[ویکی فقه] شناخت چشم (قرآن). نعمت چشم که خداوند به انسان عطا فرموده یکی از ابزار شناخت انسان می باشد.
چشم، از ابزار شناخت انسان می باشد که در قرآن هم در این مورد خداوند می فرماید:ختم الله علی... وعلی ابصـرهم غشـوة...خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست. . آیه دوم اشاره به دلیل این تعصب و لجاجت می کند و می گوید: آنها چنان در کفر و عناد فرو رفته اند که حس تشخیص را از دست داده اند (خدا بر دلها و گوش هایشان مهر نهاده و بر چشمهاشان پرده افکنده شده) (ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصار هم غشاوة ).به همین دلیل نتیجه کارشان این شده است که برای آنها عذاب بزرگی است (و لهم عذاب عظیم ). ومثل الذین کفرواکمثل الذی ینعق بما لایسمع الا دعاء ونداء صم بکم عمی فهم لایعقلون.مَثَل (تو در دعوت) کافران، بسان کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر،) صدا می زند؛ ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمی شنوند؛ (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمی کنند. این کافران، در واقع) کر و لال و نابینا هستند؛ از این رو چیزی نمی فهمند! ولقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن والانس لهم قلوب لا یفقهون بها ولهم اعین لا یبصرون بها..به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنها دلهایی دارند که با آن (اندیشه نمی کنند، و) نمی فهمند؛ و چشمانی که با آن نمی بینند؛ و گوش هایی که با آن نمی شنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند(چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند)!. الهم ارجل یمشون بها ام لهم اید یبطشون بها ام لهم اعین یبصرون بها...آیا (آنها حداقل همانند خود شما) پاهایی دارند که با آن راه بروند؟! یا دستهایی دارند که با آن چیزی را بگیرند (و کاری انجام دهند)؟! یا چشمانی دارند که با آن ببینند؟! یا گوش هایی دارند که با آن بشنوند؟! (نه، هرگز، هیچ کدام،) بگو: «(اکنون که چنین است،) بتهای خویش را که شریک خدا قرار داده اید (بر ضد من) بخوانید، و برای من نقشه بکشید، و لحظه ای مهلت ندهید، (تا بدانید کاری از آنها ساخته نیست)! وان تدعوهم الی الهدی لا یسمعوا وترهم ینظرون الیک وهم لا یبصرون.و اگر آنها را به هدایت فرا خوانید، سخنانتان را نمی شنوند! و آنها را می بینی (که با چشمهای مصنوعیشان) به تو نگاه می کنند، اما در حقیقت نمی بینند!» فلما سمعت بمکرهن ارسلت الیهن واعتدت لهن متکــا وءاتت کل وحدة منهن سکینـا وقالت اخرج علیهن فلما راینه اکبرنه وقطعن ایدیهن وقلن حـش لله ما هـذا بشرا ان هـذا الا ملک کریم. هنگامی که (همسر عزیز) از فکر آنها باخبر شد، به سراغشان فرستاد (و از آنها دعوت کرد)؛ و برای آنها پشتی (گرانبها، و مجلس باشکوهی) فراهم ساخت؛ و به دست هر کدام، چاقویی (برای بریدن میوه) داد؛ و در این موقع (به یوسف) گفت: «وارد مجلس آنان شو!» هنگامی که چشمشان به او افتاد، او را بسیار بزرگ (و زیبا) شمردند؛ و (بی توجه) دستهای خود را بریدند؛ و گفتند: «منزّه است خدا! این بشر نیست؛ این یک فرشته بزرگوار است!» . .. وجعل لکم السمع والابصـر...و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی دانستید؛ و برای شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر نعمت او را بجا آورید! اولـئک الذین طبع الله علی... ابصـرهم.... آنها کسانی هستند که (بر اثر فزونی گناه،) خدا بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده؛ (به همین دلیل نمی فهمند،) و غافلان واقعی همانها هستند! . .. ان السمع والبصر والفؤاد کل اولـئک کان عنه مسـولا.از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند. الذین کانت اعینهم فی غطـاء عن ذکری..همانها که پرده ای چشمانشان را از یاد من پوشانده بود، و قدرت شنوایی نداشتند! . افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او ءاذان یسمعون بها فانها لا تعمی الابصـر ولـکن تعمی القلوب التی فی الصدور.آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا دلهایی داشته باشند که حقیقت را با آن درک کنند؛ یا گوش های شنوایی که با آن (ندای حق را) بشنوند؟! چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمی شود، بلکه دل هایی که در سینه هاست کور می شود. وهو الذی انشا لکم السمع والابصـر...و او کسی است که برای شما گوش و چشم و قلب ایجاد کرد؛ امّا کمتر شکر او را بجا می آورید. .قرآن بعد از این بیان، از طریق دیگر وارد می شود و به ذکر نعمتهای الهی برای تحریک حس شکرگزاری آنها پرداخته می گوید: (او کسی است که برای شما گوش و چشم و قلب (عقل) ایجاد کرد، اما کمتر شکر او را بجا می آورید) (و هو الذی انشا لکم السمع و الابصار و الافئدة قلیلا ما تشکرون ).تکیه بر این سه موضوع (گوش و چشم و عقل) به خاطر آن است که ابزار اصلی شناخت انسان این سه می باشد، مسائل حسی را غالبا از طریق چشم و گوش درک می کند و مسائل غیر حسی را به وسیله نیروی عقل.
