولی آسیه، سخن بیهوده مادر را گوش نکرد و گفت: «هرگز به خداوند متعال، کافر نخواهم شد.» فرعون فرمان داد دستها و پاهای آسیه را به چهارمیخی که در زمین نصب کرده بودند بستند. (از این رو در قرآن، فرعون به عنوان ذو الاوتاد (صاحب میخها) یاد شده است.) . و او را در برابر تابش سوزان خورشید نهادند، و سنگ بسیار بزرگی را روی سینه اش گذاشتند. او نیمه نیمه نفس می کشید و در زیر شکنجه بسیار سختی قرار داشت.موسی (علیه السّلام) از کنار او عبور کرد، او با انگشتانش از موسی (علیه السّلام) استمداد نمود، موسی (علیه السّلام) برای او دعا کرد و به برکت دعای موسی (علیه السّلام) او دیگر احساس درد نکرد و به خدا متوجه شد و عرض کرد: «خدایا! خانه ای در بهشت برای من فراهم ساز.» خداوند همان دم روح او را به بهشت برد، او از غذاها و نوشیدنی های بهشت می خورد و می نوشید، خداوند به او وحی کرد: سرت را بلند کن، او سرش را بلند کرد و خانه خود را در بهشت که از مروارید ساخته شده بود، مشاهده کرد و از خوشحالی خندید. فرعون به حاضران گفت: «دیوانگی این زن را ببینید در زیرفشار چنین شکنجه سختی می خندد!! »به این ترتیب این بانوی مقاوم و مهربان، که حق بسیاری بر موسی (علیه السّلام) داشت و او را در موارد گوناگونی از گزند دشمن نجات داده بود، به شهادت رسید.
عناویل مرتبط
آسیه (قرآن)؛ آسیه و فرعون؛ آسیه (همسر فرعون)

پیشنهاد کاربران

بپرس