[ویکی فقه] در شرکت های هرمی، رایج ترین صورت آن این است که شرکتی تشکیل می شود مثلا به نام «شرکت آفتاب» کسی بخواهد به عضویت این شرکت درآید باید برگی را از این شرکت به قیمت خاصی مثلا یک هزار تومان بخرد و در آن برگ اسامی پنج نفر را به ترتیب بنویسد. که نفر اول همراه با شماره حساب بانکی است. پس از خرید این برگ باید سه کار انجام دهد. و بنابر دلایلی این کار ها حرام است و مشروعیت ندارد.
نخست باید ماهیت این شرکت تبیین گردد و سپس به بیان حکم شرعی آن پرداخته شود. رایج ترین صورت آن این است که شرکتی تشکیل می شود مثلا به نام «شرکت آفتاب» کسی بخواهد به عضویت این شرکت درآید باید برگی را از این شرکت به قیمت خاصی مثلا یک هزار تومان بخرد و در آن برگ اسامی پنج نفر به ترتیب نوشته شده است مثلا:۱- زید ۲- عمرو ۳- بکر ۴- عدی ۵- خالدنفر اول همراه با شماره حساب بانکی است. پس از خرید این برگ باید سه کار انجام دهد:اولا: مبلغی مثلا یک هزار تومان به حساب نفر اول که شماره حساب بانکی دارد واریز کند.ثانیا: یک هزار تومان مثلا به حساب بانکی شرکت که گرداننده این امور است نیز واریز نماید. ثالثا: همه مدارک را با پست سفارشی به آدرس شرکت که عضویت آن را پذیرفته است بفرستد. و در انتظار بنشیند که پاسخ شرکت به او برسد. وقتی پاسخ شرکت به وی رسید چنین خواهد بود که چهار برگ برای این عضو ارسال می شود و در آن برگ ها همان اسامی پنج گانه ذکر شده ولی اسم نفر اول حذف گردیده و اسم این عضو در رتبه پنجم قرار گرفته است و طبعا افراد دیگر نیز یک رتبه پیش افتاده اند. پس از رسیدن این چهار برگ باید این عضو تلاش کند هر یک از این برگ ها را به فرد دیگری که مایل است عضویت شرکت را بپذیرد بفروشد در این صورت هر یک از این چهار عضو که خریدار ۴ برگ شدند باید راهی را که عضو نخست پیموده است بپیمایند یعنی هر برگی را مثلا به قیمت یک هزار تومان از عضو اول بخرند (در این صورت با فروش هر چهار برگ به ۴ هزار تومان کلیه هزینه هایی که عضو اول انجام داده بود تامین می شود بلکه چیزی نیز افزون باقی میماند). سپس هر یک از این چهار عضو مبلغی را مثلا هزار تومان به حساب نفر اول لیست خود واریز می کنند و مبلغی نیز مثلا هزار تومان به حساب شرکت که اشراف بر این کارها دارد نیز واریز می نمایند سپس هر کدام کارهایی را که صورت داده به وسیله پست سفارشی برای شرکت ارسال می کند در این صورت هر یک از این چهار نفر که هر کدام سه هزار و اندی هزینه کرده باید ناچار بسان عضو نخست منتظر باشد که پاسخ شرکت به او برسد. آنگاه که جواب رسید برای هر یک از این چهار نفر بسته ای که حاوی ۴ برگ دیگر است ارسال می شود که در آن برگ ها یک نام دیگر از نام این عضو دوم در ردیف پنجم و نام عضو نخست در ردیف چهارم قرار گرفته است و باید هر یک از این چهار نفر که در عرض هم می باشند ۴ برگ ارسالی را به ۴ نفر بفروشند و خریدار جدید علاوه بر این که مبلغی را باید به عنوان خرید بپردازد دو مبلغ دیگر را نیز باید هزینه کند مبلغی را برای فردی که در رتبه اول لیست فروش قرار دارد و مبلغی را نیز برای شرکت واریز نماید سپس همه رسیدهای بانکی خود را برای شرکت ارسال نماید و در انتظار پاسخ بنشیند. در این صورت خواهیم دید که تعداد کسانی که به وسیله عضو