← آیات دیگر
نگاه همراه با تامل انسان به آفرینش جهان، موجب شناخت بیشتر او به خالقیت خداوند می گردد.الذی خلق سبع سمـوت طباقـا ما تری فی خلق الرحمـن من تفـوت فارجع البصر هل تری من فطور• ثم ارجع البصر کرتین ینقلب الیک البصر خاسئـا وهو حسیر. همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمی بینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می کنی؟! •بار دیگر (به عالم هستی) نگاه کن، سرانجام چشمانت (در جستجوی خلل و نقصان ناکام مانده) به سوی تو باز می گردد در حالی که خسته و ناتوان است! •
تشویق به تامل در نگاه
خداوند به نگاه و تامل، در مبدا آفرینش جهان تشویق و ترغیب کرده است.الذی خلق سبع سمـوت طباقـا ما تری فی خلق الرحمـن من تفـوت فارجع البصر هل تری من فطور• ثم ارجع البصر کرتین ینقلب الیک البصر خاسئـا وهو حسیر.همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمی بینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می کنی؟! •بار دیگر (به عالم هستی) نگاه کن، سرانجام چشمانت (در جستجوی خلل و نقصان ناکام مانده) به سوی تو باز می گردد در حالی که خسته و ناتوان است!
آگاهی از طریق دیدن
...
چشم، از ابزار شناخت انسان می باشد که در قرآن هم در این مورد خداوند می فرماید:ختم الله علی... وعلی ابصـرهم غشـوة...خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست. . آیه دوم اشاره به دلیل این تعصب و لجاجت می کند و می گوید: آنها چنان در کفر و عناد فرو رفته اند که حس تشخیص را از دست داده اند (خدا بر دلها و گوش هایشان مهر نهاده و بر چشمهاشان پرده افکنده شده) (ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصار هم غشاوة ).به همین دلیل نتیجه کارشان این شده است که برای آنها عذاب بزرگی است (و لهم عذاب عظیم ). ومثل الذین کفرواکمثل الذی ینعق بما لایسمع الا دعاء ونداء صم بکم عمی فهم لایعقلون.مَثَل (تو در دعوت) کافران، بسان کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر،) صدا می زند؛ ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمی شنوند؛ (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمی کنند. این کافران، در واقع) کر و لال و نابینا هستند؛ از این رو چیزی نمی فهمند! ولقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن والانس لهم قلوب لا یفقهون بها ولهم اعین لا یبصرون بها..به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنها دلهایی دارند که با آن (اندیشه نمی کنند، و) نمی فهمند؛ و چشمانی که با آن نمی بینند؛ و گوش هایی که با آن نمی شنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند(چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند)!. الهم ارجل یمشون بها ام لهم اید یبطشون بها ام لهم اعین یبصرون بها...آیا (آنها حداقل همانند خود شما) پاهایی دارند که با آن راه بروند؟! یا دستهایی دارند که با آن چیزی را بگیرند (و کاری انجام دهند)؟! یا چشمانی دارند که با آن ببینند؟! یا گوش هایی دارند که با آن بشنوند؟! (نه، هرگز، هیچ کدام،) بگو: «(اکنون که چنین است،) بتهای خویش را که شریک خدا قرار داده اید (بر ضد من) بخوانید، و برای من نقشه بکشید، و لحظه ای مهلت ندهید، (تا بدانید کاری از آنها ساخته نیست)! وان تدعوهم الی الهدی لا یسمعوا وترهم ینظرون الیک وهم لا یبصرون.