شمایل نگاری
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
شمایل نگاری[ ۱] ( به انگلیسی: Iconography ) به عنوان یکی از شاخه ها تاریخ هنر مطالعاتی در زمینهٔ شناسایی، توصیف و تفسیر محتوای تصاویر شامل موارد ترسیم شده، ترکیب بندی های خاص و جزئیات اجرا و عناصر دیگر سبک اثر هنری است. ریشهٔ کلمهٔ آیکونوگرافی از کلمات یونانی εἰκών به معنای «تصویر» و γράφειν به معنای «نوشتن» است، اما معنای ثانویهٔ این کلمه ( براساس ترجمه ای غیر استاندارد و با مراجعه به معادل روسی و یونانی ) برابر تولید تصاویر مذهبی با نام «شمایل» است. برای آگاهی بیشتر؛ بنگرید به هنر بیزانسی و کلیسای ارتدوکس شرقی. در تاریخ هنر، یکی از معانی دیگر شمایل نگاری شامل «چگونگی» ترسیم یک موضوع برحسب محتوای تصویر است؛ مانند تعداد افراد، چگونگی حرکت آن ها و…. این کلمهٔ به جز تاریخ هنر در رشته های دانشگاهی دیگری نیز کاربرد دارد؛ از جمله نشانه شناسی، مطالعات رسانه و در حالت عمومی شمایل نگاری برای محتوای تصاویر و ارتباط آن ها با یکدیگر به کار می رود. در برخی موارد تمایز بین «شمایل شناسی» و «شمایل نگاری» دشوار است، درحالیکه تعاریفِ آن ها از یکدیگر کاملاً مشخص است. پس از مهاجرت پانوفسکی به آمریکا در سال ۱۹۳۱ شاگردان وی مانند فردریک هارت و مایر اسکاپریو مکتب او را ادامه دادند.
در میان نویسندگان متقدم غربی که توجه خاصی را به محتوای تصاویر مبذول داشته اند، جورجو وازاری مدعی شده است که دریافت و تفسیر محتوای نقاشی های پلازا وچیوو در شهر فلورانس است حتی برای معاصران آگاه نیز بسیار دشوار است. جیان پترو بلوری که در قرن ۱۷ میلادی به سبب تألیف شرح حال هنرمندان شهرت داشت، آثار فراوانی را تجزیه و تحلیل کرده است. مطالعات لسینگ دربارهٔ پیکرهٔ کوپیدو یکی از نخستین کوشش ها در این زمینه است. شمایل نگاری به عنوان رشته ای دانشگاهی ذیل تاریخ هنر از قرن نوزدهم در آثار دانشورانی همانند آدولف ناپلئون دیدرون ( ۱۸۰۶–۱۸۶۷ ) ، آنتون هنریچ اسپرینگر ( ۱۸۲۵–۱۸۹۱ ) و امیل ماله ( ۱۸۶۲–۱۹۵۴ ) ، متخصصان فرانسوی مشهور هنر دینی مسیحی که تمرکز خود را در این حوزه صرف کرده بودند، آغاز شد. چزاره ریپا و آن کلود فیلیپ د کایلیس با مراجعه به کوشش های پیشین در زمینهٔ شمایل نگاری به منظور طبقه بندی و سازماندهی آن، موفق شدند تا با تالیفات خود، با رهیافتی علمی برخلاف رهیافت مرسوم که عمدتاً معطوف به زیبایی شناسی بود، گام های مهمی را دربارهٔ فهم هنر دینی و غیردینی بردارند. نخستین گام های در مسیر این مطالعات توانست مسیری را برای دانشنامه ها، درس نامه ها و آثار منتشرهٔ مفیدی از برای درک و دریافت محتوای آثار هنری هموار کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر میان نویسندگان متقدم غربی که توجه خاصی را به محتوای تصاویر مبذول داشته اند، جورجو