اول عضویت پذیرفته اند ۴ نفر و کسانی که به وسیله اعضای ردیف دوم عضویت یافته اند به شانزده نفر خواهد رسید. سپس این شانزده نفر که علاقه مندند عضویت شرکت را بپذیرند باید هر یک کارهای پیشین را انجام دهند یعنی پس از خرید برگ به قیمت هزار تومان دو کار دیگر نیز انجام دهند یکی واریز مبلغی به حساب فرد رتبه یک لیست خود و دیگری برای شرکت سپس مجموع فیش ها را برای شرکت بفرستند و در انتظار پاسخ باشند. طبعا نتیجه پاسخ ارسال ۶۴ برگ برای ۱۶ نفر خواهد بود که برای شرکت ۶۴ عضو جدید بیابند و هر یک از این ۶۴ نفر علاوه بر خرید برگ دو کار دیگر را انجام دهند و فیش های بانکی را برای شرکت ارسال کنند و منتظر نتیجه باشند طبعا نتیجه این خواهد بود که برای این ۶۴ نفر ۲۵۶ برگ خواهد آمد که خواهان عضویت این تعداد است. هرگاه آن ۶۴ نفر توانستند (۲۵۶ =۴• ۶۴) ۲۵۶ برگ را بفروش برسانند و کارهای پیشین را تکرار کنند قطعا برای هر یک از این نفرات ۴ برگ خواهد آمد که مجموع برگ ها ۱۰۲۴ (۴• ۲۵۶) برگ خواهد بود. در این مرحله عضو نخست به تدریج از رتبه پنجم به رتبه اول ارتقا یافته و از هر یک از این ۱۰۲۴ نفر یک هزار تومان بلاعوض دریافت خواهد کرد. و در نتیجه مالک یک میلیون و ۲۴ هزار تومان خواهد بود (۱۰۰۰• ۱۰۲۴) بدون این که دیناری ضرر ببیند بلکه آنچه را هزینه کرده بود با فروش چهار برگ تامین کرده و در نهایت این مبلغ هنگفت را مالک شده است. و به همین ترتیب اگر عضویت پیش برود عضو دوم نیز پس از عضو اول مالک این مبلغ خواهد شد و همچنین اعضای دیگر به سان عضو اول بدون هزینه کردن چیزی مالک آن مبلغ خواهند شد.
خیالی بودن شرکت ها
این است واقعیت این شرکت که نامش همه جا را پر کرده و در حقیقت خواب و خیالی است که جهان خواران می خواهند از این طریق جیب خود را پرکرده و جیب ملت های فقیر را خالی کنند زیرا قطع نظر از ادله شرعی که این نوع شرکت را حرام می داند خیالی بودن آن را با ارقام ریاضی روشن می کنیم. عضو نخست در صورتی مالک این مبلغ می شود که اعضای ردیف نهایی شرکت به ۱۰۲۴ نفر برسد ولی عضوهای چهارگانه که همگی در رتبه دوم قرار دارند اگر امکان تملک این مبلغ برای آنها باشد باید اعضای ردیف نهایی به چهار هزار و نود و شش نفر (۴۰۹۶ =۴• ۱۰۲۴) برسد و همچنین اعضای ردیف سوم که همگی در یک رتبه قرار دارند (۱۶ نفر) اگر امکان تملک این مبلغ برای آنها شد باید اعضای ردیف نهایی شرکت به ۱۶۳۸۶ نفر (۶• ۴۰۹۶) برسد و همچنین اعضای ردیف چهارم که همگی در یک رتبه اند (۶۴ نفر) زمینه تملک این مبلغ بستگی دارد که تعداد اعضا به ۵۵۳۶ نفر (۴• ۱۶۳۸۶) برسد و اگر اعضای رتبه پنجم که تعداد آنها ۲۵۶ نفر است بخواهند مالک چنین مبلغی شوند باید تعداد اعضا به ۲۶۲۱۴۴ نفر برسد (۴• ۶۵۵۳۶). و در محاسبات تجاری چنین احتمالی با صفر مساوی است و چگونه این شرکت می خواهد همه اعضا به چنین مبلغی برسند در حالی که احتمال تملک مبلغ یادشده حتی برای نخستین عضو بسیار بعید است. و لذا گفته شد این نوع شرکت افسانه ای بیش نیست و هرگز نمی تواند در دل جامعه به صورت منطقی جایی باز کند جز این که اعضای نخست بدون محاسبات ریاضی فریب وعده های توخالی را می خورند و مبالغی را خرج می کنند. تاکنون ماهیت شرکت بیان شد اکنون به حکم شرعی آن می رسیم.
