[ویکی فقه] هدف این نوشته بررسی دیدگاه اسلام درباره شادی ممدوح در زندگی مسلمانان است تا از این طریق علاوه بر فراهم شدن راهنمائی عملی در این زمینه، موضع قرآن و روایات و باید و نبایدهای آن در سبک زندگی مسلمانان روشن شود.
روش مورد مطالعه در این تحقیق تحلیل محتوا است و آیات و روایات حاوی تبیین موضوع مورد بحث از منابع معتبر اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. از نتایج این تحقیق چنینن استنباط می شود که اسلام نه تنها شادی صحیح را نهی نکرده، بلکه عوامل مختلف ایجاد آن را نیز مطرح نموده و در عین حال انواع شادی های مذموم و عوامل ایجاد آن را نیز مطرح کرده است و به دلیل لحاظ کردن ویژگی های فطری انسان و مد نظر قرار دادن صلاح دنیا و آخرت او، دیدگاه کامل تر، جامع تر ومناسب تری در مقایسه با مکاتب غیر الهی در مورد عوامل و راهکارهای ایجاد شادی در انسان دارد.
مقدمه
دین مبین اسلام متکفل پاسخگویی به نیازهای بشری در تمام زمینه ها است و متعلق دعوت دینی زوایای مختلف زندگی انسان است؛ از این رو چون دامنه نیازهای بشری تا تمام زوایا گسترش دارد، پس دین در دو بعد مادی و معنوی در زمینه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، پرورشی، اخلاقی و غیره برنامه دارد. انسان از دیرباز به دنبال پاسخگویی به این سوأل بوده که چه چیزی بیش تر موجبات رضایتش را فراهم می سازد؟ با چه سازوکارهایی می تواند از زندگی در این دنیا بیش تر خرسند باشد؟ تفکر چگونه شاد زیستن ایده ای است که از گذشته ذهن نوع بشر را به خود مشغول داشته، به گونه ای که وی همواره به دنبال یافتن راهکارهایی برای بهتر زیستن و کسب لذت و بهره ای بیش تر از زندگی بوده است؛ فیلسوفان یونانی، رومی و حتی ارسطو به عوامل مؤثر بر شادمانی پرداخته اند؛ البته عوامل مؤثر بر شادمانی را نمی توان عوامل جهان شمول تلقی کرد، چراکه هر فرهنگی دلایل متفاوتی برای شادی دارد. امروزه راهکارهای گوناگونی برای ایجاد شادی پیشنهاد می شود که بسیاری از آن ها یا تأثیر کمی بر شادی دارند (مثل ابزار چهره ای و موسیقی)، یا تأثیر آن ها بر شادی کوتاه مدت است (مثل دریافت هدیه و تماشای فیلم) و یا در کوتاه مدت یا درازمدت بر روح و جسم انسان اثرات نامطلوبی باقی می گذارند (مثل فعالیت جنسی لجام گسیخته و نامشروع و مصرف الکل یا مواد مخدر)؛ از طرف دیگر پیروان ادیان الهی عقیده دارند که فقط این ادیان توانسته اند برنامه کاملی برای زندگی انسان ارائه دهند که ضمن پاسخ گویی به نیازهای مختلف بشر با فطرت او نیز سازگار بوده و ضامن سعادت واقعی او در دنیا و آخرت باشد؛ به ویژه مسلمانان بنابر فرمایش کتاب آسمانی خود، قرآن، چنین باوری را در مورد اسلام دارند. آنها عقیده دارند قرآن کلام خداست و خدا به نیازهای بشری بیش تر از هر کس دیگر احاطه دارد و لذا قرآن بیشترین مطابقت را با اقتضای حال مخاطبان دارد. با توجه به آنچه مطرح شد، هدف این مقاله بررسی دیدگاه اسلام با توجه منابع آن یعنی قرآن و روایات، درباره شادی ممدوح و عوامل مؤثر بر آن و نیز با عنایت به پیش فرض سبک زندگی اسلامی است.
مفهوم شناسی سبک زندگی اسلامی
سبک در لغت به معنای شیوه و روش است و زندگی دوره ای است که انسان از تولد تا مرگ را در این دنیا می گذراند. از دیدگاه پیشوایان دینی ما، دریافت سبک درستی از زندگی، موجب بهروزی، سودمندی و رضایت خاطر شخص و جامعه است و آن جز در سایه دانش اندوزی میسر نیست. امام صادق (علیه السلام) از طریق پدرانش از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل نموده که فرمود: «لا خیر فی العیش الّالرجلین عالم مطاع او مستمع واع؛ در زندگی جز برای دو نفر خیری نیست: عالم فرمان برده و شنونده نگه دارنده»؛ با توجه به این حدیث شریف انسان غیر از فطرت الهی خود که او را در مسیر راست قرار می دهد، باید بیاموزد، اما پرسش اساسی این است که از چه کسی و چگونه باید بیاموزد؟ آیا جز این است که آموزه های الهی و حیاتی بهترین و مناسب ترین شیوه در جهت خیر و صلاح دنیوی و اخروی نوع بشر است؟
← دعوت انبیاء
...