وازاری مدعی شده است که دریافت و تفسیر محتوای نقاشی های پلازا وچیوو در شهر فلورانس است حتی برای معاصران آگاه نیز بسیار دشوار است. جیان پترو بلوری که در قرن ۱۷ میلادی به سبب تألیف شرح حال هنرمندان شهرت داشت، آثار فراوانی را تجزیه و تحلیل کرده است. مطالعات لسینگ دربارهٔ پیکرهٔ کوپیدو یکی از نخستین کوشش ها در این زمینه است. شمایل نگاری به عنوان رشته ای دانشگاهی ذیل تاریخ هنر از قرن نوزدهم در آثار دانشورانی همانند آدولف ناپلئون دیدرون ( ۱۸۰۶–۱۸۶۷ ) ، آنتون هنریچ اسپرینگر ( ۱۸۲۵–۱۸۹۱ ) و امیل ماله ( ۱۸۶۲–۱۹۵۴ ) ، متخصصان فرانسوی مشهور هنر دینی مسیحی که تمرکز خود را در این حوزه صرف کرده بودند، آغاز شد. چزاره ریپا و آن کلود فیلیپ د کایلیس با مراجعه به کوشش های پیشین در زمینهٔ شمایل نگاری به منظور طبقه بندی و سازماندهی آن، موفق شدند تا با تالیفات خود، با رهیافتی علمی برخلاف رهیافت مرسوم که عمدتاً معطوف به زیبایی شناسی بود، گام های مهمی را دربارهٔ فهم هنر دینی و غیردینی بردارند. نخستین گام های در مسیر این مطالعات توانست مسیری را برای دانشنامه ها، درس نامه ها و آثار منتشرهٔ مفیدی از برای درک و دریافت محتوای آثار هنری هموار کند.
wiki: شمایل نگاری
دانشنامه آزاد فارسی
شَمایل نگاری (iconography)
مفهوم کارهای هنری اغلب با اشیا یا پرسوناژهایی منتقل می شود که هنرمند برمی گزیند؛ هدف شمایل نگاری، شناخت، دسته بندی، و توضیح این عناصر است. شمایل نگاری به خصوص در نقاشی های دینی و تمثیلی واجد اهمیت است؛ عناصر بسیاری که در آن ها تصویر شده اند برای مثال صلیب، جمجمه، کتاب، و یا شمع دلالت های معناییِ خاصی دارند که اغلب مبهم و نمادین اند. استفاده از سمبل های شمایل نگارانه در هنر، از ۵۰۰۰ سال پیش آغاز شد؛ تمدن های نوسنگی خاورمیانه از پیکرهای غیرانسانی یا حیوانی برای بازنمود خدایانشان استفاده می کردند.
نیز، رجوع شود به:پرده خوانی
نیز، رجوع شود به:پرده
مفهوم کارهای هنری اغلب با اشیا یا پرسوناژهایی منتقل می شود که هنرمند برمی گزیند؛ هدف شمایل نگاری، شناخت، دسته بندی، و توضیح این عناصر است. شمایل نگاری به خصوص در نقاشی های دینی و تمثیلی واجد اهمیت است؛ عناصر بسیاری که در آن ها تصویر شده اند برای مثال صلیب، جمجمه، کتاب، و یا شمع دلالت های معناییِ خاصی دارند که اغلب مبهم و نمادین اند. استفاده از سمبل های شمایل نگارانه در هنر، از ۵۰۰۰ سال پیش آغاز شد؛ تمدن های نوسنگی خاورمیانه از پیکرهای غیرانسانی یا حیوانی برای بازنمود خدایانشان استفاده می کردند.
نیز، رجوع شود به:پرده خوانی
نیز، رجوع شود به:پرده
wikijoo: شمایل_نگاری
پیشنهاد کاربران
این نوشته نیاز به فرساخت ( تکمیل ) دارد
شمایل / شمردن و شماریدن / شمارش / شم ( بویایی / حدس ) / شمشاد / شمشیر / شمال از شمار کلملاتی هستند که با شم شروع میشوند.
