شبلی نعمانی محمد

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] محمد شبلی مولف "تاریخ علم کلام" در سال 1857 م در دهکده بندول ، جزوی از بخش اعظم گر ، از استان ایالات متحد هند ، چشم به جهان گشود و در 57 سالگی روز 18 نوامبر 1914 م مطابق 28 ذی الحجه 1332 ق نیز در همانجا در گذشت.
علامه شبلی یکی از نویسندگان بزرگ زبان اردو ، با ترجمه و چاپ تعدادی از آثارش مانند دو مجموعه مقالات آموزش و پرورش در کشورهای اسلامی ، تاریخ علم کلام و علم کلام جدید ، زندگانی مولوی و اهمیت مثنوی وی از نظر مباحث کلامی ، شعر العجم در نقد و بررسی شعر فارسی ( 5 مجلد ) و قسمتی از «الغزالی» در زندگانی او افکار محمد غزالی طوسی به فارسی در ایران و افغانستان تا حدی معرفی گردیده ولی کتب مهم دیگرش هم شایسته برگرداندن به فارسی است. شبلی اگر چه موفق نشد که پا به ایران و یا به افغانستان بگذارد ، ولی شیفته و واله زبان و ادبیات فارسی بود و کتب شعر العجم و بعضی از مقالات ادبی و ومنظومه های فارسی وی موید این امر است او هزارها شعر فارسی را به خاطر سپرده بود و در محافل و گردشگاه ها با دوستان هم مذاق و مشرب خود، با انشاد آن لذت می برد و دوستان را هم تحت تاثیر شعر فارسی قرار می داد ذوق پاک شبلی از شعر العجم وی پیداست و ناقدان ادب فارسی معتقدند که انتخاب اشعار فارسی در ان کتاب، سطح عالی دانش و ذوق نویسنده را نشان می دهد ، ادوارد برون انگلیسی در تاریخ ادبی ایران تالیف خود که چهار مجلد است ، نه فقط به تحقیقات شبلی در بسیاری ار موارد اتکا نموده ، بلکه در انتخاب اشعار هم از کتاب وی استفاده کرده است.
شبلی در 19 سالگی در علوم معقول و منقول فارغ التحصیل شد . و زبانهای عربی و فارسی را تا حد تبحر می دانست ، به زبان انگلیسی هم کمی آشنا بود . او به پرفسور آرنولد انگلیسی عربی یاد داد و از وی فرانسه آموخت . در مدت اقامت شش ماهه خود در قلمرو عثمانیه زبان ترکی را هم تا حدی فرا گرفته بود. برای تحصیل زبانها و یاد گرفتن مباحث علمی ، کرارا به نواحی رامپور ، هارنپور لکنهو و لاهور آمد و شد داشته و با فضلای متعدد عصر تبادل نظر نموده است.
بنا بر توصیه پدرش شیخ حبیب الله شبلی مدارک تحصیلی وکالت دادگستری را دریافته و چندی به این شغل اشتغال داشته است، ولی بزودی آن را خلاف تمایلات شخصی خود دیده و ترک گفته است . سپس در دبیر خانه اداره دادگستری دولتی هم شغلی برگزیده ، ولی آن را هم ترک نموده است.
شبلی که طبعا به تدریس و تحقیق علاقهمند بود در سال 1883 م به آرزوی خود رسید ، در سال مزبور، سید احمد خان (1898م) رهبر بزرگ مسلمانان شبه قاره وی را برای تدریس زبانهای عربی و فارسی در مدرسه العلوم مسلمانان در علی گر ، دعوت نمود. شبلی از سال مذکور تا 16 سال بعد در آنجا به تدریس اشتغال می ورزید ، و ضمنا در کتابخانه شخصی بسیار منظم ، سید احمد خان و نیز در کتابخانه مدرسه العلوم به مطالعات و تحقیقات می پرداخت در 1892 مسافرت علمی وی به آسیای صغیر و قلمرو عثمانیه پیش آمد . وی مشاهدات شش ماهه زندگانی خود را در این سفر در کتابی به عنوان «سفرنامه روم و مصر و شام» بزبان اردو نوشته است که دارای اطلاعاتی دلاویز و ذی قیمت در مورد اوضاع شهرهای قسطنطنیه و بیروت و دمشق و قاهره در آن زمان می باشد.
شبلی در سال 1894 لقب "شمس العلماء " را از طرف دولت انگلیس دریافت کرد . در قسطنطینه سلطان عبد الحمید خان ثانی خلیفه عثمانی وی را با مدال «مجیدیه» مفتخر کرد ، ولی مردم شبه قاره وی را بیشتر به لق "علامه" ذکر می کنند.

دانشنامه آزاد فارسی

شِبْلی نُعْمانی، محمّد (اعظمگر ۱۲۷۴ـ ۱۳۳۱ق)
تاریخ نگار، ادیب و شاعر هندوستانی. پس از فراگرفتن علوم دینی در شهرهای گوناگون، مدیر و مدرّس مدرسه ای شد که خود در زادگاهش بنا کرده بود. پس از آن به علیگر رفت و به تدریس ادبیات عربی و فارسی، در کالِجی که به همت سید احمدخان دهلوی بنا شده بود، پرداخت (۱۳۰۰ ق). در همان کالج از پروفسور آرنولد زبان فرانسه و روش تحلیل و تحقیق به شیوۀ غربی را نیز فراگرفت و در ۱۳۱۰ ق همراه هم او به کشورهای خاورمیانه سفر کرد و چون بازگشت از دانشگاه الله آباد عنوان دکتری و استاد افتخاری گرفت. سپس به دعوت نظامِ شهر دکن به حیدرآباد رفت ( ۱۳۱۴ ق) و مدیرکل آموزش و فرهنگ و ناظم محکمۀ تعلیم شد و پس از چهار سال به لکنو و درپی آن به بمبئی رفت و سرانجام به زادگاهش بازگشت. از بنیانگذاران نثر اردو بود و در تکامل آن نقش مؤثر داشت. به سبب تسلط به زبان های فارسی و عربی و نیز ادبیات و تاریخ برخی کشورهای اسلامی، به ویژه ایران، مشهور است. بیشتر آثارش به اردوست. از آثارش: دیوان اشعار به فارسی (کانپور، ۱۹۰۶)؛ الجزیه به عربی (آگره، ۱۸۹۱)؛ الفاروق در سیرۀ عمر بن خطاب (کانپور، ۱۸۹۹)؛ سیرةالنبی (کانپور، ۱۹۲۰)؛ سفرنامۀ شبلی (آگره، ۱۸۹۱)؛ سیرة النعمان در احوال ابوحنیفه نعمان بن ثابت (آگره، ۱۸۹۱)؛ المأمون در زندگی نامۀ مأمون عباسی (آگره، ۱۸۸۷)؛ کتابخانۀ اسکندریه (آگره، ۱۸۹۱)؛ الغزالی در سیرۀ امام محمد غزالی (حیدرآباد، ۱۹۰۲)؛ علم الکلام (علیگر، ۱۹۰۳)؛ سوانح مولای روم (لکنو، ۱۹۰۲) و شعرالعجم/تاریخ شعر و ادبیات ایران در زندگی نامۀ شاعران ایرانی (۱۹۱۹) که هر دو به فارسی ترجمه شده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس