[ویکی فقه] سیدعلی امام جمعه سدهی اصفهانی، از علمای و فقهای اصفهان در قرن سیزده هجری بوده که در ماجرای مشروطیت و فتنه بابیه نقش داشته است.
میر سیّدعلی امام جمعه سدهی متخلّص به «ضیائی» و معروف به «حاج آقابزرگ» فرزند سیّدمحمّدمهدی بن سیّداسماعیل بن سیّدحسین دیباجی سِدِهی اصفهانی، عالم فاضل و محقّق جلیل، ادیب شاعر جامع معقول و منقول.وی در سال ۱۲۶۴ق در سِدِه ماربین (خمینی شهر کنونی) متولّد شده و پس از تحصیل علوم مقدّماتی به اصفهان آمده و در محضر علمای عالیقدری همچون محمّدتقی آقانجفی، محمّدهاشم چهارسوقی و محمّدحسین فشارکی تحصیل کرده است.
اجازه اجتهاد
وی از آقانجفی و چهارسوقی اجازه دریافت نموده و مورد توجّه آقانجفی بوده و زمانی در محضر ایشان به مشورت در امور فقهی می پرداخته است. او در علوم مختلفه از فقه و اصول و حکمت و ریاضی و طب زحمت کشیده و خصوصا در علوم جفر و رمل و اعداد و طلسمات شهرتی داشت. او پس از وصول به مقامات عالیه علم و اجتهاد، به سِدِه مراجعت نموده و مرجع شرعی آن حدود گردیده و به اقامه جماعت مشغول بوده و باقی اوقات را صرف عبادت و تزکیه نفس و تالیف و تصنیف می نموده است. این شعر از اوست: "بنمای رخ که روی تو امروز دیدنی است ••• ور تلخ گویی، از لب شیرین شنیدنی است""بار فراق تو شکند کوه را کمر ••• امّا به یاد وصل تو باری کشیدنی است""در بوستان روی تو هر گل که بشکفد ••• آن گل به دست مردمک دیده چیدنی است""آن کو درید جامه یوسف نهفته گفت ••• هر جامه ای که عشق ندارد دریدنی است""جان را به آب و دانه دنیا چه پروری ••• کاین مرغ آخر از قفس تن پریدنی است".
فعالیت های اجتماعی سیاسی
در سال ۱۳۰۷ق چند نفر از فرقه بابیّه با بعضی از متّهمین از اصفهان اخراج شدند و ناصرالدّین شاه فرمان عودت آنها را داده و مردم سده به ریاست میر سیّدعلی امام جمعه از آنها جلوگیری و در نتیجه یک نفر بابی و شش نفر از متّهمین کشته شدند. او همچنین در قضایای مشروطه از طرفداران نوراللّه نجفی و از مروّجین تفکر مشروطیّت بوده و در این راه تلاش بسیاری به خرج داده بود.
وفات
...
میر سیّدعلی امام جمعه سدهی متخلّص به «ضیائی» و معروف به «حاج آقابزرگ» فرزند سیّدمحمّدمهدی بن سیّداسماعیل بن سیّدحسین دیباجی سِدِهی اصفهانی، عالم فاضل و محقّق جلیل، ادیب شاعر جامع معقول و منقول.وی در سال ۱۲۶۴ق در سِدِه ماربین (خمینی شهر کنونی) متولّد شده و پس از تحصیل علوم مقدّماتی به اصفهان آمده و در محضر علمای عالیقدری همچون محمّدتقی آقانجفی، محمّدهاشم چهارسوقی و محمّدحسین فشارکی تحصیل کرده است.
اجازه اجتهاد
وی از آقانجفی و چهارسوقی اجازه دریافت نموده و مورد توجّه آقانجفی بوده و زمانی در محضر ایشان به مشورت در امور فقهی می پرداخته است. او در علوم مختلفه از فقه و اصول و حکمت و ریاضی و طب زحمت کشیده و خصوصا در علوم جفر و رمل و اعداد و طلسمات شهرتی داشت. او پس از وصول به مقامات عالیه علم و اجتهاد، به سِدِه مراجعت نموده و مرجع شرعی آن حدود گردیده و به اقامه جماعت مشغول بوده و باقی اوقات را صرف عبادت و تزکیه نفس و تالیف و تصنیف می نموده است. این شعر از اوست: "بنمای رخ که روی تو امروز دیدنی است ••• ور تلخ گویی، از لب شیرین شنیدنی است""بار فراق تو شکند کوه را کمر ••• امّا به یاد وصل تو باری کشیدنی است""در بوستان روی تو هر گل که بشکفد ••• آن گل به دست مردمک دیده چیدنی است""آن کو درید جامه یوسف نهفته گفت ••• هر جامه ای که عشق ندارد دریدنی است""جان را به آب و دانه دنیا چه پروری ••• کاین مرغ آخر از قفس تن پریدنی است".
فعالیت های اجتماعی سیاسی
در سال ۱۳۰۷ق چند نفر از فرقه بابیّه با بعضی از متّهمین از اصفهان اخراج شدند و ناصرالدّین شاه فرمان عودت آنها را داده و مردم سده به ریاست میر سیّدعلی امام جمعه از آنها جلوگیری و در نتیجه یک نفر بابی و شش نفر از متّهمین کشته شدند. او همچنین در قضایای مشروطه از طرفداران نوراللّه نجفی و از مروّجین تفکر مشروطیّت بوده و در این راه تلاش بسیاری به خرج داده بود.
وفات
...
wikifeqh: سیدعلی_امام_جمعه