شن کش

/SenkeS/

لغت نامه دهخدا

شن کش. [ ش ِ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) کشنده شن. ماسه کش. آنکه شن کشد. حمل کننده ٔشن و ماسه. || ( اِ مرکب ) آلتی چون پنجه برگشته. چنگالی انگشتان خمیده از آهن با دسته چوبین بلند که بدان شن باغ و جز آن را از خاک بیرون کشند وبرگ و زباله آن بیرون کنند. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - آلتی آهنین با دستهای چوبین که برای تسطیح خاک باغچه ها و غیره به کار برند . یا کشتی شن کش . کشتیی که شن دریا و مرداب را کند تا عمیق و آماده حرکت کشتیها گردد .

فرهنگ عمید

وسیله ای دسته دار با دندانه های فلزی برای هموار ساختن زمین.

دانشنامه عمومی

شِن کِش یکی از ابزارآلات باغبانی است که دسته ای بلند و معمولاً چوبی دارد و با سری فلزی که شبیه شانه است، اجسام درشت و قلوه سنگ ها و شاخ و برگ را از روی سطح خاک که نرم است جدا کرده و جمع آوری می کند. طرز کار شن کش مانند الک، عبور دادن اجسام ریز و نگاه داشتن و جمع آوری اجسام درشت است.
در دانه پاشی کشاورزی از شن کش ها گاه به عنوان کلوخ شکن نیز استفاده می کنند. در این مورد، با شن کش سوراخ هایی در زمین ایجاد می شود که پس از پاشیدن دانه در آن ها دوباره پر می شوند.
عکس شن کش
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

rake (اسم)
هرزه، شکاف، چنگال، چنگک، شیار، خط سیر، فاجر، شیب، جای پا، شن کش

فارسی به عربی

خلیع

پیشنهاد کاربران

ابزاری برای هم سطح کردن خاک و زمین
اصل این واژه شَنک کَش shank. kash بوده. . در گویش سیرو شمال هرمزگان شنک به معنی برگ و خار خشک هست. شنک کش یعنی ابزار دندانه ای برای جمع آوری ( کشیدن=کش ) خارها و برگ های هرس شده یا خشک.
به ترکی: دیرمیخ، مانگیر،
بعضاً "شین کش" نیز می گویند. در روستای باویل از توابع آذربایجان شرقی" رنده" گفته می شود.

بپرس