شعران

لغت نامه دهخدا

شعران. [ ش َ ] ( ع اِ ) چراگاه و شوره گیاه که از سبزی به تیرگی زند. ( از اقرب الموارد ).

شعران. [ ش َ ] ( اِخ ) نام کوهی نزدیک موصل که دارای گیاه بسیار و فواکه و طیور بیشمار است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کوهی است در موصل. گویند در نواحی شهرزور و نیز گفته اند در ناحیه باجرمی و موسوم است به جبل القندیل وقتی که از دقوقا خارج شوی در ساحل زاب صغیر مشاهده شود در نزدیکی رستاق لرب از شهرزور. ( از معجم البلدان ). || از اعمال شهرزوراست و ابوبکر شعرانی از آنجاست. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

چرا گاه و شوره گیاه که از سبزی به تیرگی زند .

دانشنامه عمومی

شعران یا علف قلیاب ( به انگلیسی: Halogeton ) ، سرده ای گیاهی از تیره تاج خروسیان است. نام سرده Halogeton از کلمه یونانی نمک و همسایه مشتق شده است. [ ۱]
سرده شعران هم گونه یک ساله و هم پایا دارد. برگ های استوانه ای گوشتی هستند که به پرزی مقاوم یا غیرمقاوم منتهی می شوند. در محور هر برگ گلدار چندین گل با هم سه برگ دارند. بخشهای بیرونی گل دارای غشا هستند.
عکس شعران
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس