شاه طاهر دکنی انجدانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است
متکلم، دانشمند، شاعر. وی در همدان متولد شد. در محلی به نام خند (خواند) نزدیک قزوین روزگار می گذراند، با گذشت زمان به خاطر علم و تقوایی که داشت محبوبیت زیادی یافت تا حدی که معروفترین امام سلسله نزاری شاخه ی محمدشاهی شد. وی وارد دربار شاه اسماعیل صفوی شد در حالی که شاه صفوی از نفوذ او بیمناک بود، چند بار توسط میرزا حسین اصفهانی که از درباریان بانفوذ و حامی شاه طاهر بود، حمایت شد.
شاه طاهر پس از آن به کاشان به عنوان مدرس علوم دینی راهی شد، در کاشان علمای اثنی عشری، اخباری از شاه طاهر به دربار فرستادند که باعث شد فرمان قتل وی صادر شود ولی وی به هند گریخت و به دربار اسماعیل عادلشاه حاکم بیجاپور راه یافت ولی چون توجهی ندید قصد خانه خدا کرد در راه به پیر محمد شیروانی برخورد و تاثیری در وی گذاشت که باعث خوانده شدنش به احمدنگر دربار نظامشاه شد وی پس از مدتی از معتمدترین یاران نظامشاه شد، در عین حال در آن شهر به ایراد درس در موضوعات مختلف مذهبی می پرداخت.
وی گویا به خاطر شفادادن معجزه آسای پسر نظامشاه مرتبه ای بلند یافت و نظامشاه به تشیع گروید. در بادی امر تبلیغ مذهب اثنی عشری توسط یک امام نزاری شگفت جلوه می کند اما باید به خاطر داشت که شاه طاهر و دیگر پیشوایان نزاری آن عهد ناچار به مراعات تقیه به صورت شدید بودند.
نظامشاه پس از این تغییر تشیع را مذهب رسمی مملکت خود کرد. وی از دانشمندان و ادیبان و عارفان معروف عهد خود بود. در تفسیر و حدیث و فقه و اصول و حکمت و ریاضی مهارت داشت. دانشهای عقلی را نزد شمس الدین محمد خضری فراگرفت و در مجموعه ی «منشآتش» نامه ای به همین استاد می بینیم.
وی در احمدنگر درگذشت. استخوان او را بعدها به کربلا بردند و در جوار امام حسین علیه السلام به خاک سپردند. از آثارش: «منشآت شاه طاهر» یا «انشاء روح افزا»؛ حاشیه بر «الهیات شفا»؛ شرح بر «تهذیب الاصول»؛ «شرح باب حادی عشر» در کلام، شرح «رساله ی جعفریه» در فقه؛ حاشیه بر «تفسیر» قاضی بیضاوی؛ رساله ی «النموزج العلوم» و رساله فارسی در احوال معاد.دیوان شعری هم دارد که اشعاری لطیف را شامل است از آن جمله قصایدی که در مدح امام علی علیه السلام و نبی اکرم صلی الله علیه و آله دارد.

پیشنهاد کاربران

بپرس