[ویکی فقه] شعر مقفّی، به معنای کلام تخییلی دارای قافیه است.
شعر مقفّی یعنی شعر دارای قافیه. قافیه در لغت به معنای از پی رونده و در اصطلاح ادب فارسی، یکسان بودن آخرین جزء کلمات آخر بیت است، به شرط آنکه کلمات عیناً و به یک معنا در آخر بیت ها تکرار نشده باشد. درباره حقیقت و چیستی شعر، همگان بر این امر اتفاق دارند که عنصر تخییل و تصویر برای تحقق شعر، امری ضروری است و کلام شعری از قضایای مخیّلات تشکیل می شود و کلام فاقد عنصر تخییل و تصویر اساساً شعر نخواهد بود، اما درباره لزوم یا عدم لزوم وزن و قافیه، از قدمای منطق دانان یونانی نقل شده است که وجود آن دو را در تحقق شعر لازم نمی دانستند، در حالی که قوم عرب و اقوام مرتبط با آنان (مثل ملل فارس زبان و ترک زبان) وجود وزن و قافیه را در تحقق شعر لازم می دانند. البته ابن سینا در منطق شفا، نسبتِ داده شده به منطق دانان یونانی را صحیح نمی داند و معتقد است اهل یونان نیز وزن را معتبر می دانستند و حتّی وی، اسامی اوزان به زبان یونانی را هم نقل می کند.بنابر آنچه به منطق دانان یونانی نسبت داده اند، تقسیم شعر به شعر مقفّّی (کلام تخییلی دارای قافیه) و شعر غیر مقفّی (کلام تخییلی فاقد قافیه) و همچنین تقسیم آن به شعر موزون (کلام تخییلی دارای وزن) و شعر غیر موزون (کلام تخییلی فاقد وزن) تقسیمی معقول و صحیح خواهد بود و بر همین اساس می توانیم شعر منثور (کلام تخییلی فاقد وزن و قافیه) داشته باشیم، اما بنابر مبنای دیگر، شعر غیر مقفَّی، و شعر غیر موزون و شعر منثور، سالبه به انتفای موضوع است.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است: • مظفر، محمدرضا، المنطق.
۱. ↑ مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۴۶۱.
...
شعر مقفّی یعنی شعر دارای قافیه. قافیه در لغت به معنای از پی رونده و در اصطلاح ادب فارسی، یکسان بودن آخرین جزء کلمات آخر بیت است، به شرط آنکه کلمات عیناً و به یک معنا در آخر بیت ها تکرار نشده باشد. درباره حقیقت و چیستی شعر، همگان بر این امر اتفاق دارند که عنصر تخییل و تصویر برای تحقق شعر، امری ضروری است و کلام شعری از قضایای مخیّلات تشکیل می شود و کلام فاقد عنصر تخییل و تصویر اساساً شعر نخواهد بود، اما درباره لزوم یا عدم لزوم وزن و قافیه، از قدمای منطق دانان یونانی نقل شده است که وجود آن دو را در تحقق شعر لازم نمی دانستند، در حالی که قوم عرب و اقوام مرتبط با آنان (مثل ملل فارس زبان و ترک زبان) وجود وزن و قافیه را در تحقق شعر لازم می دانند. البته ابن سینا در منطق شفا، نسبتِ داده شده به منطق دانان یونانی را صحیح نمی داند و معتقد است اهل یونان نیز وزن را معتبر می دانستند و حتّی وی، اسامی اوزان به زبان یونانی را هم نقل می کند.بنابر آنچه به منطق دانان یونانی نسبت داده اند، تقسیم شعر به شعر مقفّّی (کلام تخییلی دارای قافیه) و شعر غیر مقفّی (کلام تخییلی فاقد قافیه) و همچنین تقسیم آن به شعر موزون (کلام تخییلی دارای وزن) و شعر غیر موزون (کلام تخییلی فاقد وزن) تقسیمی معقول و صحیح خواهد بود و بر همین اساس می توانیم شعر منثور (کلام تخییلی فاقد وزن و قافیه) داشته باشیم، اما بنابر مبنای دیگر، شعر غیر مقفَّی، و شعر غیر موزون و شعر منثور، سالبه به انتفای موضوع است.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است: • مظفر، محمدرضا، المنطق.
۱. ↑ مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۴۶۱.
...
wikifeqh: شعر_مقفی