روش مورد مطالعه در این تحقیق تحلیل محتوا است و آیات و روایات حاوی تبیین موضوع مورد بحث از منابع معتبر اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. از نتایج این تحقیق چنینن استنباط می شود که اسلام نه تنها شادی صحیح را نهی نکرده، بلکه عوامل مختلف ایجاد آن را نیز مطرح نموده و در عین حال انواع شادی های مذموم و عوامل ایجاد آن را نیز مطرح کرده است و به دلیل لحاظ کردن ویژگی های فطری انسان و مد نظر قرار دادن صلاح دنیا و آخرت او، دیدگاه کامل تر، جامع تر ومناسب تری در مقایسه با مکاتب غیر الهی در مورد عوامل و راهکارهای ایجاد شادی در انسان دارد.
مقدمه
دین مبین اسلام متکفل پاسخگویی به نیازهای بشری در تمام زمینه ها است و متعلق دعوت دینی زوایای مختلف زندگی انسان است؛ از این رو چون دامنه نیازهای بشری تا تمام زوایا گسترش دارد، پس دین در دو بعد مادی و معنوی در زمینه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، پرورشی، اخلاقی و غیره برنامه دارد. انسان از دیرباز به دنبال پاسخگویی به این سوأل بوده که چه چیزی بیش تر موجبات رضایتش را فراهم می سازد؟ با چه سازوکارهایی می تواند از زندگی در این دنیا بیش تر خرسند باشد؟ تفکر چگونه شاد زیستن ایده ای است که از گذشته ذهن نوع بشر را به خود مشغول داشته، به گونه ای که وی همواره به دنبال یافتن راهکارهایی برای بهتر زیستن و کسب لذت و بهره ای بیش تر از زندگی بوده است؛ فیلسوفان یونانی، رومی و حتی ارسطو به عوامل مؤثر بر شادمانی پرداخته اند؛ البته عوامل مؤثر بر شادمانی را نمی توان عوامل جهان شمول تلقی کرد، چراکه هر فرهنگی دلایل متفاوتی برای شادی دارد. امروزه راهکارهای گوناگونی برای ایجاد شادی پیشنهاد می شود که بسیاری از آن ها یا تأثیر کمی بر شادی دارند (مثل ابزار چهره ای و موسیقی)، یا تأثیر آن ها بر شادی کوتاه مدت است (مثل دریافت هدیه و تماشای فیلم) و یا در کوتاه مدت یا درازمدت بر روح و جسم انسان اثرات نامطلوبی باقی می گذارند (مثل فعالیت جنسی لجام گسیخته و نامشروع و مصرف الکل یا مواد مخدر)؛ از طرف دیگر پیروان ادیان الهی عقیده دارند که فقط این ادیان توانسته اند برنامه کاملی برای زندگی انسان ارائه دهند که ضمن پاسخ گویی به نیازهای مختلف بشر با فطرت او نیز سازگار بوده و ضامن سعادت واقعی او در دنیا و آخرت باشد؛ به ویژه مسلمانان بنابر فرمایش کتاب آسمانی خود، قرآن، چنین باوری را در مورد اسلام دارند. آنها عقیده دارند قرآن کلام خداست و خدا به نیازهای بشری بیش تر از هر کس دیگر احاطه دارد و لذا قرآن بیشترین مطابقت را با اقتضای حال مخاطبان دارد. با توجه به آنچه مطرح شد، هدف این مقاله بررسی دیدگاه اسلام با توجه منابع آن یعنی قرآن و روایات، درباره شادی ممدوح و عوامل مؤثر بر آن و نیز با عنایت به پیش فرض سبک زندگی اسلامی است.
مفهوم شناسی سبک زندگی اسلامی
سبک در لغت به معنای شیوه و روش است و زندگی دوره ای است که انسان از تولد تا مرگ را در این دنیا می گذراند. از دیدگاه پیشوایان دینی ما، دریافت سبک درستی از زندگی، موجب بهروزی، سودمندی و رضایت خاطر شخص و جامعه است و آن جز در سایه دانش اندوزی میسر نیست. امام صادق (علیه السلام) از طریق پدرانش از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل نموده که فرمود: «لا خیر فی العیش الّالرجلین عالم مطاع او مستمع واع؛ در زندگی جز برای دو نفر خیری نیست: عالم فرمان برده و شنونده نگه دارنده»؛ با توجه به این حدیث شریف انسان غیر از فطرت الهی خود که او را در مسیر راست قرار می دهد، باید بیاموزد، اما پرسش اساسی این است که از چه کسی و چگونه باید بیاموزد؟ آیا جز این است که آموزه های الهی و حیاتی بهترین و مناسب ترین شیوه در جهت خیر و صلاح دنیوی و اخروی نوع بشر است؟
← دعوت انبیاء
...
wikifeqh: شادی_در_زندگی