دلایل نامشروع بودن
شرکتهای هرمی بنا به دلایل ذیل دارای مشروعیت نیستند:
← اساس اقتصاد اسلامی
...
نخست باید ماهیت این شرکت تبیین گردد و سپس به بیان حکم شرعی آن پرداخته شود. رایج ترین صورت آن این است که شرکتی تشکیل می شود مثلا به نام «شرکت آفتاب» کسی بخواهد به عضویت این شرکت درآید باید برگی را از این شرکت به قیمت خاصی مثلا یک هزار تومان بخرد و در آن برگ اسامی پنج نفر به ترتیب نوشته شده است مثلا:۱- زید ۲- عمرو ۳- بکر ۴- عدی ۵- خالدنفر اول همراه با شماره حساب بانکی است. پس از خرید این برگ باید سه کار انجام دهد:اولا: مبلغی مثلا یک هزار تومان به حساب نفر اول که شماره حساب بانکی دارد واریز کند.ثانیا: یک هزار تومان مثلا به حساب بانکی شرکت که گرداننده این امور است نیز واریز نماید. ثالثا: همه مدارک را با پست سفارشی به آدرس شرکت که عضویت آن را پذیرفته است بفرستد. و در انتظار بنشیند که پاسخ شرکت به او برسد. وقتی پاسخ شرکت به وی رسید چنین خواهد بود که چهار برگ برای این عضو ارسال می شود و در آن برگ ها همان اسامی پنج گانه ذکر شده ولی اسم نفر اول حذف گردیده و اسم این عضو در رتبه پنجم قرار گرفته است و طبعا افراد دیگر نیز یک رتبه پیش افتاده اند. پس از رسیدن این چهار برگ باید این عضو تلاش کند هر یک از این برگ ها را به فرد دیگری که مایل است عضویت شرکت را بپذیرد بفروشد در این صورت هر یک از این چهار عضو که خریدار ۴ برگ شدند باید راهی را که عضو نخست پیموده است بپیمایند یعنی هر برگی را مثلا به قیمت یک هزار تومان از عضو اول بخرند (در این صورت با فروش هر چهار برگ به ۴ هزار تومان کلیه هزینه هایی که عضو اول انجام داده بود تامین می شود بلکه چیزی نیز افزون باقی میماند). سپس هر یک از این چهار عضو مبلغی را مثلا هزار تومان به حساب نفر اول لیست خود واریز می کنند و مبلغی نیز مثلا هزار تومان به حساب شرکت که اشراف بر این کارها دارد نیز واریز می نمایند سپس هر کدام کارهایی را که صورت داده به وسیله پست سفارشی برای شرکت ارسال می کند در این صورت هر یک از این چهار نفر که هر کدام سه هزار و اندی هزینه کرده باید ناچار بسان عضو نخست منتظر باشد که پاسخ شرکت به او برسد. آنگاه که جواب رسید برای هر یک از این چهار نفر بسته ای که حاوی ۴ برگ دیگر است ارسال می شود که در آن برگ ها یک نام دیگر از نام این عضو دوم در ردیف پنجم و نام عضو نخست در ردیف چهارم قرار گرفته است و باید هر یک از این چهار نفر که در عرض هم می باشند ۴ برگ ارسالی را به ۴ نفر بفروشند و خریدار جدید علاوه بر این که مبلغی را باید به عنوان خرید بپردازد دو مبلغ دیگر را نیز باید هزینه کند مبلغی را برای فردی که در رتبه اول لیست فروش قرار دارد و مبلغی را نیز برای شرکت واریز نماید سپس همه رسیدهای بانکی خود را برای شرکت ارسال نماید و در انتظار پاسخ بنشیند. در این صورت خواهیم دید که تعداد کسانی که به وسیله عضو اول عضویت پذیرفته اند ۴ نفر و کسانی که به وسیله اعضای ردیف دوم عضویت یافته اند به شانزده نفر خواهد رسید. سپس این شانزده نفر که علاقه مندند عضویت شرکت را بپذیرند باید هر یک کارهای پیشین را انجام دهند