شئول ( به عبری: שְׁאוֹל ) نام مکان تاریکی در تنخ، مجموعه متون مقدس یهودیان است که مردگان بعد از مرگ به آنجا می روند. در ترجمه یونانی تنخ، شئول را «هادس» ( جهان مردگان یونانی ) ترجمه کرده اند. [ ۱] شئول در زبان عبری لغتی با بار منفی است. در کتاب ایوب، امثال سلیمان و کتاب حزقیال، شئول در اعماق زمین تصور شده است. چند مرتبه در تورات نیز به آن اشاره شده، از جمله در خداحافظی موسی با بنی اسرائیل در ۳۲:۲۲ سفر تثنیه. نویسندگان تنخ شئول را مکانی با ساختار و جغرافیایی مشخص می دانستند و پنج مرتبه به دروازه های آن و سه بار به چیزهایی که به مردگان اجازه نمی دهند خارج شوند، اشاره کرده اند. البته در فضای تنخ همچنین ممکن بود که شخصی را از شئول احضار کرد و با او سخن گفت، همان طور که در ۲۸:۶ کتاب اول سموئیل دیده می شود. [ ۲] باور به شئول تا ظهور یهودیت خاخامی ( ۳۰۰–۶۰۰ میلادی ) وجود داشته است. [ ۳]
دیدگاه بسط یافته ای دربارهٔ بهشت یا جهنم در تنخ وجود ندارد. [ ۴] به طور کلی در تمدن های اطراف مدیترانه باستان، جهان مردگان سرزمینی تاریک بود و بازگشت از آن امکان نداشت؛ در اغلب موارد، جهان زندگان و مردگان به وسیله آب ( مثل رودخانه یا دریا ) جدا می شد و بیشتر تاریخ پژوهان اعتقاد دارند در تصور اسرائیلیان از شئول هم چنین مفهومی وجود داشته است. در بخش های قدیمی تر تنخ، شئول اسم انسان انگاشته شده یک خداست و هیچ گاه با حرف تعریف نوشته نشده؛ نتیجتاً، شئول کارکردی مشابه خدایان مرگ در دیگر اساطیر خاورمیانه ای داشته است. این شباهت به ویژه در مقایسه با موت، خدای مرگ کنعانی که بشر را می بلعد، آشکار است. در ۲۵:۸ کتاب اشعیا هم شئول در حال بلعیدن انسان ها تجسم شده است. [ ۵]
در مزمور ۱۶، داوود فضیلت های خود را برمی شمارد و به یهوه التماس می کند که او را به شئول نفرستد تا از بین برود؛ از این قسمت، اینطور برداشت می شود که ساکنان شئول نهایتاً از بین می رفتند. داوود در عوض تقاضا می کند که خدایش او را مانند خودش جاویدان کند. [ ۶] در برخی قسمت های عهد جدید نیز به هادس اشاره شده است. [ ۷]
یکتاپرستی منجر به کسوف جهان زیرین در کتاب مقدس شد. مساله مرگ همچنان برای عبرانیان اهمیت داشت اما «خانهٔ غبار» بین النهرینی اهمیت گذشته را نداشت. [ ۸]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدیدگاه بسط یافته ای دربارهٔ بهشت یا جهنم در تنخ وجود ندارد. [ ۴] به طور کلی در تمدن های اطراف مدیترانه باستان، جهان مردگان سرزمینی تاریک بود و بازگشت از آن امکان نداشت؛ در اغلب موارد، جهان زندگان و مردگان به وسیله آب ( مثل رودخانه یا دریا ) جدا می شد و بیشتر تاریخ پژوهان اعتقاد دارند در تصور اسرائیلیان از شئول هم چنین مفهومی وجود داشته است. در بخش های قدیمی تر تنخ، شئول اسم انسان انگاشته شده یک خداست و هیچ گاه با حرف تعریف نوشته نشده؛ نتیجتاً، شئول کارکردی مشابه خدایان مرگ در دیگر اساطیر خاورمیانه ای داشته است. این شباهت به ویژه در مقایسه با موت، خدای مرگ کنعانی که بشر را می بلعد، آشکار است. در ۲۵:۸ کتاب اشعیا هم شئول در حال بلعیدن انسان ها تجسم شده است. [ ۵]
در مزمور ۱۶، داوود فضیلت های خود را برمی شمارد و به یهوه التماس می کند که او را به شئول نفرستد تا از بین برود؛ از این قسمت، اینطور برداشت می شود که ساکنان شئول نهایتاً از بین می رفتند. داوود در عوض تقاضا می کند که خدایش او را مانند خودش جاویدان کند. [ ۶] در برخی قسمت های عهد جدید نیز به هادس اشاره شده است. [ ۷]
یکتاپرستی منجر به کسوف جهان زیرین در کتاب مقدس شد. مساله مرگ همچنان برای عبرانیان اهمیت داشت اما «خانهٔ غبار» بین النهرینی اهمیت گذشته را نداشت. [ ۸]
wiki: شئول