شمال را برخی در خراسان باد میشناسند ؛ پس اینجا ما به باد رسیدیم
... [مشاهده متن کامل]
شمایل را در ایرانی چهره و صورت و ظاهر میشناسیم ؛ در زبان لاتین ما واژه شِما ( schema ) شماتیک ( schematic ) را داریم که بصورت ضمنی به طرح و شکل و . . . اشاره دارند اما گویا بهتر است بگویم به باد و خیال / هوا ( آرزو و فکر ) و . . . اشاره دارند ( هوا یعنی فکر و خیال و برابر هیوا در زبان کردی به معنای آرزو ؛ به هوای تو = به خیال و فکر تو )
شمّه = بویایی و حدس و خیال ( خود بو نزدیکی ریشه ای با باد ( باشد که همان طلب بودن است یا یجورایی همان هوا ) دارد ؛
شمردن / شماریدن = با توجه به گفته های بالا شمردن و شماریدن رپتی به تعداد / رقم ندارد بلکه با تصور کردن / خیال و ذهن سازی / محاسبه / حساب و . . . ارتباط پیدا میکند از اینرو شمردن را نوعی حساب کردن نامیدند در صورتی که همان فکر کردن و متصور شدن منظور بوده ( همان شماتیک لاتین ؛ یعنی تصویر فکری و خیالی یا تصویر اولیه ؛ جالب اینکه در زباتن های لاتین تصویر شماتیک را تصویر سازی و مدل سازی فکری و ذهنی ( لاجیکال = منطقی ) مینامند )
شمشاد = با توجه به گفته های بالا شمشاد یعنی بو / ذهن و خیال / صورت شاد داشتن
شمشیر = بو / باد ( باشد ) / خیال و ذهن / تصویر شیر = شیر بودن و شجاع بودن
شمارش = به تصویر / ذهن و خیال و فکر آوردن = حساب فکری
شمایل / شمردن و شماریدن / شمارش / شم ( بویایی / حدس ) / شمشاد / شمشیر / شمال از شمار کلملاتی هستند که با شم شروع میشوند.
شمال را برخی در خراسان باد میشناسند ؛ پس اینجا ما به باد رسیدیم
... [مشاهده متن کامل]
شمایل را در ایرانی چهره و صورت و ظاهر میشناسیم ؛ در زبان لاتین ما واژه شِما ( schema ) شماتیک ( schematic ) را داریم که بصورت ضمنی به طرح و شکل و . . . اشاره دارند اما گویا بهتر است بگویم به باد و خیال / هوا ( آرزو و فکر ) و . . . اشاره دارند ( هوا یعنی فکر و خیال و برابر هیوا در زبان کردی به معنای آرزو ؛ به هوای تو = به خیال و فکر تو )
شمّه = بویایی و حدس و خیال ( خود بو نزدیکی ریشه ای با باد ( باشد که همان طلب بودن است یا یجورایی همان هوا ) دارد ؛
شمردن / شماریدن = با توجه به گفته های بالا شمردن و شماریدن رپتی به تعداد / رقم ندارد بلکه با تصور کردن / خیال و ذهن سازی / محاسبه / حساب و . . . ارتباط پیدا میکند از اینرو شمردن را نوعی حساب کردن نامیدند در صورتی که همان فکر کردن و متصور شدن منظور بوده ( همان شماتیک لاتین ؛ یعنی تصویر فکری و خیالی یا تصویر اولیه ؛ جالب اینکه در زباتن های لاتین تصویر شماتیک را تصویر سازی و مدل سازی فکری و ذهنی ( لاجیکال = منطقی ) مینامند )
شمشاد = با توجه به گفته های بالا شمشاد یعنی بو / ذهن و خیال / صورت شاد داشتن
شمشیر = بو / باد ( باشد ) / خیال و ذهن / تصویر شیر = شیر بودن و شجاع بودن
شمارش = به تصویر / ذهن و خیال و فکر آوردن = حساب فکری
نقش و نگار