شایورد

/SAyvard/

فرهنگ اسم ها

اسم: شایورد (دختر، پسر) (فارسی) (تلفظ: šāyvard) (فارسی: شايورد) (انگلیسی: shayvard)
معنی: هاله ی ماه، خرمن ماه، ( = شادورد )، پرده ای است در موسیقی، پرده ای است در موسیقی + نک شادورد، شادورد
برچسب ها: اسم، اسم با ش، اسم دختر، اسم پسر، اسم فارسی

لغت نامه دهخدا

شایورد. [ ی ْ وَ ] ( اِ مرکب ) شادورد. شاه ورد. هاله و طوق ماه. ( از آنندراج ). خرمن ماه باشد. ( برهان قاطع ). آن بود که گرد ماه اندر آمده باشد و بتازی هاله گویند. ( لغت فرس اسدی ). طوق ماه بود. ( فرهنگ نظام ). هاله ماه. ( فرهنگ سروری ). خرمن و هاله ماه. ( ناظم الاطباء ) :
یکی همچون پرن بر اوج خورشید
یکی چون شایورد از گرد مهتاب.
پیروز مشرقی ( لغت فرس اسدی ).
|| ( اِخ ) نام گنج هفتم از گنجهای خسروپرویز. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به شاهورد در معنی فوق شود. || ( اِ مرکب ) نام پرده ای از موسیقی. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به شادورد و شاهورد در معنی فوق شود.

فرهنگ فارسی

خرمن ماه، شارودوشابودوسابودهم گویند
۱ - خرمن ماه هاله . ۲ - پرده ایست از موسیقی .

فرهنگ عمید

هاله، خرمن ماه: به خط و آن لب و دندانش بنگر / که همواره مرا دارند در تاب یکی همچون پرن در اوج خورشید / یکی چون شایورد از گرد مهتاب (پیروز مشرقی: لغت نامه: شایورد ).

جدول کلمات

هاله

پیشنهاد کاربران

هاله و طوق ماه به همین شاهد مثال در اشعار پراکنده شاعران بی دیوان به کوشش ژیلبر لازار
خرمن ماه
پرده ای از موسیقی
نوعی فرش
تخت سلطنت
نام گنج هفتم خسرو پرویز
هاله ، طوق ماه
هاله
هالا

بپرس