و اگر آنها را به هدایت فرا خوانید، سخنانتان را نمی شنوند! و آنها را می بینی (که با چشمهای مصنوعیشان) به تو نگاه می کنند، اما در حقیقت نمی بینند!» فلما سمعت بمکرهن ارسلت الیهن واعتدت لهن متکــا وءاتت کل وحدة منهن سکینـا وقالت اخرج علیهن فلما راینه اکبرنه وقطعن ایدیهن وقلن حـش لله ما هـذا بشرا ان هـذا الا ملک کریم. هنگامی که (همسر عزیز) از فکر آنها باخبر شد، به سراغشان فرستاد (و از آنها دعوت کرد)؛ و برای آنها پشتی (گرانبها، و مجلس باشکوهی) فراهم ساخت؛ و به دست هر کدام، چاقویی (برای بریدن میوه) داد؛ و در این موقع (به یوسف) گفت: «وارد مجلس آنان شو!» هنگامی که چشمشان به او افتاد، او را بسیار بزرگ (و زیبا) شمردند؛ و (بی توجه) دستهای خود را بریدند؛ و گفتند: «منزّه است خدا! این بشر نیست؛ این یک فرشته بزرگوار است!» . .. وجعل لکم السمع والابصـر...و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی دانستید؛ و برای شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر نعمت او را بجا آورید! اولـئک الذین طبع الله علی... ابصـرهم.... آنها کسانی هستند که (بر اثر فزونی گناه،) خدا بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده؛ (به همین دلیل نمی فهمند،) و غافلان واقعی همانها هستند! . .. ان السمع والبصر والفؤاد کل اولـئک کان عنه مسـولا.از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند. الذین کانت اعینهم فی غطـاء عن ذکری..همانها که پرده ای چشمانشان را از یاد من پوشانده بود، و قدرت شنوایی نداشتند! . افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او ءاذان یسمعون بها فانها لا تعمی الابصـر ولـکن تعمی القلوب التی فی الصدور.آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا دلهایی داشته باشند که حقیقت را با آن درک کنند؛ یا گوش های شنوایی که با آن (ندای حق را) بشنوند؟! چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمی شود، بلکه دل هایی که در سینه هاست کور می شود. وهو الذی انشا لکم السمع والابصـر...و او کسی است که برای شما گوش و چشم و قلب ایجاد کرد؛ امّا کمتر شکر او را بجا می آورید. .قرآن بعد از این بیان، از طریق دیگر وارد می شود و به ذکر نعمتهای الهی برای تحریک حس شکرگزاری آنها پرداخته می گوید: (او کسی است که برای شما گوش و چشم و قلب (عقل) ایجاد کرد، اما کمتر شکر او را بجا می آورید) (و هو الذی انشا لکم السمع و الابصار و الافئدة قلیلا ما تشکرون ).تکیه بر این سه موضوع (گوش و چشم و عقل) به خاطر آن است که ابزار اصلی شناخت انسان این سه می باشد، مسائل حسی را غالبا از طریق چشم و گوش درک می کند و مسائل غیر حسی را به وسیله نیروی عقل.
← آیات دیگر
نگاه همراه با تامل انسان به آفرینش جهان، موجب شناخت بیشتر او به خالقیت خداوند می گردد.الذی خلق سبع سمـوت طباقـا ما تری فی خلق الرحمـن من تفـوت فارجع البصر هل تری من فطور• ثم ارجع البصر کرتین ینقلب الیک البصر خاسئـا وهو حسیر. همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمی بینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می کنی؟! •بار دیگر (به عالم هستی) نگاه کن، سرانجام چشمانت (در جستجوی خلل و نقصان ناکام مانده) به سوی تو باز می گردد در حالی که خسته و ناتوان است! •
تشویق به تامل در نگاه
خداوند به نگاه و تامل، در مبدا آفرینش جهان تشویق و ترغیب کرده است.الذی خلق سبع سمـوت طباقـا ما تری فی خلق الرحمـن من تفـوت فارجع البصر هل تری من فطور• ثم ارجع البصر کرتین ینقلب الیک البصر خاسئـا وهو حسیر.همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمی بینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می کنی؟! •بار دیگر (به عالم هستی) نگاه کن، سرانجام چشمانت (در جستجوی خلل و نقصان ناکام مانده) به سوی تو باز می گردد در حالی که خسته و ناتوان است!
آگاهی از طریق دیدن
...
wikifeqh: شناخت_چشم_(قرآن)