یعنی پس از خرید برگ به قیمت هزار تومان دو کار دیگر نیز انجام دهند یکی واریز مبلغی به حساب فرد رتبه یک لیست خود و دیگری برای شرکت سپس مجموع فیش ها را برای شرکت بفرستند و در انتظار پاسخ باشند. طبعا نتیجه پاسخ ارسال ۶۴ برگ برای ۱۶ نفر خواهد بود که برای شرکت ۶۴ عضو جدید بیابند و هر یک از این ۶۴ نفر علاوه بر خرید برگ دو کار دیگر را انجام دهند و فیش های بانکی را برای شرکت ارسال کنند و منتظر نتیجه باشند طبعا نتیجه این خواهد بود که برای این ۶۴ نفر ۲۵۶ برگ خواهد آمد که خواهان عضویت این تعداد است. هرگاه آن ۶۴ نفر توانستند (۲۵۶ =۴• ۶۴) ۲۵۶ برگ را بفروش برسانند و کارهای پیشین را تکرار کنند قطعا برای هر یک از این نفرات ۴ برگ خواهد آمد که مجموع برگ ها ۱۰۲۴ (۴• ۲۵۶) برگ خواهد بود. در این مرحله عضو نخست به تدریج از رتبه پنجم به رتبه اول ارتقا یافته و از هر یک از این ۱۰۲۴ نفر یک هزار تومان بلاعوض دریافت خواهد کرد. و در نتیجه مالک یک میلیون و ۲۴ هزار تومان خواهد بود (۱۰۰۰• ۱۰۲۴) بدون این که دیناری ضرر ببیند بلکه آنچه را هزینه کرده بود با فروش چهار برگ تامین کرده و در نهایت این مبلغ هنگفت را مالک شده است. و به همین ترتیب اگر عضویت پیش برود عضو دوم نیز پس از عضو اول مالک این مبلغ خواهد شد و همچنین اعضای دیگر به سان عضو اول بدون هزینه کردن چیزی مالک آن مبلغ خواهند شد.
خیالی بودن شرکت ها
این است واقعیت این شرکت که نامش همه جا را پر کرده و در حقیقت خواب و خیالی است که جهان خواران می خواهند از این طریق جیب خود را پرکرده و جیب ملت های فقیر را خالی کنند زیرا قطع نظر از ادله شرعی که این نوع شرکت را حرام می داند خیالی بودن آن را با ارقام ریاضی روشن می کنیم. عضو نخست در صورتی مالک این مبلغ می شود که اعضای ردیف نهایی شرکت به ۱۰۲۴ نفر برسد ولی عضوهای چهارگانه که همگی در رتبه دوم قرار دارند اگر امکان تملک این مبلغ برای آنها باشد باید اعضای ردیف نهایی به چهار هزار و نود و شش نفر (۴۰۹۶ =۴• ۱۰۲۴) برسد و همچنین اعضای ردیف سوم که همگی در یک رتبه قرار دارند (۱۶ نفر) اگر امکان تملک این مبلغ برای آنها شد باید اعضای ردیف نهایی شرکت به ۱۶۳۸۶ نفر (۶• ۴۰۹۶) برسد و همچنین اعضای ردیف چهارم که همگی در یک رتبه اند (۶۴ نفر) زمینه تملک این مبلغ بستگی دارد که تعداد اعضا به ۵۵۳۶ نفر (۴• ۱۶۳۸۶) برسد و اگر اعضای رتبه پنجم که تعداد آنها ۲۵۶ نفر است بخواهند مالک چنین مبلغی شوند باید تعداد اعضا به ۲۶۲۱۴۴ نفر برسد (۴• ۶۵۵۳۶). و در محاسبات تجاری چنین احتمالی با صفر مساوی است و چگونه این شرکت می خواهد همه اعضا به چنین مبلغی برسند در حالی که احتمال تملک مبلغ یادشده حتی برای نخستین عضو بسیار بعید است. و لذا گفته شد این نوع شرکت افسانه ای بیش نیست و هرگز نمی تواند در دل جامعه به صورت منطقی جایی باز کند جز این که اعضای نخست بدون محاسبات ریاضی فریب وعده های توخالی را می خورند و مبالغی را خرج می کنند. تاکنون ماهیت شرکت بیان شد اکنون به حکم شرعی آن می رسیم.
دلایل نامشروع بودن
شرکتهای هرمی بنا به دلایل ذیل دارای مشروعیت نیستند:
← اساس اقتصاد اسلامی
...
wikifeqh: شرکت های_هرمی